Get Mystery Box with random crypto!

#شرح_زیارت_جامعه_کبیره (آیت الله سید محمد ضیاءآبادی) جلسه صد | شرح زیارت جامعه کبیره(آیت الله ضیاءآبادی)

#شرح_زیارت_جامعه_کبیره (آیت الله سید محمد ضیاءآبادی)

جلسه صد و هشتاد و سوم

السَّلاَمُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الدُّعَاةِ وَ الْقَادَةِ الْهُدَاةِ وَ السَّادَةِ الْوُلاَةِ وَ الذَّادَةِ الْحُمَاة

«سلام بر امامان دعوت كننده به سوي حقّ...»

....ناگهان شتر سواري از دور پيدا شد. ديديم امام با خوشحالي تمام فرمودند:"هِشامٌ وَ اللهِ.به خدا قسم، هشام آمد."ما فكر كرديم منظور امام(ع)هشام يكي از اولاد عقيل است،وقتي وارد شد ديديم نه، هِشام بن‌حَكَماست كه جوان نورسي بود و تازه مو بر صورتش روييده بود. امام(ع)از ديدن او بسيار خوشحال شد و فرمودند:«خوش آمدي اي كسي كه با زبان و دست و قلبش به ياري ما برمي ‌خيزد».
آنگاه كنار خودشان براي او جا باز كردند و او را كنار خودشان نشاندند .مفضّل يا يونس مي‌ گويد: اين مطلب بر ما گران آمد؛چون ما پيرمرد و مسنّ‌ تر بوديم و او جوان نورس بود. اين‌گونه احترام كه امام(ع)براي او قائل شدند،بر ما سنگين آمد.بعد، امام(ع)رو به آن مرد شامي كردند و فرمودند: اينك با اين جوان صحبت كن. او رو به هشام كرد و گفت: از من بپرس. هشام از او پرسيد:آيا به‌ نظر تو خداوند بر بشر حجّتي اقامه كرده يا خير؟ گفت: البتّه، خدا مردم را بي‌حجّت نمي‌ گذارد. هشام گفت: بسيار خوب، آن حجّت از جانب خدا كيست؟ گفت: رسول خدا. هشام گفت: رسول خدا‌كه الآن در ميان ما نیست. بعد از رسول خداحجّت كيست؟گفت: قرآن. هشام پرسيد: آيا قرآن مي ‌تواند رافع اختلاف در ميان امّت باشد؟ گفت: بله، مي ‌تواند. هشامگفت: چه طور مي‌ تواند در حالي كه الآن با ما اختلاف نظر داري؟ تو هم مسلماني، من هم مسلمانم و هر دو تابع قرآنيم، در عين حال، تو از شام آمده‌اي تا با ما مناظره كني؛ معلوم مي‌شود كه باهم اختلاف داريم.اگر اختلاف نبود، مناظره جا نداشت. از شام بار سفر بستن و به حجاز آمدن و مناظره كردن،خود دليل بر وجود اختلاف است، با اين كه قرآن در ميان ما هست. او سكوت كرد و جوابي نداد. امام‌(ع)فرمودند: چه طور حرف نمي‌ زني؟ گفت : چه بگويم؟اگر بگويم اختلاف نداريم، دروغ است . اگر بگويم قرآن رافع اختلاف است، نيست؛ براي اين‌كه قرآن در ميان ما هست و ما همه مسلمانيم ولي با هم اختلاف نظر داريم .....