2019-04-22 11:08:13
فقر، طرد و انتظار مهدی
#فهیمه_بهرامی
نیمه شعبان شاید مهمترین مناسک شادی شیعیان باشد و کمتر مناسبت دیگری از لحاظ وسعت و فراگیری و عمقی که در اقشار مختلف پیدا کرده است، به پای این جشن میرسد.
شاید به دلیل همین میزان اندک مناسبتهای شادیآفرین در فرهنگ شیعی و محدودیتهای اجتماعی برای شادی در جامعه است که جشن نیمه شعبان در سالهای اخیر به سوی یک مناسک از نظر دینی هنجارشکنانه نیز میرود. حضور زنان و مردان در خیابانها و پخش موسیقیهای تند و شاد و رقص و پایکوبی در محیطهای عمومی، واقعیتی است که نشان میدهد، نیاز جامعه به شادی میتواند از هر روزنهای برای ابراز خود استفاده کند.
مطابق پژوهشهای انجامشده، هستند بخشهایی از جامعه که علیرغم باور و اعتقاد قلبی به امام زمان، در این مناسک شرکت نمیکنند. گروههایی که نمیتوانند خود را متعلق به جامعهای بدانند که برای امام زمان جشن میگیرد و اگر هم ندرتاً در یکی از این جشنها شرکت کنند، صرفاً جایگاه حاشیهای و تماشاچی را دارند و نه یک جایگاه فعال در عرصه برپایی یک مناسک.
این گروهها، دقیقاً همان گروههایی هستند که به دلایلی چون فقر، اعتیاد یا بیخانمانی از جامعه طرد شدهاند. به همین دلیل است که یا در این گونه فعالیتهای جمعی راه داده نمیشوند و یا به خود اجازه ورود به این مناسک را نمیدهند.
اما این به آن معنا نیست که انتظار این قشر از جامعه، هیچ نمود عینیای ندارد. از میان مناسک و آداب گوناگونی که در آموزههای دینی برای انتظار ذکر شده و در جامعه نیز رواج دارد، مناسکی که این قشر طردشده از جامعه بیشتر به آن تمایل نشان میدهند، زیارت مسجد جمکران است. به نظر میرسد تناقضی در اینجا دیده میشود.
افرادی که از شدت فقر حتی در تهیه نان شب خود و فرزندانشان مشکل دارند و با بحرانهای متعددی در زندگی خود مواجه هستند، چگونه حاضرند برای رفتن به جمکران پول قرض کنند ولی نسبت به شرکت در جشنی که نه تنها برای آنها خرجی ندارد، بلکه به خاطر دریافت نذورات و یا خوراکیهایی که داده میشود، حتی میتواند برایشان سودمند باشد، تمایل زیادی نشان نمیدهند؟
فقرا، محرومین و طردشدگان، نگاه متفاوتی به امام زمان دارند. برای آنان که از فردای خود مطمئن نیستند و هر روز در جدال با مرگ و زندگی به سر میبرند و یا نسل در نسل دچار رنج محرومیت بوده و لذا افق روشنی برای خود نمیبینند، مهم نیست که مهدیای در آیندهای نامعلوم خواهد آمد و آنان را نجات خواهد داد. برای آنان که درگیر «حال» هستند، آینده قابل تصور نیست. پس انتظار آنان نیز معطوف به «حال» است. آنان به جمکران میروند و نمازهای طولانی میخوانند تا نیازی که امروز دارند برآورده شود.
پس انتظار آنان «خواستهمحور» و «معطوف به زمان حال» است. در حالی که جشن نیمه شعبان، نوعی انتظار معطوف به آینده است که در فرم خود، لزوماً واجد خواستهای مشخص و عینی و انضمامی از امام زمان نیست. بلکه بیشتر به منظور قدردانی و ابراز ارادت و وفاداری و یا نشان دادن انتظار ظهور برگزار میشود.
جشن نیمه شعبان از نوع مناسکی است که بیشتر به صورت جمعی برگزار میشود و شرکتکنندگان در آن کنش متقابل دارند. در حالی که زیارت مسجد جمکران اگرچه در جمعیت فراوان، ولی بیشتر به صورت فردی انجام میشود و اعمال آن نیازمند ارتباط با دیگران نیست. به همین دلیل، این نوع مناسک، برای مردمانی که از هر سو طرد شده هستند، خوشایندتر است چرا که به واسطه همین طردشدگی، معمولاً خود آنان نیز تا حدی از ادغام در جامعه پرهیز دارند.
برای آنان، همین که بتوانند یک مشکل آنی مثل کرایه عقبافتاده منزل، بیماری فرزند یا یک بدهی را از طریق توسل و دعا حل کنند، کافی است. شادمانی آنان زمانی حاصل میشود که یک مشکل از انبوده مشکلاتشان حل شود، حتی اگر موقتی باشد. انتظار آنان از امام زمان هم چیزی بیش از این نیست. انتظاری نزدیکدست و کوتاهمدت، بدون آنکه توقع ظهور و برقراری عدالت را داشته باشند.
#انتظار_و_مهدویت
#جامعهشناسی_تشیع
مطالعه متن کامل در سایت گروه مطالعاتی (کلیک کنید):
http://www.socio-shia.com/index.php/news-reports/90-mainnews/418
3.7K views08:08