Get Mystery Box with random crypto!

#پاسخ_به_شبهات 159 بخش دوم و آخر «جنایات انکار ناپذیر مسلمانا | پاسخ به شبهات دینی

#پاسخ_به_شبهات 159 بخش دوم و آخر

«جنایات انکار ناپذیر مسلمانان به نام اسلام»

با این فرض این گونه بیان می‌کنیم که اوّلاً دین‌داری و لو دین حقیقی، ضامن عصمت شخص نیست، بله اگر کسی دین را به تمام و کمال پیاده کند، بسیار از خطا مصون خواهد ماند، اما هیچ تضمینی برای عملکرد او نیست. ثانیاً اسلام شیوه‌ای برای سعادت در زندگی دنیا و آخرت است، و راه‌ها و شیوه‌های مختلفی چه الهی همانند ادیان دیگر و چه بشری همانند ایدئولوژی‌های متفاوت دانشمندان وجود دارد.

با این دو مقدّمه، بهترین کار (یعنی عاقلانه‌ترین و فطری‌ترین عملکرد) آن است که قضاوتی میان این شیوه‌ها صورت بگیرد، و با صلابت‌ترین آن را انتخاب نمود، به عنوان مثال دانش‌آموزی سه رشته برای انتخاب دارد و بس، مثلاً ریاضی، تجربی و انسانی؛ زمانی که به خروجی‌های این سه رشته می‌نگرد، گاه مایوس می‌شود که برخی از دانش‌جویانِ همین رشته‌ها چنین و چنان‌اند، از این رو دو ره بیشتر پیش روی او نیست:

۱. هیچ کاری به افراد و خروجی‌های آن رشته‌ها یا ادیان و مذاهب گوناگون نداشته باشد و حق وحقیقت آن را بررسی کند، اگر مطابق با فطرت خویش بود برگزیند. این همان طریقی است که امیر المومنین به حارث بن حوت فرمود که «حق را بشناس، اهل حق را خواهی شناخت.» از این رو چون ناچار میان برگزیدن یک شیوه و راه هستیم، یکی را برمی‌گزینیم.

۲. با هر معیار و خط‌کشی که می‌خواهیم، به بررسی طُرُق و روش‌ها می‌پردازیم و هر کدام را (با وجود مفسده‌هایی که دارند و فرض گرفته‌ایم که دارند) کمتر عیب، ایراد و خطا به آن وارد هست را بر می‌گزینیم. مانند آن که کسی می‌خواهد امرار معاش کند و ترک آن موجب مرگ است، از این رو باید شغلی را برگزیند ولو این که هر شغلی برای خود بدی‌ها، ضعف‌ها و مفسده‌هایی دارد.

در نتیجه اگر این روش صورت پذیرد، نتیجه هر چه که باشد، موافق با عقل و فطرت خواهد بود و ما برای کسانی که خرده‌های این چنین به دین می‌گیرند حتی اگر تمام آن خرده‌ها را هم مطابق با حقیقت بدانیم، این روش را توصیه می‌کنیم.

برخی همانند خداناباوران، ادّعا می‌کنند که ما مجبور به انتخاب روش نیستم، بلکه مسلک ما ترک این روش‌های ظالمانه است؛ در پاسخ عرض می‌کنیم که اگر کسی چنین ادّعایی کرد، روشن است که مطلب را نفهمیده زیرا فرض ما در آن‌جایی است که ترک روش، اصلاً معنایی نداشته باشد، ثانیاً اگر کسی همه‌ی روش‌ها را ترک کرد، خود روشی برگزیده و آن روشِ ترک است.

امیرالمومنین به این گونه افراد هم پاسخی کاملاً مطابق با عقل و فطرت می‌دهد که فرضاً شما تمام ادیان را کنار گذاشتید و هیچ عبادتی در زندگی خود نکردید، حال اگر یک در هزار یکی از روش‌های ترک شده حقیقت داشته باشد، یقیناً خسارت کرده‌اید، چون شما همه را ترک گفته‌اید و اگر کسی یکی از روش‌ها را برگزیند، دست‌کم حظ و بهره‌ای از حقیقت خواهد داشت و همان مایه‌ی امید برای اوست.

(در پست‌های بسیاری به اثبات این مطلب پرداختیم که چیزی به نام الحاد یا خداناباوری (آتئیسم) و ندانم‌گرایی (آگنوستیسم) خود روشی جداست که باید مورد نقد و نظر قرار گیرد نه آن که صرفاً ترک کردنِ روش دین‌داران باشد.)

شک نکنیم که این طریقه، یعنی برگزیدن روشی که کمترین اشکال و ایراد به آن وارد است، (با وجود ایراد و اشکال‌های احتمالی و واقعی) مطابق‌ترین روش با فطرت و عقل سلیم انسانی است، و هر کس در نهان خود به صحّت و درستی آن اقرار می‌کند.

پایان

@shobhedini