Get Mystery Box with random crypto!

(٢) ۳۳ دردل خویش نهانت کردم تا ندزدند ، نشانت کردم ۳۴ سالها رف | فولکلور سونقور

(٢)
۳۳
دردل خویش نهانت کردم
تا ندزدند ، نشانت کردم
۳۴
سالها رفته ودرقصر خیال
باغمت زیسته ام چندین سال
۳۵
تاکسی آمد بامن بنشست
حرف دل گفته وگردیدم مست
۳۶
همنشین گشته و رازم فهمید
حرفِ ناگفته ز رخسارم چید
۳۷
پرس وجوکرد زآلام دلم
فاش شدجرعه ای ازجام دلم
۳۸
گفتمش آنچه نهان بودبه دل
دست خورد آنچه نشان بود به دل
۳۹
آرزویم به زبان آوردم
به لبم راز چو جان آوردم
۴۰
گفتم ایکاش که یکبار دگر
قبل مرگم تو بیائی زسفر
۴۱
بشنوم صوت خوشت ازره دور
بینمت باز بدین دیدهءکور
۴۲
گفت اینکاربسی آسان است
دستِ من درد تورا درمان است
۴۳
شدپیام آور من سوی تو ،یار
عشق خفته به دلم شد بیدار
۴۴
دلم آمال نگاهت کردم
چشم دل فرش براهت کردم
۴۵
مرگ درمیزدو من چشم به در
شایدآئی تو دوباره زسفر
۴۶
جنگ در داد میان من ومرگ
بر سرم ریخت غمت همچو تگرگ
۴۷
شب شدوبخت من آخر ندمید
قبل تومرگ به منزل برسید
۴۸
درتب عشق توجان را دادم
حیف شد سربه رهت ننهادم
۴۹
آمدی حیف دگردیر شده
چشم دل درطلبت پیرشده
۵۰
دلخوشم حال،ندیدی تومرا
نرسیدم،نرسیدی تومرا
۵۱
عشق تودر دل من پاک بماند
سینه درهجر توصد چاک بماند
۵۲
وصل، پایان خوشی نیست عزیز!
آن فراقست که عالیست عزیز!
۵۳
آنکه ازخاک مرا پاک سرشت
نام تو بردل غمناک نوشت
۵۴
خواست بانام توجاویدشوم
درصفِ زهره وناهید شوم
۵۵
وصل پاداش غم هجرتونیست
همچومن در خور هجران تو کیست
۵۶
چه کسی دیده به تاریخ بشر
یار،بی دیده گزیند دلبر
۵۷
چشم سراهل نظر را به چکار
دل بباید که کنی شیرشکار
۵۸
شکر لِله که غمت دردل ماند
پای هرعقل،ز من درگِل ماند
۵۹
حال من اهل نظر می فهمند
دردمن اهل بصر می فهمند.


تقدیم؛ با احترام فراوان،به روح آن عاشق دلسوخته.

هرگزنمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبــت اسـت بـر جـریده‌ی عــالم دوام ما.

#یوسف_وکیلیان.