حضرت اباعبدالله (ع) تمام وجود خود را در اطاعت خدا محو نمود و آنچنان در اطاعت از اوامر خدا ذوب شده بود و آنچنان مطيع و فرمانبردار حقتعالی بود كه حتی در شرايطی كه تمام پيكر مباركشان از ضربات نيزه و شمشير و سنگ و تير مجروح شده بود و نيز در شرايطی كه دشمن، خيمههای اهلبيت آن حضرت را آتش زده بود و در شرايطی كه بچههای كوچك با جگر عطشناك از تشنگی و ترس، گريه میكردند و در شرايطی كه خانواده و اهلالبيت حضرت، ناله بیكسی سر داده بودند و نيز در شرايطی كه حضرت بر اثر جراحات شديد، ناتوان شده و بر زمين افتاده بودند و در شرايطی كه آن ملعون قصد داشت حضرت را زنده زنده سر ببرد، در چنين شرايطی حضرت میفرمودند: «الهی رِضاً بِرِضِاکَ، صََبراً عَلی قَضائِک یا رَبَ لا الهَ سِواکَ».
يعنی ای معشوق من؛ ای معبود من؛ ای مولای من؛ خيلی ممنونم كه وجود مرا مظهر و تجلّيگاه مرتبهای از ايثار نمودهای كه حتی حضرت ابراهيم (ع) بدين پايه دست نيافت. پروردگارا از اين بهتر نمیشود كه دیگر هيچ برايم نمانده است. جگرم كه برای تشنگی و غمِ قطعه قطعه شدن علی اكبر آب شد؛ عاطفهام كه برای پاره پاره شدن گلوی كودك شيرخوارم علی اصغر پاره پاره گشت؛ كمرم كه از داغ شهادت برادرم عباس شكست؛ خانواده و كودكانم كه اسير دشمن شدند؛ پيكرم را كه به تيرها و نيزههای دشمن سپردهام؛ رگهای گردنم را نيز به جرم دفاع از حريم فرهنگ و احكام تو به دست دشمن سپردهام تا همه هستیام را يكجا به تو تحويل داده باشم. «إلهِى لا مَعبودَ سِواک».
كسی كه تا اين حد بندگی كند، خدا درباره او میفرمايد «عبدي أطعني حتى أجعلك مَثَلي» تو بندگی مرا كن تا من هم تو را به اذن خودم، به قدرت و جمال و جلال كبريايی خودم متصل كنم. اين معارف از حرفهای بدون سند نيست، بلكه آيات قرآن و احاديث قدسی است كه میخوانيم.
قرآن میفرمايد: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً» (بقره:۳۰). يعنی من میخواهم انسان را خليفه و نايب خودم در زمين قرار دهم، يعنی تو را به اذن خودم در ملك و ملكوت ولیّ خود كنم تا به اذن من تمام هستی مسخّر تو گردد، چيزی جز آنچه كه من میخواهم، نبينی و همچون چشم من بشوی و عنوان «عينُالله» بگيری و چيزی جز آنچه كه من میخواهم نشنوی و همچون گوش من شوی و عنوان «اُذُنُالله» بگيری و به هيچ دستی جز آنچه كه من میخواهم دست ندهی و همپيمان نشوی و همچون دست من بشوی و عنوان «يدُالله» بگيری و هيچ شمشيری جز در راهی كه من میخواهم بكار نگيری و همچون شمشير من شوی و عنوان «سيفُالله» بگيری و جز برای من خشم نگيری و عنوان «اسدُالله» بگيری. كه اين مقام، مقام سلطنت مُلك و ملكوت است كه با گفتن «اَلسَّلامُ عَلَيكَ يا اَباعَبدِالله» به اين مقام حضرت متوسل میشويم.