Get Mystery Box with random crypto!

شروع رمان #کاژه روایت واقعی باپایان خوش به قلم سارا.ص #۷۸ نزد | کانال اختصاصی رمان های سارا(کاژه)

شروع رمان #کاژه روایت واقعی باپایان خوش به قلم سارا.ص
#۷۸
نزدیکای صبح آروم بلند شدم و از پشت پنجره بیرونو نگاه کردم
باورم نمیشد هنوز وایساده بود

سریع پرده رو انداختم اما چند لحظه بیشتر نگذشت که گوشیم زنگ خورد

لعنتی...
حتما منو دیده
وقتی قطع شد گوشیو برداشتم و نوشتم
از اینجا برو من فقط احتیاج دارم یکم تنها باشم قول میدم خیلی زود باهم حرف بزنیم.

چند لحظه بعد صدای روشن شدن ماشین و رفتنش اومد
برگشتم تو اتاق و اینبار بافکر و اعصاب آروم تری خوابیدم

صبح بابا زنگ زدو اومد دنبالم...برگشتم خونه
نمی‌دونستم به آراز زنگ بزنم یا منتظر بمونم اون بزنه

وسایلمو جابجا کردم
لباسامو انداختم لباسشویی
گوشیم زنگ خورد سریع از پلهارفتم بالا اما تابرسم قطع شد

بادیدن اسم آراز خودم شمارشو گرفتم و برعکس من اون خیلی زود تماس رو وصل کرد

-...چه عجب خانوم بالاخره جواب دادی
+...سلام من که بهت گفتم احتیاج دارم تنها باشم

صداش جدی شد و گفت
-...من از بی خبری متنفرم سایه
+...منم از خیلی از اتفاقاتی که دیروز افتاد متنفر بودم اما بخاطر تو تحمل کردم

-...بیا رو در رو صحبت کنیم
+...امروز نمیتونم بیام بیرون خیلی وقت نیست اومدم خونه بابام بهم شک می‌کنه
برای مطالعه ادامه رمان اپلیکیشن #باغ_استور نصب کنید و رمان #کاژه رو سرچ کنید
https://t.me/BaghStore_app/693
اگر گوشی #اپل دارید کافیه برنامه باغ استور رو از اپل استور دانلود کنید و طبق راهنمای زیر نصب و راه اندازی کنید
https://t.me/BaghStore_app/709


Join t.me/saraa_novell