Get Mystery Box with random crypto!

سروش دباغ

لوگوی کانال تلگرام soroushdabbagh_official — سروش دباغ س
لوگوی کانال تلگرام soroushdabbagh_official — سروش دباغ
آدرس کانال: @soroushdabbagh_official
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین: 12.47K

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 3

2023-06-21 23:11:43 دکتر سروش دباغ
دکتر مصطفی دانشکر

https://www.clubhouse.com/room/xjlBYr38?utm_medium=ch_room_xr&utm_campaign=KKRElfb6ljFCn-EEuA87sQ-772571
2.7K viewsedited  20:11
باز کردن / نظر دهید
2023-06-20 21:52:26 .
فقراتی از مقاله « در هواب لودویگ و سهراب» که سال گذشته منتشر شد و در کناب « از خیام تا یالوم» ام گنجانده شده:

« ویتگنشتاین تعبیر «معنای زندگی» را به کار برده است. به روایت او، سقفِ معنای زندگیِ این جهانی که از آن به « زندگی ابدی» هم می توان تعبیر کرد، بر سه ستونِ «زندگی در حال»، «زندگی درونی» و «زندگی بی‌پرسش» بنا شده است. این سه مولفه، قوام‌بخشِ معنای زندگی به حساب می‌آیند.

چیست این سقف بلند ساده بسیار نقش
زین معما هیچ دانا در جهان آگاه نیست

ما نمی‌توانیم از اندیشیدنِ به معمای هستی دست بکشیم. می‌دانیم روزی خواهیم مرد و روی در نقاب خاک خواهیم کشید؛ به همین سبب، « درد جاودانگی» داریم و با مقولات اگزیستانسیلی چون معنای زندگی دست به گریبان. در عین حال، نمی توانیم بر آن غلبه کنیم و مثل یک مسئله ریاضی آنرا حل کنیم. سیّالیت و فرّاریتی در این امر هست که از صورتبندیِ کامل می گریزد؛ که: « بگیر دامن لطفش که ناگهان بگریزد/ ولی مکش تو چو تیرش که از کمان بگریزد». نه می‌توان آن را رها کرد، نه می توان بر آن فائق آمد، که گریزپا و فرّار است.

تفکیک میانِ « مسئله» و «راز» به روایت گابریل مارسل، فیلسوف فرانسوی معاصر در این میان رهگشاست. «مساله» امری است که می‌توان آنرا حل کرد و بر آن فائق آمد، هر چند مستلزم فرایندی زمانبر باشد؛ مانند حل کردن یک مساله­ ریاضی و فیزیکی و زیست شناختی. اما «راز» امری حل شدنی نیست و تا ابد در آن محاطیم، بر خلاف مسئله که می توان بر آن محیط گشت و احاطه یافت. از منظر ویگنشتاین، معنای زندگی، « راز» است، نه « مسئله». بهمین سبب، حتی کسانی که عمری در پی کشف آن بوده‌ و از پی اش روان گشته، برآن فائق نیامده‌اند.. به قول سپهری: «زندگی آبتنی کردن در حوضچه­ اکنون است». ویتگنشتاین می‌گوید:

«ساعت‌های خوب زندگی را باید موهبت دانست و شاکرانه از آنها لذت برد و، در غیر این حالت، در برابر زندگی بی تفاوت بود…. فقط کافی است به جهان بیرون وابسته نباشی؛ آن وقت لازم نیست از آنچه در آن روی می‌دهد بترسی…. فقط کسی که نه در زمان بلکه در حال زندگی می‌کند، سعادت‌مند است. برای زندگی در حال، مرگی وجود ندارد… کسی که در حال زندگی می کند بدون ترس و امید زندگی می کند.»

نکته­ تامل برانگیز در این فقره، تأکید لودویگ جوان بر زندگی در حال است؛ زندگی ای توأم با نوعی بی‌امیدی . امید همواره نسبت به آینده روی می‌دهد. فردی که در حال زندگی می‌کند نه امیدوار است و نه ناامید. به تعبیر بیدل دهلوی که تأثیر به سزایی بر شعر و اندیشه­ سهراب سپهری داشته:

در این محفل، امید و یأس هر یک نشئه‌ای دارد
خوشم کز درد بی‌کیفیتی، کردند مدهوشم

چه امیدوار بودن و چه نومیدی هر کدام نشئه یا دردسر خود را دارد. شاعر خرسند است که دچار بی‌کیفیتی یا بی‌امید و [فارغ از امید] شده‌ است. بر همین سیاق، ویتگنشتاین بر بی‌تفاوتی نسبت به جهان پیرامون تاکید می کند. این نگرش، وابسته­ نبودن به اتفاقات بیرونی و بدآمدهای آن را برجسته می کند.

https://www.instagram.com/p/CtuQed8uZHZ/?igshid=MTBlZjE4YzMxOA==
3.0K viewsedited  18:52
باز کردن / نظر دهید
2023-06-20 15:41:40
جرعه برگزار می‌کند

موضوع: نبوّت در پرتو تصوراتِ مختلف از امرِ متعالی

گفت‌وگوی سروش دباغ و حجت‌الله نیکویی

پنجشنبه اول تیرماه؛ ساعت ۲۱

این برنامه در فضای اسکای روم برگزار می‌شود

ورود به جلسه:

http://www.skyroom.online/ch/joreah_journal/joreah
2.6K views12:41
باز کردن / نظر دهید
2023-06-19 22:58:59 https://www.clubhouse.com/room/P08w9VdN?utm_medium=ch_room_xr&utm_campaign=KKRElfb6ljFCn-EEuA87sQ-769678
2.8K views19:58
باز کردن / نظر دهید
2023-06-18 20:59:21 .
فردا 29 خرداد ماه است، سالروز درگذشتِ علی شریعتی، متفکر و رفرمیست دینیِ موثر و نام آشنای معاصر. هنوز پانزده ساله و دانش آموز دبیرستان بودم که به پیشنهاد و تشویق خالۀ عزیزم، خواندن آثارش را آغاز کردم.

روزگاری با شوق و ولع بسیار، کتابهایش را در مطالعه می گرفتم و نوارهای سخنرانی اش را گوش می کردم. از آن دوران تا کنون راه بلندی طی کرده ام. روزگاری مفتون شریعتی بودم و در هوایش سخت دم می زدم. پس از آن، وقتی به نحو تخصصی و جدی وارد عالم تفلسف شدم و آثار فیلسوفان پسا-رنسانسی را به دقت در مطالعه گرفتم؛ سستی روایت های شریعتی از برخی فیلسوفان اگزیستانسیالیست، همچنین استشهاداتِ بعضا نادرست و ناصوابش به آثار فیلسوفان و حکیمان مسلمان و آموزه های دینی بر من مکشوف شد و از او فاصله گرفتم. از سنتز میان این دو دوره، نگرش تازه ای سر برآورده و 14 سالی ست در آن فضا نفس می کشم. در این روایت، شریعتی، متفکر مفهوم ساز اصیلِ دردمندی بود؛ بارقه های نبوغ در او موج می زد، با دغدغه های دینی- سیاسی و اگزیستانسیلِ عمیق.

اکنون که این سطور را می نویسم، هر چند با به چالش کشیدن اسلام رسمی و به تعبیر امروزین، « قرائت رسمی از دین» اش کاملا همداستانم؛ اما با بخش قابل توجهی از آنچه در « اسلامیات» و « اجتماعیات» آورده و ایدئولوژیزه کردن دینش بر سر مهر نیستم و خطاهای استدلالی و روش شناختیِ مهم و چشم گیری در آنها می بینم و سراغ می گیرم.

چنانکه پیشتر آورده ام، به نزد من، ماندگارترین بخش میراث شریعتی، « کویریات» اش هست و دوران « پسا-ارشاد» که مشحون از دغدغه های اگزیستانسیل و اومانیستی است. به قدر وسع طی پانزده سال گذشته دربارۀ میراث شریعتی، به روایت خویش سخن گفته و نوشته ام. دو جستار مبسوط دربارۀ کویریاتش تحت عناوین « می باش چنین زیر وزبر» و « هبوط در هیجستان: بازخوانی تطبیقیِ سپهری و شریعتی» نوشته ام؛ همچنین چندین مصاحبه از جمله " شریعتی، کویریات و « دوران پسا- ارشاد»" دربارۀ آثار او انجام داده ام. درسگفتار 16 جلسه ای « بازخوانی میراث شریعتی» را هم در 10 سال پیش در تورنتو برگزار کردم. تمام مقالات و مصاحبه های یاد شده، در کتاب های « ترنم موزون حزن»، « فلسفه لاجوردی»، « ورق روشن وقت» و « صدای سفر آینه ها» یم منتشر شده است. اثر « حریم علف های قربتِ» خود را به او تقدیم کرده ام: " به روح بلند علی شریعتی، سالک مدرنی که « کویریات» اش قرار بخش ضمیر بی قرارم بوده".

در ادامۀ سفرِ پر پیچ و خمِ و بلند «سلوک معنوی در روزگار کنونی» که از دوازده سال پیش آغاز شده و آخرین ایستگاهش، کتاب« از خیام تا یالوم» بوده که حدود 2 ماه پیش منتشر شد؛ به شرط حیات، بنا دارم پس از اتمام جستارهایم درباره تولستوی، دایستایفسکی  و کازانتزاکیس در ماه های آینده؛ به شریعتی بپردازم و تتمه تاملاتم دربارۀ سلوک معنوی و «زمزمه های اگزیستانسیل» اش را  با وام کردن مفاهیم « سلوک افقی»، « سالک آستانه نشین»، « تنهایی مخملین»، « تنهایی اگزیستانسیل»،« تنهایی خویشاوندی»، « مرگ آگاهی»، « ایمان از سر طمانینه»، « ایمان آرزومندانه»، « نیایش مخاطبه محور»، « نیایش معنوی»،« نیایش حکیمانه»....روایت کنم و در قالب جستار « زمزمه های اگزیستانسیلِ شریعتی» با مخاطبان در میان نهم. « تا چه بازی رخ نماید بیدقی خواهیم راند»

https://www.instagram.com/p/CtpBHCcu5FN/?igshid=MTBlZjE4YzMxOA==
3.6K viewsedited  17:59
باز کردن / نظر دهید
2023-06-18 17:01:57 https://www.clubhouse.com/room/xqnj5oKn?utm_medium=ch_room_xr&utm_campaign=KKRElfb6ljFCn-EEuA87sQ-767881
2.7K views14:01
باز کردن / نظر دهید
2023-06-18 17:01:10 https://www.clubhouse.com/room/MRGylEdA?utm_medium=ch_room_xr&utm_campaign=KKRElfb6ljFCn-EEuA87sQ-767880
2.6K views14:01
باز کردن / نظر دهید
2023-06-17 19:51:05 https://www.youtube.com/live/WXhIQXfzWaA?feature=share
2.0K views16:51
باز کردن / نظر دهید
2023-06-10 16:12:32 .

« آدمی می تواند از دو گانگیِ عالم-معلوم بالاتر رود و به اتحادِ تام و تمام عالِم و معلوم برسد و در این حال هر گونه موضوعیت از میان می رود و من خاموش می شود. آنگاه وجودِ حقیقی خود را به روی ما می گشاید».

در ادامه سفرهای فلسفیِ پسا-فلسفی، بیش از پنج ماه است که مشغول به تدریس « فلسفۀ یاسپرس» هستم با محوریت دو متنِ خواندنی « زندگی نامه فلسفیِ من» و « کوره راه خردِ» او. تا کنون بیست جلسه از این دورۀ دل انگیز برگزار شده؛ 8-7 جلسه دیگر از این دوره باقی مانده است.

فقرۀ پرمغزِ فوق را از « کوره راه خرد» نقل کردم. بحث از « خاموشی» به روایتِ یاسپرس که ذیل بحث از امر فراگیر ( comprehensive) تقریر شده و با وجود ( Being) و آشکارگیِ وجود ( unconcealment of Being) در نظام فلسفیِ هایدگر متناسب و سازوار است، برایم تداعی کنندۀ فقرۀ مشهورِ «رساله منطقی-فلسفی» و سکوتِ ویتگنشتاینی است: « از آنچه نمی توان درباره اش سخن گفت باید به سکوت گذشت».

همچنین یاد آور شعر دلنشینِ « bodhi» سپهری است. در 2 جلسه اخیرِ این درسگفتار، به تفصیل در این باب سخن گفتم. امیدوارم مجالی بیایم و در قالب جستاری، روایت تطبیقیِ خود از این مقولات را بنویسم و با مخاطبان در میان نهم:

« آنی بود، درها وا شده بود
برگی نه، شاخی نه، باغ فنا پیدا شده بود
مرغ مکان خاموش، این خاموش، آن خاموش، خاموشی گویا شده بود
آن پهنه چه بود: با میشی گرگی همپا شده بود
نقش صدا کم رنگ، نقش ندا کم رنگ. پرده مگر تا شده بود؟
هر رودی دریا
هر بودی، بودا شده بود»


https://www.instagram.com/p/CtT5ZJ8u_JS/?igshid=MTc4MmM1YmI2Ng==
1.3K viewsedited  13:12
باز کردن / نظر دهید
2023-06-09 23:41:41 https://www.psychologytoday.com/ca/therapists/soroush-dabbagh-toronto-on/823800
1.0K views20:41
باز کردن / نظر دهید