Get Mystery Box with random crypto!

#رمان_برف_برف_می‌‌بارد #پارت464 ساندویچش و گذاشت کنار و ی | رمان‌های آسمان ۶۵ ❤دلم درگیرته

#رمان_برف_برف_می‌‌بارد



#پارت464


ساندویچش و گذاشت کنار و یه سس برداشت و باز کرد و ریخت رو ساندویچم.
یه گاز زدم و گفتم: نوشابه هم برام باز کن.
یه نوشابه باز کرد و گرفت سمتم... لبخندی زدم و دستم و دراز کردم بگیرم که یهو با خشم نوشابه رو پرت کرد تو دیوار و با شتاب از جا بلند شد و رفت سمت در… سریع از جا بلند شدم و دویدم دنبالش…
- کجا می‌ری؟ غذات و نخوردی؟
رفت سمت ماشین و سوار شد… با عجله در ماشین و باز کردم و سوار شدم… ماشین و روشن کرد و به سرعت از خونه خارج شد
- درها رو قفل نکردی؟
با خشم توپید: ساکت شو! فقط ساکت شو!
یه گاز به ساندویچم زدم… با دیدنم که هنوز ساندویچ دستمه خشمش بیشتر شد و سرعت ماشین بیشتر… انقدر پاش و رو پدال گاز فشرد که خیلی سریع رسیدیم دم خونه… ماشین و نگه داشت و گفت: پیاده شو!
- بهراد!
فریادش بلند شد
- سریع باش!
از ماشین پیاده شدم… به محض اینکه در ماشین و بستم ماشین با تیکافی از کنارم گذشت… نفسم کلافه فرستادم بیرون… راه طولانی و درپیش دارم… رفتم سمت در
- خانم!
با صدای نغمه برگشتم سمتش… اومد سمتم و با خوش‌رویی گفت: اومدین خانوم؟ خوش اومدین!
- ممنون... می‌شه در و باز کنی؟
- چشم.
در و باز کرد… رفتم تو… حیاط طی کردم و وارد خونه شدم… رفتم تو اتاقم ونشستم لبه تخت… هم‌زمان در باز شد و فرگل وارد اتاق شد
- دیدم از خونه رفتین بیرم… کجا رفتین؟ چیکار کردی؟
- سرد برخورد کرد… گفت دیگه تو زندگیش جایی ندارم.
اومد نشست کنارم
- خوبی؟
- فرگل!
- بله.
- بعد اینکه رفتم چه اتفاقی براش افتاد؟
- چرا تا به حال نپرسیدی؟
سکوت کردم
- یه مدتی گم‌وگور شده بود… معلوم نبود کجاست… حتی آقا بزرگ هم دنبالش می‌گشت… ولی پیداش نکرد… آخر هم پلیس و خبر کردن… اون‌ها هم پیداش نکردن… بعد یه مدت با سر وضعی آشفته و ریش‌های بلند پیداش شد… تا یه مدت عصبی بود و به همه می‌پرید… ولی کم‌کم آروم شد… حتی بعضی وقت‌ها حرفم به زور میزد... ولی این اواخر دوباره حالش بد شده بود… خشن و عصبی شده بود و همش با آقا بزرگ و آقا ارشک بحث و دعوا داشتن… چند روز پیشم مامان تو اتاقش بسته‌های زیاد قرص اعصاب پیدا کرد و به من نشون داد… نمی‌دونست چیکار کنه به آقابزرگ بگه یا نه… آخه بار آخر که با آقا بزرگ دعوا افتادن گفته بود خودم و می‌کشم همتون راحت شین.