وَالذّادَة الحُماة.«ذادة»جمع ذائداست؛يعني دفع كننده.«حماة»جمع حامياست؛يعني حمايتكننده. آن كس كه دشمن را از انسان دور مي كند ذائداست و آن كس كه از انسان حمايت مي كند و نمي گذارد او به خطر بيفتد حاميناميده مي شود . ائمّه (ع) هم ذائدند و مراقبند كه دشمنان از خارج هجوم نياورند كه افكار و عقايد شيعه را فاسد كنند،هم مراقبند كه شيعيان به دست دشمنان نيفتند كه مورد اغوا و اضلال آنان قرار گيرند. يونسبنيعقوب ميگويد:"ما سالي خدمت امام صادق(ع)در منا بوديم(چون هر سال امام (ع)چند روزي قبل از موسم حجّ در خارج شهر مكّه خيمهاي مي زدند و اقامت مي كردند تا موسم حجّ برسد).ما خدمت امام(ع)در ميان چادر نشسته بوديم.يك مرد شامي وارد شد و پس از سلام، به امام عرض كرد: من از شام آمدهام تا با اصحاب و ياران شما مناظرهي مذهبي كنم.امام(ع)فرمودند:كلام،كلام خودت است يا از پيامبرنقل مي كني؟ گفت:هم از پيغمبر است هم از كلام خودم. فرمودند:مگر تو شريك پيامبري؟ گفت: نه. امام(ع)فرمودند: مگر بر تو وحي نازل مي شود؟ مرد گفت: نه. فرمودند: پس ما به كلام تو نيازي نداريم، اگر از پيامبراكرم كلامي داري بگو . مرد گفت: بسيار خوب،من از كلام پيامبراكرمبا ياران شما مناظرهاي دارم. امام (ع)به يونس فرمودند: اي كاش از علم كلام اطّلاعي داشتي و با اين فرد بحث مي كردي(چون بعضي از ياران امام در امر مناظره ماهر بودند و بعضي نبودند). سپس فرمودند: برو بيرون خيمه، ببين از ياران خود كسي را مي يابي كه از فنّ مناظره مطّلع باشد،او را بياور. يونس رفت و چند نفر را آورد؛ حمرانبناَعْيَنو قيسبنماصرو مؤمن الطاقو... آنها به مناظره با مرد شامي نشستند.يونس مي گويد: ديدم امام(ع)مثل اينكه انتظار كسي را مي كشد، دائم سر از خيمه بيرون مي بردند و نگاه مي كند ....