- ما قرارمون یک وارث پسر بود پس این سونوگرافی لامصب چی میگه؟ | •|میـ🔥ـخواهم اربـــابت بــ💦ــاشم|•
- ما قرارمون یک وارث پسر بود پس این سونوگرافی لامصب چی میگه؟
ترسیده دستم روی شکمم مشت شد: - دختر مگه چه اشکالی داره آیهان؟ بعد...بعد مگه من انتخاب کردم که بچه دختر باشه یا پسر؟
با چشم های سرخ شده آروم زد به شقیقه ام: - چون بخاطر اون وارثی که قرارمون بود، خون بس بودنت رو فراموش کردم...بخاطر اون بچه هنوز زنده ای ولی امشب چاره ی دیگه ای برام نذاشتی!
ضربان قلبم بالا رفت و عرق سرد رو روی کمرم حس کردم: - چی...چیکار میخوای بکنی؟
همونطور که دکمه های پیرهنش رو باز می کرد دستور داد: - بخواب روی تخت و دامنت رو بده بالا...امشب تا یک پسر توی شکمت نکارم ولت نمیکنم آسو https://t.me/joinchat/--ZKfh-wdLE3ZTdk https://t.me/joinchat/--ZKfh-wdLE3ZTdk ودف پسرش چقدر وحشیه پارت بعدش دختر بیچاره رو مجبور میکنه که... ادامه اش رو خودت بخون https://t.me/joinchat/--ZKfh-wdLE3ZTdk