Get Mystery Box with random crypto!

و در جمع ادبی و هنری شاعران مکزیک راه یافت، هرچند ' اکتاویو پا | فصلنامه استارباد



و در جمع ادبی و هنری شاعران مکزیک راه یافت، هرچند " اکتاویو پاز" و گروه " آنتی نرودیست ها" او را تحمل نمی کردند. در همان جا با " ماتیلده اورویتا" آشنا شد و این آغاز عشق آنان بود، عشقی که بر نرودا و آثار او تأثیر ژرف نهاد.

و من تمام آنچه هستم که نیستم
عشق من کودکی گریان است
که نمی خواهد آغوشت را رها کند
برای همیشه به تو وامی نهم
تو یگانه برگزیده منی.

در بازگشت از مکزیک، به" پرو" برای دیدار شهر باستانی اینکاها " ماچو پیچو" رفت و شعر " بلندی های ماچو پیچو" را نوشت؛ که اوج کارهای شعری اوست و این شعر، سفر شاعری سرودخوان است گردن فراز، بی آن که در اندوه دوری و درماندگی دست و پا زند. نرودا در اینجا در بالاترین بلندی های شور و آگاهی آفرینش هنری، می رسد. " شاعر، شعر بلندی های ماچو پیچو را نقطه ی عطفی در تکوین شعر خود و راهگشای آینده ی آن می داند."

پس آنگاه بر نردبام زمین فراز شدم
از میان انبوهی شریر جنگل های گمشده
تا بلندای تو، ماچو پیچو
شهر گردن فراز از صخره های پلکانی
منزلگاه واپسین آن
که زمین به جامه های خواب پنهانشان نکرد

این بود وطن، این است جایگاه:
اینجا دانه های سترک ذرت برخاست
وبرافتاد دیگر بار، چون تگرگی سرخ.

تأمل و فکر و کشف و جستجو در هستی و مرگ، فرآیند این سفر روحانی برای آفرینش شعری است که می تواند یگانه ترین یادگار قرن حاضر باشد.
نرودا همچنان اشعارش را منتشر می کند: " فاتحان" ، " آزادی بخشان" ، "آمریکا، من نام تو را بیهوده صلا می دهم"( ۱۹۴۱) ، " سرودهای همگانی شیلی"( ۱۹۴۳) ، " بگذار سوزنبان بیدار باشد"( ۱۹۵۰) ، " سرود سال نو برای میهنم در تاریکی" ، " اقیانوس بزرگ" و…
" من به واقع گرایی معتقدم و به ناواقع گرایی. و این دو قانون در آفرینش هنری جنبه اساسی دارد. هرکه واقع گرایی را پس زند، زندگی را پشت سر می گذارد و تماشاگری غرقه می شود و هنرمندی که رؤیا و راز را انکار می کند، در میان راه با سر واژگون می شود."
در سال ۱۹۴۵ به نمایندگی سنای شیلی انتخاب و در همین سال جایزه ملی ادبیات شیلی را دریافت می کند.
نرودا با " گُنزالو ویدال " دیکتاتور شیلی مخالفت می کند و او را " خائن" می خواند و در ژانویه ۱۹۴۸ تحت عنوان " من متهم می کنم" در مجلس سنا سخنرانی می کند و در سوم فوریه همان سال از مقامش عزل و حکم بازداشتش صادر می شود. نرودا زندگی زیرزمینی پیش می گیرد و به کمک هم اندیشانش از مرز کوهستانی شیلی و آرژانتین و رشته کوه های آند می گذرد و به فرانسه می رود. سفر نرودا به پاریس با گذرنامه دوست نزدیکش " میکل آنجل آستوریاس" که شباهت زیادی به او داشت، صورت می گیرد. کتاب " سرودهای همگانی" رابه پایان می برد که در سال ۱۹۵۰ در مکزیکوسیتی، که با نقاشی های " دیگور یور" و " داوید آلفاروسی که یروس" نقاشان مکزیکی انجام شد، به چاپ رسید. این نشان دهنده نزدیکی فضاهای شعر نرودا و نقاشی های دیواری مکزیکی بود؛ این سرودهای تمثیلی از جهان درد و زخم و ستم. نرودا ۱۴ سال برای نوشتن این کتاب کارکرد." مهم ترین شعر بلندی است که پس از برگ های چمنزار "ویتمن "در قاره آمریکا نوشته شده است. شامل ۳۴۰ شعر است و باروری خیال در آن شگفت آور است."

به موج های کوچک روزی نو دراقیانوس اطلس می نگرم
کشتی بر هر جانب کمانش، شره آب و کف ژرفای غل زده
به رنگ سفید و آبی و گوگردین تن می دهد
دروازه های اقیانوس می لرزد
بر آب ها ماهی پرنده سیمین و زلال می جهد
من از تبعید باز می گردم

در سال ۱۹۵۲ دولت شیلی حکم بازداشت نرودا را لغو کرد و او به سانتیاگو بازگشت و آثارش را در شیلی و کشورهای دیگر به چاپ رساند." شعرهای ناخدا"( ۱۹۵۲) ، " انگورها و بادها"( ۱۹۵۴) ،" غرایب"( ۱۹۵۸) ،" صد شعر عاشقانه"( ۱۹۶۰) ، " سرودهای تشریفاتی"( ۱۹۶۱ ) ،" عشق آوا"( ۱۹۶۶) و…
کتاب "سرود اعتراض" دفتر خاطرات نرودا در دهه ۱۹۶۰ است، کتابی با مفاهیم عریان تاریخی، اجتماعی و سیاسی.

مضمونی برگزیده ام جوشان از خون
از نخل و از سکوت
در باره ی جزیره یی محصور
در میان آب های بسیار و مرگ بی پایان
آنجا درد آنان در انتظارند، می روید
و روی از سوگ خون می ریزد
جزیره ای فقیر است و محبوس

نرودا هنر زندگی را خوب می داند و هنر خوراک و پوشاک را، میگل آنجل آستوریاس گواتمالایی نیز چنین است و این هردو هنگام توقف در مجارستان کتابی تألیف می کنند با نام " غذا خوردن در مجارستان" که به پنج زبان منتشر می شود.
کتاب های بعدی اش " دستان روز"( ۱۹۶۸ ) ، " دیگر"( ۱۹۶۹) ،" پایان جهان"( ۱۹۶۹) و…
نرودا در سال ۱۹۶۹ نامزد برای ریاست جمهوری شد؛که بعد به نفع دکتر " سالوادر آلنده" استعفا داد و تمام تلاشش را صرف حمایت از آلنده کرد. پس از انتخاب آلنده به ریاست جمهوری شیلی، نرودا به عنوان سفیر کشورش، راهی پاریس شد و در سال ۱۹۷۱ جایزه نوبل در ادبیات به وی تعلق گرفت.
@StarbaadMagazine