2022-07-25 14:27:53
گزارش شتابزده (قسمت اول):
1. Freaks out
نام فیلم را «ترسیدن» معنا نمیکنم چون از «فریکز» و معنایش (عجیبغریبها) هم کارکرد گرفته است و مثلاً میتواند «رهایی غیرمعمولیها» هم باشد.
یک فیلم ایتالیایی محصول ۲۰۲۱ از «گابریل ماینیتی» که کلا فکر میکنم دو فیلم بلند دارد و در هر دو آنها «کلاودیو سانتاماریا» بازی کرده است! بازیگر مطرح دیگر فیلم هم «پیترو کاستلیتو» است که او را احتمالا با نام پدرش (سرجو کاستلیتو) که کارگردان معروفی است میشناسید.
فیلم یک اثر فانتزی-تاریخی است که نمونهی بهترش را در «هزارتوی پن» دیدهایم؛ با همان نگاه قضاوتگر که نازیها در آن جانی و در بهترین حالت بیمار روانی هستند و دشمنان آنها مردمان مظلوم (نمیگویم اینجور بوده یا نبوده، اما کار اثر هنری، قضاوت یا نمایش سفیدی و سیاهی نیست).
فیلم اشارههایی مستقیم به ماجرای یهودیان و اسرائیل هم دارد و خوراک دیوانگانی مثل حسن عباسی (و نوچههایشان مثل رائفیپور) است.
«فریکزاوت» از آنطرف سری هم به مسئلهی نرمالیته و تفاوت داشتن میزند، اما فرصت تعمق در آن را پیدا نمیکند و سرگرم پیشبرد داستان و جنگ حق علیه باطل میشود!
فیلم با همهی اینها ارزش یک بار دیدن را دارد. کلا فضاهای فانتزی اگر یک روایت جمعوجوری هم داشته باشند، همیشه ارزش دیدن را دارند.
و این فیلم هم با تمام انتقاداتم، سکانسهای جذابی هم دارد که باعث میشود تا آخر فیلم به من فحش ندهید!
2. 9 mois ferme (9 month stretch)
به فارسی هم میشود «دورهی ۹ماهه» و هم «کشش ۹ماهه» و «۹ ماه کشدار».
فیلمی فرانسوی محصول ۲۰۱۳ از «آلبر (آلبرت) دوپنتل» که احتمالاً او را برای بازی در فیلمهایی مثل «برگشتناپذیر» و «یک نامزدی طولانی» و... میشناسید. اتفاقاً خودش در این فیلم هم بازی کرده است.
«ناین مانث استرچ» از آن کمدیهای سرگرمکننده است که ایدهی خلاقانهای دارند، اما در جزئیات، لحظات طلایی کمی دارند و از کلیشهها پیروی میکنند.
میشود آن را با خانواده دید و بعد هم حس کنید فیلمی دیدهاید که ادعای بزرگی ندارد اما همهچیزش سر جای خودش است.
البته وقتی میخوانید که جوایز سزار را درو کرده، شاید نگاه چپچپی بکنید که نه دیگر در این اندازهها هم نبود!
با همهی اینها این ایده که یک قاضی سختگیر که جز کارش به هیچچیز فکر نمیکند، یک روز بفهمد که ۶ماهه حامله است و نداند کجا و با کی سکس کرده است، بهخودیخود جذاب است!
3. Maps to the stars
ترجمهی فارسی این فیلم هم سخت است. «نقشههای ستارهها»؟ یا «نقشههای ستارگان سینما»؟ مطمئناً هر دو...
این فیلم کانادایی-آمریکایی در سال ۲۰۱۴ و به کارگردانی «دیوید کراننبرگ» ساخته شد. کارگردان پیشرویی که با فیلمهایی مثل اسکنرها، مگس، ناهار عریان، قولهای شرقی و کازموپولیس و با آن فضای شخصی و خاص خودش شناخته میشود.
فیلم نقشههای ستارگان را ممکن است دوست نداشته باشید چه از لحاظ ریتم، چه از لحاظ خشونت و چه از لحاظ تابوشکنی، اما مثل تمام فیلمهای کراننبرگ خلاق و عمیق است و با پایان یافتن فیلم، در شما تمام نمیشود.
فیلمهایی در زندگی من هستند که سبک موردعلاقهی من نیستند یا نقدهایی به آنها دارم، اما نمیتوانم خوب بودن آنها را انکار کنم و این فیلم یکی از آنهاست.
نقشههای ستارگان کاندیدای نهایی نخل طلای کن بود، اما تنها توانست جایزهی بهترین بازیگر زن (جولین مور) و صدابرداری را ببرد.
درهرصورت اگر فکر میکنید قرار است فیلمی در نقد هالیوود و فضای بیمار آن ببینید یا منتظر هستید قصیدهای در مدح اخلاقیات باشد، سراغ فیلم نروید.
اصلا فکر نکنم حتی خود شخصیتهای فیلم هم بدانند چه محتوایی را میخواهند منتقل کنند: شاید جنون، شاید عشق، شاید هیچچیز...
4. Spiderhead
«اسپایدرهد» فیلمی آمریکایی است محصول ۲۰۲۲ به کارگردانی «جوزف کوشینسکی».
مطمئناً از اسم کارگردان و سابقهاش باید میفهمیدم که فیلم خوبی نیست اما نکاتی بود که فریبم داد.
اول از همه اینکه من ژانر علمیتخیلی را دوست دارم مخصوصا وقتی در فضاهای پادآرمانشهری (ویرانشهری) باشد. حالا اگر براساس داستانی از «جورج ساندرز» باشد که بوکر برده، اشتیاقم بیشتر هم میشود. دراینمیان وقتی ایدهی جذابی مثل تنزل دادن احساسات آدمی به هورمون و مواد شیمیایی (اگرچه ایدهی بکری نیست) مطرح میشود، میتواند سرمنشا خلق اثری دیدنی باشد.
اما درنهایت شما با یک فیلم معمولی هالیوودی طرف هستید که نه به لایههای فلسفی میرسد و نه حتی منطق روایی فیلم در گرهگشایی آن باورپذیر است. «کریس همسورث» هم اگرچه خیلی سعی کرده از قالب مارولی خود (ثور) بیرون بیاید، اما حداقل این فیلمنامه نتوانسته تلاش او برای خروج از نقشهای کلیشهای را به جایی برساند.
پیشنهاد میکنم تنها برای تفریح فیلم را ببینید یا حداکثر تفکر در مورد ایدهاش...
این معرفیها ادامه دارد...
مهدی موسوی
@seyedmehdimoosavi2
4.3K viewsedited 11:27