Get Mystery Box with random crypto!

شهید سردار حاج قاسم سلیمانی

لوگوی کانال تلگرام sepahbodsoleymani_ir — شهید سردار حاج قاسم سلیمانی ش
لوگوی کانال تلگرام sepahbodsoleymani_ir — شهید سردار حاج قاسم سلیمانی
آدرس کانال: @sepahbodsoleymani_ir
دسته بندی ها: دین
زبان: فارسی
مشترکین: 7.49K
توضیحات از کانال

✧﷽✧
▪پایگاه اطلاع‌رسانی و نشر اخبار و مطالب درباره شهید سپهبد قاسم‌سلیمانی،
فرمانده شهید نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی🌹
‌.
.
سردار دلها #شهادتت مبارک😭
.
.
.
.

👈محتوای تبلیغات توسط ما رد یا تایید نمیشود👉
.
.‌

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

0

2 stars

2

1 stars

0


آخرین پیام ها 140

2021-08-23 09:27:18 #سنگر_خاطره

همیشه در مقابل بدی دیگران گذشت داشت می‌ گفت‌ طوری زندگی و رفاقت کن که احترامت را داشته باشد بی دلیل از کسی چیزی نخواه و عزت نفس داشته باش .
می‌ گفت این دعواها و مشکلات خانوادگی را ببین بیشتر بخاطر اینه که کسی گذشت نداره بابا دنیا ارزش این همه اهمیت دادن را نداره آدم اگه بتونه توی این دنیا برای خدا کاری کنه ارزش داࢪه....

#شهیدابراهیم_‌هادی

سلام بر شهدا




➥ @qasemsoleymani_ir
1.2K views06:27
باز کردن / نظر دهید
2021-08-23 07:48:05
هزار سال برآید
همان نخستینی.....

#بسم_الله_الرحمن_الرحيم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#شهادت_هنر_مردان_خداست


➥ @qasemsoleymani_ir
1.2K views04:48
باز کردن / نظر دهید
2021-08-23 07:39:36
همسر شهید :

مسلم علاقه زیادی به قرآن داشت و هر شب پس از نماز عشاء، سوره واقعه را تلاوت می‌کرد و پس از نماز صبح زیارت عاشورا و سوره حشررا می‌خواند همچنین پس از هر نماز، آیت الکرسی، تسبیحات حضرت زهرا، سه بار سوره توحید، صلوات و آیات دو و سه سوره طلاق را حتماً تلاوت می‌کرد تاکید ویژه‌ای به نماز شب داشت و اگر نماز شبش قضا می‌شد می‌گفت: شاید در روز گناهی مرتکب شده‌ام که برای نماز شب بیدار نشدم.

نخستین باردر مدینه و روبروی گنبد حرم حضرت رسول (ص) بحث رفتن به سوریه را مطرح کرد و جواب من را خواست؛ قبل از اینکه حرفی بزنم،

گفت: گر جوابت منفی باشد، باید فردای قیامت جواب حضرت زینب (س) را بدهی.

من هم در جواب گفتم: رضایت دارم بروی و ان‌شاءالله صحیح و سلامت بر می‌گردی اما وی تاکید داشت که شهید می‌شود.

شهید مدافع حرم مسلم خیزاب


➥ @qasemsoleymani_ir
940 views04:39
باز کردن / نظر دهید
2021-08-23 07:28:11
شهید شوشتری با دیدن این عکس فرموده بود:
عکس عجیبی است.!
نشسته‌ها پرواز کردند، ولی ما ایستاده‌ها، هنوز هم ایستاده‌ایم!
کاشکی من هم توی این عکس، آن روز می‌نشستم، بلکه تا امروز شهید شده بودم!

یاد همه شهدا، سردار شوشتری جانشین نیروی زمینی سپاه و سردار محمدزاده فرمانده سپاه سیستان و بلوچستان گرامی باد

ایستاده از سمت راست:
ناشناس(از برادران راوی)، مهندس نصرت الله کاشانی، سردار عزیز جعفری، سردار مرتضی قربانی، شهید نور علی شوشتری

نشسته از سمت راست:
شهید مهدی باکری، شهید محمد ابراهیم همت، شهید مهدی زین الدین

فرزند شهید شوشتری می‌گفت، این تنها عکسی‌ست که شهید شوشتری قاب و در اتاقش نصب کرده بود.

مواظب باشیم کجا می‌نشینیم،
کجا می ایستیم !!!!


➥ @qasemsoleymani_ir
859 views04:28
باز کردن / نظر دهید
2021-08-23 07:25:25
مادر شهید مجید شهریاری به کما رفت

حاجیه خانم «قمرتاج زینعلی» 73 ساله مادر مجید شهریاری شهید هسته‌ای کشورمان به علت درگیری با بیماری کرونا به کما رفت.

(یا من اسمه دوا و ذکره شفا)


➥ @qasemsoleymani_ir
905 views04:25
باز کردن / نظر دهید
2021-08-23 07:02:10
سخت‌است‌‌عاشقشوی‌..
ویارنخواهد!
دلتنگ‌"حرم"باشے..
و"ارباب"نخواهد!(:
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#صبحم_بنام_شما

➥ @qasemsoleymani_ir
1.2K views04:02
باز کردن / نظر دهید
2021-08-22 18:14:27
نماز جماعت در اسارت

سال‌ها بود که حسرت نماز جماعت به دلمان مانده بود. روزی که قرار بود ما را آزاد کنند، نماینده‌‌گان صلیب‌سرخ آمدند و اسم همه را نوشتند. زمان حرکت، ظهر بود. بچه ها گفتند «اول نماز را بخوانیم بعد سوار ماشین‌ها بشویم». همه آماده شدند و در مقابل چشم صلیبی‌ها و عراقی‌ها ایستادیم به نماز جماعت. نماز که تمام شد، دیدم عراقي‌ها با حسرت به ‌ما نگاه می‌کردند. شیرین‌ترین لحظة زندگیم، همان نمازی بود که در آخرین لحظه‌های اسارت به جماعت خواندم.


راوی: آزاده سرافراز ممحمد کوراوند
منبع: کتاب نماز غریبانه

➥ @qasemsoleymani_ir
1.5K views15:14
باز کردن / نظر دهید
2021-08-22 16:35:51
شهید قاسم سلیمانی در یکی از جلسات با اشاره به خواب یک شهید مدافع حرم که برای مادرش تعریف کرده بود، می‌گوید: همانطور که داعش روی سینه‌اش بود، چشمش افتاد به امام حسین (ع). گفت: «فلانی نترس! هیچ درد ندارد. سر من را هم بریدند

➥ @qasemsoleymani_ir
1.3K views13:35
باز کردن / نظر دهید
2021-08-22 16:24:55
#فقط_لباس‌های_غرق_به_خون_را_می‌شست!

پایگاه علم الهدی در اهواز محل شست و شوی لباس‌های خونی رزمندگان و شهداء بود که پس از شست و شو و رفو دوباره برای استفاده رزمندگان به جبهه فرستاده می‌شدند. در آنجا خانم‌های زیادی برای شست و شوی لباس‌ها مستقر بودند ولی یکی از آنها که نوه‌اش شهید شده بود فقط لباس‌های غرق به خون رزمندگان را می‌شست.

در میان این لباس‌ها، گاهی تکه‌ ای از استخوان مجروحین و یا شهداء پیدا می‌شد و معمولاً او مرا صدا می‌زد و آن را به من می‌داد که داخل باغچه دفن کنم. او از ساعت ۸ صبح تا ۶ بعدازظهر بجز وقت نماز و نهار مشغول شستن لباس‌ها بود. نه گرما را حس می‌کرد و نه خستگی را می‌شناخت.

تمام بدن او از گرما و آفتاب تاول زده بود ولی باز هم زیر سایه نمی‌نشست. شب‌ها تاول‌های بدن او را چرب می‌کردم تا کمی برای روز بعد التیام پیدا کند. هر چه به او می‌گفتم که زیر سایه بنشیند قبول نمی‌کرد و می‌گفت: "مگه بچه‌های رزمنده سایبان دارند که من زیر سایه بنشینم." او به این کار ادامه داد تا روزی که جنگ تمام شد.
راوی: خانم زهرا محمودی از بانوان ايثارگر دفاع مقدس
منبع: سایت مرکز اسناد انقلاب اسلامی

➥ @qasemsoleymani_ir
1.2K views13:24
باز کردن / نظر دهید
2021-08-22 16:18:26
#روضه‌ی_دو_نفری!

من و شهید عبدالحمید اکرمی تازه به مقر شهید دست بالا در شیراز برای کارهای عقیدتی آمده بودیم. از اقبال خوبی که داشتیم در چادر فرمانده ساکن شدیم. دیری نپایید که زهد و تواضع و رفتار نیک فرمانده (یعنی سردار محمد اسلامی نسب) ما را مجذوب شخصیت وی ساخت. انگار نه انگار که فرمانده است، خاکی و خودمانی بود در عین حال دوست داشتنی.

هنوز چند روز بیشتر از حضورمان در مقر نمی‏گذشت که متوجه شدیم سردار اسلامی نسب و شهید باقری ـ آن دو یار همدل ـ هر روز عصر از چادر فاصله می‏گیرند و تا چند ساعت برنمی‏گردند. حس کنجکاوی تحریکم کرد که از کارشان باخبر شوم. روز بعد به اتفاق اکرمی سراغشان رفتیم. پشت تل کوچکی از خاک زمزمه هایی شنیدیم. متوجه شدیم....

متوجه شدیم شهید باقری رو به قبله نشسته و روضه می‏خواند و شهید اسلامی نسب در سجده است. شور و حال خاصی داشتند و هر دو به شدت اشک می‏ریختند. لحظاتی بعد شهید باقری به سجده رفت و شهید اسلامی شروع به مداحی کرد. الحمدللّه هر دو مداح اهل بیت بودند و مصیبت حضرت زهرا (س) می‏خواندند. برای من سؤالی پیش آمد که آخر چرا دو نفری؟ من روضه دو نفری ندیده بودم.

➥ @qasemsoleymani_ir
1.3K views13:18
باز کردن / نظر دهید