Get Mystery Box with random crypto!

شروع رمان #کاژه روایت واقعی باپایان خوش به قلم سارا.ص #۷۱ آر | کانال اختصاصی رمان های سارا(کاژه)

شروع رمان #کاژه روایت واقعی باپایان خوش به قلم سارا.ص
#۷۱

آراز یه تکه کیک گذاشت تودهنم
یکی از پسرا گفت
-...آراز دوست دخترتم آخر ماه میاد؟

سوالی به آراز نگاه کردم من آخرماه کجامیخواستم برم؟

حس کردم حالت صورت آراز عوض شد
دستش دور کمر من محکمتر شد و گفت
+...آره میارمش

بعدم خیلی جدی به اون پسر نگاه کرد
همه سرتکون دادن
اروم به آراز گفتم کجا میریم؟اونم مثل خودم آروم جواب داد

-...منظورشون همون مهمونی ای هست که در موردش بهت گفته بودم

سرتکون دادم و بلند شدم تا یکم آب یا نوشیدنی بخورم گلوم خشک شده بود

رفتم کنار میز و داشتم فکر میکردم چی بردارم که یه نفر کنارم ایستادو گفت
-...سمت چپی هاالکل دارن سمت راستی ها بدون الکل هستن
+...آهامرسی

تشکر کردم و یکیشون رو برداشتم
اماهمچنان سنگینی نگاهشو روم حس میکردم دستشو دراز کردو گفت
-...من کامرانم خیلی خوشبختم

مردد نگاش کردم لب زدم منم
از اول مراسم سنگینی نگاهشو روی خودم حس میکردم اما چون با دوست دخترش اومده بود جدی نگرفتم

اماانگار حسم اشتباه نبود
آراز کنارم وایساد و نفس راحتی کشیدم
کامران روبه آراز گفت

-...امیدوارم منو هلیارو انتخاب کنین میدونی که من موی بلند دوست دارم...

بعدم یه نوشیدنی برداشت و رفت
چرخیدم و رو به آراز گفتم
+...منظورش چی بود؟
برای مطالعه ادامه رمان اپلیکیشن #باغ_استور نصب کنید و رمان #کاژه رو سرچ کنید
https://t.me/BaghStore_app/693
اگر گوشی #اپل دارید کافیه برنامه باغ استور رو از اپل استور دانلود کنید و طبق راهنمای زیر نصب و راه اندازی کنید
https://t.me/BaghStore_app/709


Join t.me/saraa_novell