Get Mystery Box with random crypto!

سروش دباغ

لوگوی کانال تلگرام soroushdabbagh_official — سروش دباغ س
لوگوی کانال تلگرام soroushdabbagh_official — سروش دباغ
آدرس کانال: @soroushdabbagh_official
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین: 12.47K

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 110

2021-07-28 08:41:16 برنامه حقوق زنان

تجاوز جنسی


با حضور سروش دباغ

کلاب Persian Power

5 مرداد 1400

نسخه شنیداری

@Vortrags
1.7K views05:41
باز کردن / نظر دهید
2021-07-28 08:41:07
برنامه حقوق زنان

تجاوز جنسی

با حضور سروش دباغ

کلاب Persian Power

5 مرداد 1400

نسخه کم حجم

@Vortrags
1.7K views05:41
باز کردن / نظر دهید
2021-07-27 19:18:24 .

دو روزی است از پی سهراب، « تراوش بی واسطه نگاه» را می بویم و در جستجوی آن روان گشته ام. وقتی دلم به اندازه یک ابر می گیرد و خاطرم حزین می شود؛ یکی از کارهایی که می کنم، پناه بردن به « هشت کتاب» و « اتاق آبی» و « هنوز در سفرم»، در کنج خلوت است و اوقاتی را در سایه سار آنها سپری کردن و لمیدن و خاموشی و تنهایی معنوی را لمس کردن. دیشب با خواندنِ فقراتی از یکی از نامه هایی که سپهری در سال 41 شمسی خطاب به دوستی نوشته، لبخندی بر لبانم نقش بست:

« اندوه تماشا که پیشترها از آن حرف زدم، کنار رفته بود، و جای آن چیزی نشسته بود که از آن میتوان به تراوش بی واسطه نگاه تعبیر کرد. در تاریک روشن صبح، از کوهها بالا می رفتم. در مهتاب، به سردی شاخ و برگها دست می زدم. شب هنگام، صدای رودخانه از روزنه های خوابم می گذشت...من سنگ ها را دوست دارم. انگار در پناه سنگ، می توان در کمین ابدیت نشست.»
https://www.instagram.com/p/CR1kfMPqv9H/?utm_medium=share_sheet
830 views16:18
باز کردن / نظر دهید
2021-07-27 14:18:15 مرگ دست‌چین می‌کند
سروش دباغ


او نیز گذشت از این گذرگاه

وان کیست که نگذرد از این راه

عبدالرحیم مرودشتیِ نازنین، مترجم و ویراستار در حوزه فلسفه و دین، دیروز روی در نقاب خاک کشید و رهسپار «هیچستان» شد. دیشب از شنیدن این خبر سخت متأثر شدم، خاطرات انبوه دهه‌های هفتاد و هشتاد شمسی در «جامعه»، «کیان» و «معرفت و پژوهش» در ذهن و ضمیرم زنده شد و برای دقایقی، آسمان چشمانم، بارانی گشت.

سابقه دوستی و مودت ما قدیم بود؛ ۲۴- ۲۵ سال. اولین بار در روزنامه «جامعه» همدیگر را دیدیم و گفتگو کردیم. روزگاری که در موسسه «معرفت و پژوهش» مشغول کار بودم؛ همدیگر را زیاد می‌دیدیم. ویراستاریِ کتاب «سنت و سکولاریسم» که بیست سال پیش به همت نشر «صراط» منتشر شد، از جمله آثار ویرایشیِ نیکوی مرودشتیِ عزیز بود. خاطرم هست در آن سالها، به پیشنهاد ایشان، بخش‌هایی از «حلقات الاصول» سیدمحمد باقر صدر را به اتفاق چند نفر از دوستان همدل می‌خواندیم و مباحثه می‌کردیم که ایشان دانش آموخته حوزه بود و اطلاعات فقهی خوبی داشت.

افزون بر این، تسلط زیادی بر زبان عربی داشت. خاطرات شیرین فراوانی از این رفیق سفر کرده دارم؛ درباره دغدغه‌های فلسفی، ایمانی و اگزیستانسیل اش، بارها با یکدیگر صحبت می‌کردیم؛ خوشفکر بود و پر مطالعه و نکته‌سنج و «شجاعتِ بودن» در او موج می‌زد...
پیوند به متن کامل این یادداشت در سایت دین‌آنلاین


@dinonline
1.2K views11:18
باز کردن / نظر دهید
2021-07-27 03:16:18 "قصه اعرابی درویش‌ و همسرش(بخش دوم)"
.
سلسله جلسات؛ نگاهی به زیباترین قصه های مثنوی معنوی
گفتگوی پرهام مهدیان و دکتر سروش دباغ
http://www.instagram.com/parhammehdian

@parhammehdian_coaching
1.4K views00:16
باز کردن / نظر دهید
2021-07-27 03:16:09
http://www.instagram.com/parhammehdian

@parhammehdian_coaching
1.3K views00:16
باز کردن / نظر دهید
2021-07-26 23:36:48 از عزیزانی که برای قرار دادن نامشان در لیست انتظار کلاس
CBT and Life Skills
اطلاع داده اند کمال تشکر را داریم

کانون نگرش نو
@kanoonnegareshno
416-879-7357
419 views20:36
باز کردن / نظر دهید
2021-07-26 23:36:32
با سلام به دوستان عزیز،

شروع ثبت نام کلاس
( CBT and Life Skills )
هشت جلسه و در دو گروه (اروپا) و (امریکا، کانادا)
برای ماه سپتامبر 2021 .
توسط :دکتر سروش دباغ و مژگان نصیری

جزییات متعاقبا اعلام میشود
با سپاس
کانون نگرش نو
@kanoonnegareshno
416-879-7357

https://www.instagram.com/p/CN2esvNB7h5/?utm_medium=copy_link
440 views20:36
باز کردن / نظر دهید
2021-07-26 17:57:05 .

او نیز گذشت از این گذرگاه
وان کیست که نگذرد از این راه

عبدالرحیم مرودشتیِ نازنین، روزنامه نگار، مترجم و ویراستار در حوزه فلسفه و دین، دیروز روی در نقاب خاک کشید و رهسپار « هیچستان» شد. دیشب از شنیدن این خبر سخت متاثر شدم، خاطرات انبوه دهه های هفتاد و هشتاد شمسی در «جامعه»، « کیان» و « معرفت و پژوهش» در ذهن و ضمیرم زنده شد و برای دقایقی، آسمان چشمانم بارانی گشت.

سابقه دوستی و مودت ما قدیم بود؛ 24- 25 سال. اولین بار در روزنامه « جامعه» همدیگر را دیدیم و گفتگو کردیم. روزگاری که در موسسه « معرفت و پژوهش» مشغول کار بودم؛ همدیگر را زیاد می دیدیم. ویراستاریِ کتاب « سنت و سکولاریسم» که بیست سال پیش به همت نشر « صراط» منتشر شد، از جمله آثار ویرایشیِ نیکوی مرودشتیِ عزیز بود. خاطرم هست در آن سالها، به پیشنهاد ایشان، بخش هایی از « حلقات الاصول» سیدمحمد باقر صدر را به اتفاق چند نفر از دوستان همدل می خواندیم و مباحثه می کردیم؛ که ایشان دانش آموخته حوزه بود و اطلاعات فقهی خوبی داشت. افزون بر این، تسلط زیادی بر زبان عربی داشت. خاطرات شیرین فراوانی از این رفیق سفر کرده دارم؛ درباره دغدغه های فلسفی، ایمانی و اگزیستانسیل اش، بارها با یکدیگر صحبت می کردیم؛ خوشفکر بود و پر مطالعه و نکته سنج و « شجاعتِ بودن» در او موج می زد. پس از بازگشت از انگلستان، روزگاری که در «موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران» کار می کردم، هر از گاهی همدیگر را می دیدیم، که آن ایام بیشتر ساکن کویت شده بود. طی ده- یازده سال اخیر که ساکن این سوی کره خاکی شده ام؛ از طریق فضای مجازی با یکدیگر در تماس بودیم. از سر لطف و به سبب دیده خطا پوشش، کارک های من و توسعا دیگر نواندیشان دینی را می پسندید و سخت بر این باور بود که اگر راهی به رهایی باشد در این دوران پر تلاطم و پر تب و تاب، عبارتست بازخوانی انتقادی سنت و بدست دادن روایتی اخلاقی، انسانی و عرفانی از میراث پسِ پشت. چند ماه پیش، نوشته اش را درباره بیماری سرطان لوزالمعده اش ( استیج 4) خواندم. جسارت و اصالت و حریت و سبکبالی اش را در دل ستودم. روشن بود که به پیشرفت بیمارش اش وقوف دارد و به تعبیر خودش مرگ را در آستانه گلچین کردن می دید؛ گویی که به عیان چشیده بود « مرگ در آب و هوای خوش اندیشه نشیمن دارد»، « مرگ مسئول قشنگی پر شاپرک است» و « گاه در سایه نشسته است به ما می نگرد»؛ از اینرو با خود زمزمه می کرد: « در نبندیم به روی سخن زنده تقدیر که از پشت چپرهای صدای می شنویم». دوست نازنینی مرا از احوال ناخوش او با خبر کرد. به رغم ضعف جسمانی ای که بر عبدالرحیم مستولی گشته بود، توفیق یافتم در چند ماه اخیر دو نوبت با یکدیگر گفتگو کنیم. فضای این گفتگوها، هیچوقت از خاطرم محو نمی شود؛خصوصا گفتگوی نخست که نیم ساعت به درازا انجامید. رها شدگی و سبکبالی در او موج می زد و به تعبیری که در آیین ذن آمده، در حال ممارست « زنده مردن» بود؛ گسستن ذهن از جهان و تعلقات و حالت بی ذهنی را چشیدن و مزه مزه کردن و به استقبال مرگ رفتن و انرا بخشی از زندگی انگاشتن و « پیشرفتگی حجم زندگی در مرگ» را بوییدن و برای رفتن و پای در سفر بی بازگشت گذاشتن، آماده شدن. از آنجایی که به علایق عرفانی من وقوف داشت، درباره مکتب عرفان خراسان و ربط و نسبت آن با مکتب عراق و مکتب نجف با یکدیگر گفتگو کردیم و از نکته سنجی هایش استفاده کردم. این اواخر به همت دو تن از دوستان عزیز، به عضویت حلقه « دیدگاه نو» در آمد. قرار بود در محفل مجازی انسی، به اتفاق دوستان و یاران با یکدیگر، گفتگوی مجازی ای داشته باشیم که متاسفانه احوال ناخوش جسمیِ او، این مجال را به ما نداد و دیدارمان به قیامت افتاد. در سوگ دوست نشستن، سخت است؛ سوگواری در غربت و از راه دور، سخت تر و تلخ تر. گویی حافظ، برای چنین اوقاتی سروده:

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن از جان طمع بریدن اسان بود ولیکن از دوستان جانی مشکل توان بریدن

افسوس که مردوشتی عزیز، زود و نابهنگام رفت و « پشت حوصله نورها دراز کشید». خدایش رحمت کند. اکنون که میان من و او فرسنگ ها فاصله است، پیام پر از مهر و حزن خود را به گوش باد صبا می خوانم؛ مگر به مزار پاکش در کویت برساند. برای خانواده محترم مرودشتی و بستگان و دوستانش، صبر بر این مصیبت را به دعا از جان جهان خواستارم:

" ما بی تاب و نیایش بی رنگ
ما هسته پنهان تماشاییم
ز تجلی ابری کن، بفرست، که ببارد بر سر ما".

https://www.instagram.com/p/CRy2J0qqen_/?utm_medium=share_sheet
1.1K viewsedited  14:57
باز کردن / نظر دهید
2021-07-26 04:32:23 موضوع سخنرانی: دیوان شمس
سخنران: #دکتر_سروش_دباغ
فایل شماره ۲: پرسش و پاسخ
#کلاب_فرهنگسرا
تاریخ: اول مرداد ۱۴۰۰

@club_farhangsara
1.3K views01:32
باز کردن / نظر دهید