آدرس کانال:
دسته بندی ها:
نقل قول ها
زبان: فارسی
مشترکین:
19.97K
توضیحات از کانال
چی میگن ایناااا؟؟؟!!!؟؟؟
@Really_blackbot
☝️☝️☝️ سخنی اگر بود😊
(عادل رستمکلایی)
Instagram.com/adel__rostamkolaee
کانالایِ قشنگِ دیگه
@backkk_to_blackkk
@to_promise
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
1
4 stars
0
3 stars
0
2 stars
2
1 stars
0
آخرین پیام ها 179
2022-09-01 08:19:01
مرا از حبس آغوشت چه اصراری به آزادی؟
برای ماهیان تُنگ، آزادی گرفتاریست…
#سعید_صاحب_علم
@really_black
1.7K views05:19
2022-08-31 21:54:06
زندگی تنها برای کسانی قابلتحمل است
که ذاتاً سبکسرند
کسانی که چیزی را به یاد نمیآورند.
#امیل_چوران
@really_black
812 views18:54
2022-08-31 19:52:06
خبر از آمدنت من که ندارم تو ولی
جان خودت تا نفسی مانده خودت را برسان
#قاسم_پارسایی_فر
@really_black
1.1K views16:52
2022-08-31 17:39:01
دیروز همین ساعت از فاصله کم بودیم
دیوونه ی دنیا نه دیوونه ی هم بودیم
دیروز همین ساعت هر ثانیه روشن بود
هر لحظه یه تصویر از فردای تو و من بود
#امیر_حسین_مساح
1.3K views14:39
2022-08-31 15:57:06
همیشه یک تکه رویای شخصی
توی جیبِ پیراهنت باشد...
چیزی شبیه عشق
چیزی شبیه امید
چیزی شبیه ایمان.
گاهی تنها چیزی که آدم را سر پا نگه میدارد،
نادیدنیِ شخصیِ آدم است.
چیزی شبیهِ یک تکه رویا
توی جیبِ پیراهنت...
#معصومه_صابر
@really_black
1.4K views12:57
2022-08-31 13:55:02
چای را دَم کردم
یک استکان برای خودم ریختم
یک استکان هم برای جای خالی ات!
و مشغول شدم به حرف زدن
با کاناپهی خانهام.تو سکوت کرده بودی، جواب نمی دادی،نمی خندیدی.
تو نمی گفتی:
«الهی دورت بگردم»...
تو رفته بودی؛
تو دیگر بر نمی گردی!
#علی_کشاورز
@really_black
1.5K views10:55
2022-08-31 11:53:01
از تندبادى كه رفت
موى آشفتهاى مانده است
و دلِ پريشانى..
#عليرضا_روشن
@really_black
1.5K views08:53
2022-08-31 09:51:01
به دردت خو گرفتم
نیستم دربند درمانت....
#شهریار
@really_black
1.6K views06:51
2022-08-31 08:19:01
در سینه، بیخیالت رقص نفس محال است...
#بیدل
@really_black
1.7K views05:19
2022-08-30 22:53:42
من بعد از آن روز،..
با خاطرهی آن روز، آن یک نفر و باران، بارها و بارها مُردم..
وقتی که باران میبارید و یک نفر شبیهِ تو عطرت را به خودش زده بود.
وقتی یک نفر همنامِ تو بود امّا غریبهای صدایش میکرد.
وقتی یک نفر مثلِ تو شریکِ شب و روزهایش را با میمِ مالکیت خطاب کرده بود.
وقتی یک نفر شبیهِ تو، نامِ من را روی پسرش گذاشته بود.
و وقتی با چشمهای خود دیدم که آن یک نفر خودت بودی.
همان ماهِ من ولی در آسمانِ کسی که اصلا شبیهِ من نبود.
پسری به اسم من داشت که من پدرش نبودم.
و من بعد از آن روز،...
با خاطرهی آنروز، آن یک نفر و باران،
بارها و بارها مُردم.
#عادل_رستمکلایی
@to_promise
1.8K views19:53