Get Mystery Box with random crypto!

فصل هفدهم- چه فکرهایی میکنی تو نفس عسل از تو بغل ارشیا اومد بی | تا اخرین نفس کنارهم

فصل هفدهم- چه فکرهایی میکنی تو نفس عسل از تو بغل ارشیا اومد بیرون و رفت تو اتاق
ارشیا-نفس تو میخوای عسل رو ببری؟
من-په نه په عمم آره خودم میخوام ببرمش
ارشیا-نه من میبرمش
من-نه خیر من خواهرم رو میبرم
ارشیا-آخه
من-آخه و چی چه فرقی برای شما داره من باشم اینجا یانه
ارشیا-خیلی فرق داره
من-جون عمت
ارشیا-میشه بریم بیرون توی حیاط قدم بزنیم
من-باشه
رفتیم باهم توی حیاط قدم زدیم که من دوباره چشمم به تا خورد و رفتم روش نشستم(کلا عاشق تاب هستم)
من-ببخشید این رو ازتون میخواما ولی میشه هولم بدین نه که برم تو هوا آروم
ارشیا-چشم
بعد خیلی آروم گفت-شما جون بخواه
اما اون فکر کرد من نشنیدم نمیفهمید که خیلی گوشای تیزی دارم خخخخ
تا شب بوبخت داشت هولم میدادو هیچی هم نمیگفت چون تاب دونفره بود گفتم-مرسی ارشیا حالا خودتم بیا بشین خسته شدی
با یه ممنون گفتن اومد و کنارم نشست بوی عطرش تند بود خیلی بوش خوب بود باهاش آرامش میگرفتم سرم رو به اسمون بلند کردم و گفتم-خیلی آسمون خوشگله مگه نه ارشیا؟
ارشیا-آره خیلی خوشگله مثله شما
من-الکی من که خول نیستم
ارشیا-هرچی باشه خوشگل تراز من هستید
برگشتم و زل زدم به چشماش نه تو از من خیلی خوشگل تری عشق من تمام زندگیم خیلی حالم خوبه وقتی کنارمی مرسی
من-ممنون که پیشمی
ارشیا-چرا این چه حرفیه
من-نمیدونم چرا ولی هروقت کنارمی آروم میشم
ارشیا -منم همینطور وقتی تو کنارمی آرومم
نمیدونستم دارم چی میگم بعد متوجه شدم که چی گفتم چشمام از تعجب باز شده بود که ارشیا ترسید-نفس چی شد
من-هه...هیچیییی
بعد زود بلند شدم و دویدم سمت در ویلا در و باز کردم و دویدم رفتم داخل اتاق درو بستم و پشت در نشستم نفسم بند اومده بود باورم نمیشد وااای نفس احمق خودتو لوح دادی اما خوب شد چون فهمیدم ارشیا هم دوستم داره وگرنه چرا پیشه من آرامش میگرفت اینقدر با خودم حرف زدم که نمیدونم چی شد که خواب رفتم
تق تق وااای این صدای چیه
من با داد-کیهههههه
ارشیا-نفس خانوم میشه بیام داخل
من-نه نه نه وایسا لباس بپوشم بعد
ارشیا-باشه من دم در هستم لطفا سریع
من تندتند لباس پوشیدم و رفتم درو باز کردم
من-چیکارم دارین
ارشیا-مگه نمیخواید عسل رو ببرید خب بهتر خودم میبرمش
من -نه نه خودم میبرمش
ارشیا-پس منم میام
من-اه به شما چه آقا من خودم خواهرم رو میبرم
ارشیا-نه خیر نمیشه شما دست من امانت هستین از طرف مادرتون
من-یه وقت کم نیاریدا باشه برید لباستون رو عوض کنید تا منم برم لباس عسل رو عوض کنم
یهو عسل اومد جلوم و گفت-دالی من آماده ام
من-تو خودت اماده شدی عجیبه
عسل-آره دیگه بزرگ شدم
من-آها پس وایس تا آقا ارشیا بره لباسشو عوض کنه باهم میریم
بعد از تو اتاق دراومدم برگشتم در اتاق رو ببندم که دیدم دوتاشون لباس عوض کرده جلوی در دست بسینه وایسادن
من-ای بابا انگار شما خیلی عجله دارید خب بریم
بعد راه افتادیم سمت در ویلا بچها همه داخل سالن نشسته بودن
من-بچها ما میریم عسل رو برسونیم خونه زود میایم اگه هم دور شد خب هیچی دیگه
نسترن-باشه برید خداحافظ مراقب خودتون باشین
من-باشه بای
رفتم در سمت راننده رو بازکردم که ارشیا دستم و گرفت دلم هیلی بد لرزید چشمام رو بستم یه نفس عمیق کشیدم و برگشتم سمتش -چیه بزار میخوام سوار بشم
ارشیا-ببخشید وقتی یه مرد باهاتون هست یعنی باید من برم برونم زشته شما برو سمت درشاگرد اونجا بشینید
من-بااا ماشینه منها خودمم میخوام برونمش
ارشیا-خب پس بیاین با ماشین من
من-نه لازم نکرده بگیر بابا اه بیا برو اینجا بشین بعد از کنارش رد شدم و رفتم سمت در شاگرد که عسل پرید بالا -حتما تو هم میخوای بگی برو پشت بشین دیگه نه
عسل-آره آبجی باهوشم
من-همتون خیلی پرویین
بعد رفتم در صندلی های عقب رو باز کردم و نشستم داخل جوری نشستم که پیدا باشه باهاشون قهرم رفتم پشت صندلی ارشیا نشستم دلم نمیخواست ببینمش پسره پرو ماشین راه افتاد کم کم داشت هوا تاریک میشد سرم رو به شیشه ماشین تکیه دادم بارون نم نم می آمد فقط یه کلمه گفتم-آهنگ بزار
ارشیا-چشم
وقتی ضبط رو روشن کرد غمگین ترین آهنگ دنیا اومد منم عاشقش بودم فهمیدم که الان ارشیا ردش میکنه برای همین سریع گفتم-نه ردش نکن بزار بخونه
ارشیا-آخه این آهنگ ها چیه ولی باشه ماشین خودتونه
میخواستم جوابش بدم ولی حوصله نداشتم
کنارت مسته هواشو داری که
گوشه ی لبتم یه فیلتر باریکه
پشت اونو نمیکنی خالی که
شمع هارو روشن کن اتاقت تاریکه
فدای تاره موهات
نمیخوای منو
دیگه نمیبینیم همو
بعد رفتنت حقیقتش یکم بی حالم
حتی نمیتونم به سرو روم یه دست بیارم
بعد تو خیلی چیزا عوض شد
مثلا یکیشه اینه شبا تا صبح بیدارم
دیگه با کسی نمیجوشم
مثلا لباسای رنگی مو نمیپوشم
بعد تو شدم یه آدم آروم که
چیزی نمیگفتم تا نزنن زیره گوشم
بعد تو خودمو خط زدم
یعنی به هرچی که فکر کنی لب زدم
آهنگ(بعد از تو از علی بابا)