Get Mystery Box with random crypto!

در نهایت هم بازپرس شریفی که تن به فشار فراقانونی و فساد قضایی | كانال زهرا صدر اعظم نوری

در نهایت هم بازپرس شریفی که تن به فشار فراقانونی و فساد قضایی نمی‌دهد توسط بازپرس دیگری که تن می‌دهد جایگزین و فساد نظام‌مند تصویر می‌شود.

در فیلم خوش‌ترکیبِ «مرد بازنده»، ساختهٔ محمدحسین مهدویان (که در قصه‌گویی تواناتر از فیلم‌های قبلی‌اش شده است) نیز فساد ساختارمند نشان داده می‌شود. حتی در فیلم «شهرک» که بیشتر شبیه نسخه‌ای ایرانی و نه‌چندان موفق از ترکیبِ «نمایش ترومن» و «بازی» (دیوید فینچر) به نظر می‌رسد، یک نظم اقتدارگرا و برادربزرگ‌گونه تصویر می‌شود. این جملهٔ کاراکتر پریناز ایزدیار در فیلم موفقِ «ملاقات خصوصی» با کارگردانیِ امید شمس نیز به خوبی نشانگر نقد کارگردان به ساختار سیاسی و اجتماعی است: «این چه دوست داشتنی است که اگر خلاف نکنیم به هم نمی‌رسیم؟»؛ همان ساختار سیاسی و اجتماعی‌ای که فقر و محرومیت می‌زاید و قربانی و زندانی و قانون‌شکن می‌سازد. در فیلم «بی‌مادر» نیز فقر و ضعف خدمات پایهٔ همگانی شرایطی ساخته است که مادری مجبور است علی‌رغم فشار برادرش، برای تامین هزینه‌های درمان فرزندش رحمش را اجاره بدهد.

حتی فیلم کمدی و کم‌مایهٔ «شادروان» نیز نقد وضعیت ساختاری و نهادی‌ای است که به فقر شدید و بی‌شناسنامه بودن مهاجران افغانستانیِ بزرگ‌شده در ایران انجامیده است؛ فقری که شخصیت‌های فیلم را مجبور می‌کند برای گرفتن کوپن و یارانه شناسنامهٔ کودک فوت‌شده را باطل نکنند و به خاطر نداشتن پول بیمارستان جنازهٔ پدرشان را از بیمارستان بدزدند. حتی فرزند ابراهیم حاتمی‌کیا، یوسف حاتمی‌کیا، نیز در فیلم «شب طلایی» با تهیه‌کنندگی پدرش داستان خانه و خانواده‌ای را می‌گوید که استعاره‌ای از ایران به نظر می‌رسد و در آن همه به یکدیگر بی‌اعتماد شده‌اند، دعوای اهل خانه همه چیز را ویران می‌کند و در نهایت حتی مادر رضایت می‌دهد که «خانه را بکوبند و خراب کنند تا جایش آپارتمان بسازند». شاید اگر همین فیلم را ابراهیم حاتمی‌کیای دهه‌های پیش می‌دید به جای این‌که تهیه‌کننده‌اش شود، به کارگردانش به تندی می‌تاخت. گویی اکثر کارگردانان جشنوارهٔ امسال خودآگاه یا ناخودآگاه تصویری از شرایط امروز دارند که در آن مشکلات ساختاری و نهادی در سطح فردی قربانی می‌گیرد.
كانال زهراصدراعظم نوري
@sadrazamnouri