#مقاله ۴۸ فتوا vs فیفا در حاشیه رفع منع ورود بانوان به استاد | پاسخ به شبهات دینی
#مقاله ۴۸
فتوا vs فیفا
در حاشیه رفع منع ورود بانوان به استادیوم، مقالات بسیاری پیرامون شکست خوردن فتاوا توسط اعمال فشار از سوی فیفا نوشته شد.
در این مقاله سعی در بررسی محتوای حکم ورود زنان به استادیوم را نداریم، از این رو تنها بدین اشاره میکنیم که آیا همواره در طول تاریخ، این فتاوای علما بوده که با مخالفت برخی به کنجی رانده شده یا برخی از افراد عقل خود را به کنجی راندند و مغلوب هوای نفس شدند؟!
۱. آنچه بارها و بارها مراجع بزرگ و مجتهدین اعم از شیعه و سنی اشاره کردهاند، این است که مجتهد و مفتی تنها میکوشد حکم خدا را از مستندات شرعی مانند قرآن و روایات به دست آورد و هیچ تضمینی در قبال عملکرد مکلفین ندارد.
همانگونه که پزشک با توصیههای پزشکی سعی در حفظ جسم و جان بیماران دارد، فقیه با فتاوایی که از متن دین استنباط شده است، سعی در حفظ دین و شریعت ایمانداران دارد، از این رو اگر فتوای علماء شیعه، عملی نشد نباید برای آن فقیه ناراحت باشیم، زیرا او همین که استنباط احکام کرده و حکم شرع را برای ما بیان کرده به وظیفه خود عمل کرده است. پس برای مکلفین باید ناراحت باشیم که با عملی نشدن آن فتوا در جامعه ما مکلفین کم کاری کرده و از خود قصور نشان داده ایم.
در نمونههای بسیار بزرگتر و بالاتر، تمامی پیامبران وظیفه نبوت خود را به نحو احسن انجام دادند و آن چه مایهی سعادت و هدایت بشر بوده، بیان کردند. اما پس از این بیان، وظیفه امت پیامبر آغاز می گردد که چه میزان موفق در عمل کردن به توصیه های پیامبرش بوده، حال اگر عملکرد جامعه ما روز به روز از فقه فاصله بگیرد نه برای فقها بلکه باید برای این جامعه ناراحت باشیم.
البته در این شکی نیست که تعداد کسانی که مطالبات و خواستههایی خلاف فتاوای علما یا شریعت دارند بسیار کم است.
۲. هیچگاه شأن فقیه دخالت در موارد جزئی یعنی مصداق نیست به عنوان مثال هیچ گاهی مجتهد حکم نمی کند که فلان نماز باطل است یا صحیح، بلکه حکم کلی را صادر می کند و این مکلف است که باید از چنین حکمی بفهمد که نمازی که خوانده صحیح بوده یا باطل. از میان فقهای کنونی تنها آیت الله مکارم در مسائل مصداقی فتوا صادر میکنند که تنها مبنای ایشان است و بس. سایر فقها تشخیص مصادیق را به عهده مکلفین واگذار میکنند.
در طول تاریخ فقهای شیعه پیرامون صحت و بطلان یا حرمت و حلیت بسیاری از مسائل نظرات خود را صادر می کردند و مکلفین آن نظرات را در زندگانی خود جاری می کردند از این رو اگر شخصی در جاری کردن حکم در زندگی شخصیاش کوتاهی کند، اوست که شکست خورده و نتوانسته دین و شریعت را بر خواستهها و هواهای نفسانی خود غلبه و ترجیح دهد.
۳. حضور زنان در استادیوم به معنای جواز شرعی آن نخواهد بود، زیرا هر بانوی معتقدی با نگریستن به وضعیت حضور زنان در استادیوم، یقیناً از حضور در آن خودداری خواهد کرد و و آن را مخالف شئونات یک بانوی مسلمان میداند.
۴. بسیار شنیده میشود که فشار فیفا باعث رانده شدن فقه و فتوا شد که این تعبیر نشان از بیاطلاعی نسبت به فقاهت است. چرا که همیشه اسلام یک قوانین حاکم دارد که به عنوان حکم اولی شناخته می شود که همه انسانها، در همه شرایط در برابر آن حکم یکسان هستند، اما اگر شرایط و اضطراری پیش آمد کرد، حکم ثانوی نیز وجود دارد به عنوان مثال پیامبر (ص)، امام علی (ع) را به عنوان خلیفه نصب کردند و حال عده معدودی نگذاشتند که این انتصاب محقق شود که در این مثال به دو چیز باید دقت شود: یک. آیا عدم انتصاب علی به معنای شکست پیامبر بود؟ خیر زیرا پیامبر آنچه شرط هدایت مردم بود را بیان کرد و مردم خود باید به دنبال علی بروند. اما کسانی که مانع از انتصاب امیرالمومنین شدند و هماکنون نیز ایجاد محظور و مانع برای احکام شرعی میکنند مورد تایید دین و دیانت نخواهند بود که متاسفانه برخی گمان می کنند که چون فیفا فشار آورده و راه زنان را برای استادیوم باز کرده، پس فقه شکست خورده در حالی که اراده جامعه مسلمان از پذیرش این تصمیم، لطمه خورده و احکام فقه به محکمی و استواری خود باقیست.