آدرس کانال:
دسته بندی ها:
دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین:
10.67K
توضیحات از کانال
ما بازهم شوق رویش هزار جوانه ایم🍃
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
1
4 stars
0
3 stars
1
2 stars
0
1 stars
1
آخرین پیام ها 95
2022-09-26 12:23:50
با تو حرف میزنم
از تو حرف میزنم
از اعماق خویش
میدانم که جوابی نخواهی داد
چطور میتوانی جواب مرا بدهی
وقتی بسیاری تو را صدا میکنند
من تنها از تو اجازه میخواهم
تا منتظر بمانم اینجا
و اینکه برای من نشانهای بفرستی
در اعماق من
از خویش
#گونار_اکلوف
@sick_art
479 viewsedited 09:23
2022-09-26 10:57:09
امروز ...
شعری برایت گفتم ...
میدهم پرندهها برایت ...
بیاورند تو هم تکهای از آسمان ...
برایم بفرست تا از پنجرهام بیاویزم ...
شبها اتاقم ماه ندارد!#
رضا_کاظمی@sick_art
455 viewsedited 07:57
2022-09-25 22:16:26
خداجونم سلام.
از این پایین باهات حرف میزنم، نای نوشتن ندارم ولی مینویسم چون نیاز دارم حرف بزنیم باهم.
شهرمون دیگه قشنگ نیست، هرجای زمینو نگاه میکنی خون ریخته، همه دارن میجنگن، مطمعنم که ساعت هاس نخوابیدن، خیلیاشون حتی جنازه هاشون شناسایی نشده، خیلیاشون خانوادشون پیدا نشده هنوز، مادرشون دلشون خونِ،
خدایا ما همه حالمون بده.. حالمون بده ولمون نکن، خدایا تروخدا تو این مرحله از زندگی ولمون نکن،ما بهت نیاز داریم، مارو به حال خودمون رهانکن،ما حالمون بده، ما داریم پیر میشیم و آرزوی داشتن کوچیک ترین چیزها مونده روی دلمون، ما خوشحال نیستیم.
ما زنده هستیم اما خوشحال نیستیم.
ما آدمای بدی نیستیم..
خدایا حس میکنم باهامون قهری، یه حرکتی بزن، یه کاری کن، بهمون بگو که کنارمونی،خدایا ما هیچکسو نداریم، تنها پناه ما تویی.#مانلی
@sick_art
950 viewsedited 19:16
2022-09-25 20:39:00
غم از این خستهی تنها چه خواهی؟#قمیشی
@sick_art
779 viewsedited 17:39
2022-09-25 17:14:23
#استوری
اے ڪاش،
اے ڪاش آدمے وطنش را
مثل بنفشه ها
(در جعبه هاے خاڪ)
یڪروز میتوانست
همراه خویشتن ببرد
هر ڪجا ڪه خواست
در روشناے باران
در آفتابِ پاڪ.
#شفیعے_ڪدڪنے
@sick_art
522 viewsedited 14:14
2022-09-25 12:18:48
گناه من چیست که بایدگناهان انتخاب نکرده
و جنگهایِ آغاز نکرده را به دوش بکشم
گناه من چیست که باید،
تاوانِ تاریخی که نساختهام را بپردازمو اندوه سرزمینهایی که در آنها
نه قدمگاهی دارم، و نه حتی قبری...
#عدنان_الصائغ
#ترجمه: #سعید_هلیچی
@sick_art
906 viewsedited 09:18
2022-09-25 10:00:12
دیروز وقتے ڪسے در حضور من
اسم تو را بلند گفت
طورے شدم
ڪه انگار گُل رُزے از پنجرهے باز
به اتاق پرت شده باشد ...#شیمبورسڪا
@sick_art
782 viewsedited 07:00
2022-09-24 21:45:45
کاروان دیکتاتور میگذرد،
دندانهای خیابانها از ترس چفت میشوند
اگر گل این است، شلاق چگونه است؟
اگر وطن این است، اسارتگاه چگونه است؟
سالهاست آب دهانم را قورت ندادهام
که مطمئن شوم آنچه مینوشم گِل و لای نیست
آنها پس گردن وطنمان می زنند و ما تماشا میکنیمآنها لجن بر لباس هایمان می پاشند و ما تماشا میکنیم
آنها ما را از سیبیلهایمان کشان کشان
به راهپیماییها و صلابه ها می برند و ما تماشا میکنیم...
برشی از شعر #عدنان_الصائغ
از کتاب: #تاریخ_اندوه
#ترجمه: #سعید_هلیچی
@sick_art
875 viewsedited 18:45
2022-09-24 19:59:35
كنّا نريد وطناً نموت من أجله ، وصار لنا وطن نموت على يده.
ما وطنی میخواستیم که برایش جان دهیم اما وطن اینگونه شد که ما به دستش جان دهیم.
#أحلام_مستغانمي
@sick_art
957 viewsedited 16:59
2022-09-24 18:29:32
از دست دادن از چشمهای آدم مشخص میشود.
از راه رفتنِ آدم،
از خیره ماندنش به خیابان،
به در ، به پنجره، به دورهای دست.
وقتی لبخندت سعی میکند، دردی که از شدت بغض، از پیشانیات به سمتِ چشمهایت کشیده میشود را پنهان کند تا مبادا اشک راه گونههایت را بلد شود.
وقتی هیچ آمدنی کفاف نمیدهد،
هیچ آغوشی به کار نمیآید و هیچ دوستت دارمی آنی نیست که باید؛
از دست دادن از چشمهای آدم مشخص میشود.#مریم_قهرمانلو
@sick_art
945 viewsedited 15:29