Get Mystery Box with random crypto!

#part45 بین شوهرم و برادر شوهرم می‌چرخیدم.الت شوهرم توی بهشتم | شیطان مونث

#part45
بین شوهرم و برادر شوهرم می‌چرخیدم.الت شوهرم توی بهشتم بود و برادر شوهرم داشت #سینه‌هام رو می‌خورد.رادمان ضربه ای به رونم زد و گفت:_تو مال کی ها؟ داری زیر #شوهرت جر میخوری؟
لبم رو گاز گرفتم و گفتم:_من مال توام...فقط تو #رادمان، نذار داداشت دستمالیم کنه
سرعت حرکاتش رو بیشتر کرد که آه و ناله هام بالا گرفت.
کیارش آلتش رو دراورد و توی دهنم فرو کرد که عق میزدم .با تلمبه های رادمان داشتم #ارضا میشدم که رادمان از توم دراورد و آلتش رو توی دستش گرفت و مشغول ج*ق زدن شد تا آبش بیاد.
کیارش بین پاهام ایستاد و گفت:اونقدر گشادی که #آب داداشمو نیوردی، اما من میخوام از جلو بزنم درت، باشه!
با شنیدن #حرفش چشم هام تار شد و با ترس سعی کردم ازش فاصله بگیرم که رونام رو گرفت و منو به #خودش چسبوند.
از اون ور رادمان داد زد:آره #داداش همینه، بگیر جرش بده جنده رو، زن جنده ی من که به داداشم میده! لیاقتش جر خوردنه.
کیارش داخلم تا آخر فرو کرد که جیغی کشیدم ولی بی توجه به #حرکاتش ادامه دادو...
https://t.me/joinchat/wwlY7m13FFg0MGQ0
https://t.me/joinchat/wwlY7m13FFg0MGQ0