sick_art

2022-09-21 14:47:05

مادرم موهای بلندی داشت
هرروز پشت پنجره می نشست
موهایش را می بافت
شعر می خواند
و منتظر پدر می ماند

پدر که می آمد
تلوزیون را روشن می کرد
از شیب تورم بالا میرفت، زمین می خورد
و باز سعی می کرد جوابی برای 5+1 بیابد
کشتگان عراق و سوریه را دفن می کرد

و از مادر سراغ شام را می گرفت

و مادر پرهایش را پشت پنجره جا می گذاشت
گل های دامنش در آشپزخانه می پژمرد
و چشم هایش پیاز خورد می کرد

پشت پنجره نشسته ام
موهایم را می بافم
و به این فکر میکنم که
دختران نباید موهای بلند داشته باشند....


#سیمین_صفادل
‌

@sick_art باز کردن / نظر دهید

2022-09-21 10:38:36 امروز
از تخت سینه ام
زنی شکسته هایش را بند می زد
تکه ای از بشقاب
گوشه ای از آیینه
خورده و ریزیهای یک گلدانِ گل سرخ
عجب رویای پر از خالی موج می زد
و شعر
تنها پیراهنی شد
که با قیچی بلد بودم
برایش زیبا تر از همیشه ببُرم
لای شکاف ها
پشت هر مرزخطی که شکسته بود
بین تمام فاصله ها
عشق را
جوانی را
موهای سفید شده را
بوسیدم و بر تنش مرهم گذاشتم .


#پریناز_ارشد

@sick_art باز کردن / نظر دهید

2022-09-20 18:57:18

جواب زنده بودنم مرگ نبود؛
مردن من مردن یک برگ نبود…


#چاووشی
#حسین_پناهی

@sick_art باز کردن / نظر دهید

2022-09-20 15:00:35 من نمی دانم
چرا هرکس را صدا کردم
هرکس را دوست داشتم
ناگهان در خم کوچه گم شد!..


#احمدرضا_احمدی
ترجمه به ترکی: #پوریا_اشتری

Bilmiyorum neden
Neden seslendiğim her kimse
Sevdiğim her kimse
Sokağın döngesinde
Kayboldu ansızın


@sick_art باز کردن / نظر دهید

2022-09-20 12:04:07

همیشه هم اشکها مایه ی خیر نمی شوند. آنها وقتی شفابخش و سرورانگیزند که قبل از فرو ریختن مدت زیادی در سینه بجوشند و سپس فرو ریزند. اول بسیار شدیدند، ولی رفته رفته آرام تر و شیرین تر می شوند و خستگی گنگ و ملال آور ما را میزدایند...

ولی هستند اشکهایی که سردند، اشکهایی که با خِسٙت فرو می ریزند و قطره قطره مثل بار گرانی بی حرکت بر قلب سنگینی می کنند و از دل بیرون می تراوند، بی آنکه نشاطی ببخشند یا تسکین بدهند، اینها اشک های نیازند...


#ایوان_تورگنیف


@sick_art باز کردن / نظر دهید

2022-09-19 20:00:02 #استوری

جز پنجره‌ای که
رو به عشق و آزادی گشوده شود،
مگر چه خواستم از وطن
که از من دریغش کردند...
آه ای میهن مغموم؛
وطن از پا افتاده؛
بدرود.بدرود...


#شیرکو_بیکس


@sick_art باز کردن / نظر دهید

2022-09-19 16:35:56

عزیزم‌
گوشت را نزدیک تر بیاور :
ما ته سیگارهای خداوندیم
افتاده بر زمین..


#علیرضا_قاسمیان
#داریوش
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
@sick_art باز کردن / نظر دهید

2022-09-19 11:26:40 غمگینم...
خودم را بغل گرفته‌ام
و شانه‌هایم
چون گهوارهء کودکی گریان
تکان‌تکان می‌خورد!

غمگینم...
و می‌ دانم هیچ پرنده‌ای
روی شاخه‌های لرزان یک درخت
لانه نخواهد ساخت!


#مهسا_چراغعلی

@sick_art باز کردن / نظر دهید

2022-09-19 09:50:24


یک تاکسی می‌خواهم
برای بردن
مسافر.
یک تاکسی می‌خواهم
برای گپی از نزدیک
با مسافر.
یک تاکسی می‌خواهم
-بگذار راستش را بگویم-
برای جستن تو
در میان مسافران.


#رسول_یونان
پایین آوردن پیانو از پله‌های یک هتل یخی


@sick_art باز کردن / نظر دهید

2022-09-18 20:00:21 #استوری

همه‌چیز یک دیکتاتور برای مردمان ترسناک است و دیکتاتور تنها از یک چیز مردمان می‌ترسد: آگاهی مردم...

#چارلی_چاپلین


Enemy


@sick_art باز کردن / نظر دهید