برای اینکه امروز به سلامت روانی برسیم و ریشه برخی اختلالات خود | روانشناسی طرحواره
برای اینکه امروز به سلامت روانی برسیم و ریشه برخی اختلالات خود را پیدا کنیم؛ لازم است به دوران کودکی برویم و اطلاعاتی که در حین رشد و تحت تاثیر والدین، اتفاقات و... در ما ذخیره شده است را رمزگشایی کنیم. با رفتن به گذشته، نمیتوانیم چیزی را در آن تغییر دهیم و آسیبهای دوران کودکی را جبران کنیم اما میتوانیم خود و ارتباط خود را با گذشته تغییر دهیم.
وقتی دوران کودکی خود را بازنگری میکنیم و از اطلاعات موجود در ناخودآگاه، آگاهی پیدا میکنیم؛ متوجه ریشه آشفتگیهای روانی خود میشویم. خیلی متفاوت است که قربانی ناآگاه گذشته خود باشیم یا نسبت به گذشته خود آگاهی داشته باشیم؛ زیرا آگاهی موجب میشود که مسئولانه در زمان حال زندگی کنیم؛ از گذشته رها شویم یا با آن کنار بیاییم و آن را بپذیریم.
اگر از گذشته خود فرار کنید یا از هر چه که شما را به یاد گذشته میاندازد اجتناب کنید؛ باعث میشود که زندانی گذشته باشید و همان دوران رنج آور کودکی را در سرکوب و اجتناب، تکرار کنید. مانند وقتی که طرحواره های ناسازگار اولیه یا تلهها را ناآگاهانه تکرار میکنید و نمیخواهید آگاهانه بپذیرید دوران کودکی سپری شده است.
پس هنوز ترسهایی را احساس میکنید که الان وجود خارجی ندارند! به سمت کسانی کشیده و وابسته میشوید که به شما آسیب میزنند! نیازهای سرکوب شده و خشمهای شدیدی دارید که توانایی کنترل آنها را در روابط ندارید.
به این فکر کنید چه تصورات و خاطرات رنجآوری از کودکی دارید؟ بین این خاطرات و تصورات کودکی با رفتارها و اتفاقات تکرار شونده و پایدار زندگی امروز شما در بزرگسالی، چه ارتباطی وجود دارد؟