Get Mystery Box with random crypto!

#مقاله ۴۸ #نقد_دین_پژوهی_عوامانه «میزان سواد روشن فکران دینی | پاسخ به شبهات دینی

#مقاله ۴۸
#نقد_دین_پژوهی_عوامانه

«میزان سواد روشن فکران دینی - ملکیان و معیار در تناقض»

در برخی از پست های گذشته، پیرامون روش نواندیشان دینی که آن را «دین پژوهی عوامانه» نام نهادیم، به اثبات ضعف استدلال ها و خطاهای فاحش در مبانی آنان پرداختیم، این بار متنی از #مصطفی_ملکیان را نقد می کنیم، نه از باب آن که مطلب او دارای ارزشی علمی باشد، بلکه از باب اثبات میزان آگاهی روشنفکران دینی!

جناب ملکیان می فرمایند: در تناقض 8 یا 9 وحدت شرط نیست بلکه فقط یک وحدت شرط است!

در باب عدد شروط تناقض که اختلافات بسیاری است. ارسطو می‌گفت اگر دو گزاره می‌خواهند با یکدیگر تناقض یا تضاد داشته باشند، باید هشت وحدت با یکدیگر داشته باشند:

1) موضوع: دو جمله «حسن مریض است» و «حسین مریض نیست» اصلا نقیض یکدیگر نیستند (با یکدیگر تناقض ندارند)؛ چون وحدت موضوع ندارند (موضوعشان واحد نیست).

2) محمول: دو جمله «حسن بیمار است» و «حسن دانشمند نیست» وحدت محمول ندارند؛ پس با هم تناقض ندارند.

3) مکان: «حسن در تهران است» و «حسن در اصفهان نیست»، با یکدیگر تناقض ندارند؛ چون مکان شان واحد نیست.

4) زمان: «حسن امروز غایب است» و «حسن فردا غایب نیست»، با یکدیگر تناقض ندارد؛ چون وحدت زمان ندارند.

5) جزء و کل: اگر گفتید «خانه من ویران است» ولی مرادتان یکی از اتاق‌های خانه باشد و «خانه من ویران نیست» و منظورتان کل خانه باشد این دو جمله با یکدیگر تناقض ندارند؛ چون وحدت جزء و کل ندارد.

6) شرط: اگر گفتید «حسن در کنکور قبول می‌شود، اگر درس بخواند» و بگویید «حسن در کنکور قبول نمی‌شود، اگر درس نخواند» با یکدیگر تناقض ندارند؛ چون شرط یکی درس خواندن و شرط دیگری درس نخواندن است.

7) حیث (جهت): «حسن زیباست از لحاظ چهره» و «حسن زیبا نیست از لحاظ اندام»، هیچ تناقضی با یکدیگر ندارند.

8) ناظر: «حسن برادر است» و «حسن برادر نیست»، تناقض ندارد؛ چون ممکن است حسن برادر حسین باشد ولی برادر علی نباشد. بستگی دارد نسبت به چه کسی داریم برادری را برقرار می‌کنیم.
ملاصدرا یک وحدت دیگر اضافه کرد:

9) حمل: دو جمله‌ای که یکی ناظر به مفهوم است و دیگری ناظر به مصداق، نمی‌توانند با یکدیگر تناقض داشته باشند. «حرف، حرف است» و «حرف، حرف نیست؛ اسم است» با یکدیگر تناقض ندارد. چون «حرف، حرف است» یعنی «مفهوم حرف، حرف است» چون هر چیزی مصداق خودش است؛ ولی «حرف، اسم است» یعنی «مصداق کلمه حرف اسم است در زبان فارسی». این دو جمله وحدت حمل ندارند. دو جمله‌ای که می‎خواهند نقیض یکدیگر باشند، باید یا هردو درباره مفهوم حرف بزنند یا هردو درباره مصداق حرف بزنند. مثال دیگر: «غیرممکن، غیرممکن است و غیرممکن، غیرممکن نیست» و «غیرممکن، غیرممکن است»؛ چون هر چیزی خودش است. همان‌طور که دیوار دیوار است. در این جمله، نظر به مفهوم غیرممکن است. «غیرممکن، غیرممکن نیست»؛ چون ممکن است چیز غیرممکنی در عالم وجود داشته باشد. این جمله به مصداق نظر دارد. این دو جمله با یکدیگر تناقض ندارند.

اگر دو جمله بخواهند نقیض یا متضاد هم باشند، باید در این هشت یا نه شرط وحدت داشته باشند و در کیف قضیه (ایجاب و سلب) با یکدیگر اختلاف داشته باشند.

تمام بحث من در ترم تابستان 74 دانشکده الاهیات که برای مقطع ارشد، فلسفه‌ی منطق می‌گفتم، این بود که این نه شرط یک چیز بیشتر نیستند و این را اثبات کردم. برای این‌که دو جمله تناقض یا تضاد داشته باشند، تنها باید یک شرط داشته باشند، آن هم این‌که یک چیز به یک چیز نسبت و یک چیز از همان چیز سلب شود. همین. چیز دیگری نیاز نیست. نشان دادم نه شرطی هم که می‌گفتند، در همان یک چیز می‌گُنجد. و اگر بگویید این حرف اشتباه است که همه چیز در همان یک چیز می‌گُنجد و باید این هشت شرط، بلکه نُه شرط را داشت، من می‌توانم برای شما تعداد این شرط‌ها را تا صد شرط ادامه دهم. مثالی می‌زنم که در آن دو جمله با یکدیگر نقیض یا متضاد نیستند، چون یک شرطی را ندارند که در هیچ‌یک از آن هشت یا نُه شرط هم نمی‌گنجد. مثال: «الف قرمز است و الف سیاه است.» این دو جمله با یکدیگر تضاد ندارند، چون الف قرمز است از چشم خرگوش و سیاه است از چشم سگ. بنابراین من می‌توانم شرط دهمی اضافه کنم با عنوان وحدت چشم بیننده.
تحلیل فلسفی، ج5

پاسخ در پست بعدی:

@shobhedini