Get Mystery Box with random crypto!

🌹تالــشــســتــان🌹

لوگوی کانال تلگرام taaleshestan — 🌹تالــشــســتــان🌹 ت
لوگوی کانال تلگرام taaleshestan — 🌹تالــشــســتــان🌹
آدرس کانال: @taaleshestan
دسته بندی ها: اخبار
زبان: فارسی
مشترکین: 1.29K
توضیحات از کانال

🔼اولین و بزرگترین کانال اختصاصی تالش زبانان ایران و جهان🔼
ارسال مطلب، تبادل، تبلیغات و مطالب درخواستی
@Alian1205
سوالات و پیشنهادات بخش آشپزی
@yas4344

Ratings & Reviews

4.00

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 14

2021-05-03 08:15:41
#دکلمه_تالشی...


مصطفی صالحی /ماسال



@taaleshestan
55 viewsحسين آذربخش, 05:15
باز کردن / نظر دهید
2021-05-02 10:00:36 #مستند_تالشی " تالش َ اسب"


کاری از نبی الله شعبانی

تصویر بردار : نادر حسن پور



@taaleshestan
84 viewsحسين آذربخش, 07:00
باز کردن / نظر دهید
2021-05-02 09:59:12
جلد اولِ «فرهنگ مصادر تالشی» منتشر شد.

اين كتاب که شامل مصادر گویش جنوبی زبان تالشی است، به كوشش دکتر علی رفیعی جیردهی، دکتر وارتان وُسکانیان و یاسر کرم زاده هفتخوانی منتشر شده است.

فرهنگ مصادر تالشی یک پروژه تحقیقی چند جلدی است كه جلد نخست آن به همت انتشارات جامعه نگر در تهران، به چاپ رسيده و تقديم پژوهشگران و علاقه مندان شده است.



@taaleshestan
88 viewsحسين آذربخش, 06:59
باز کردن / نظر دهید
2021-05-02 09:57:04
من ته کو آموته عشقی کوئَه دریا خوندمه

اشته لوک و پوس ویچیکه آو بابا خوندمه

ته، چرایی شی دتاویشه چمن آوینه کو

اشته رابینایی‌نَه تاریکه دنیا خوندمَه...


برگردان به فارسی


من از تو عشق را آموختم و دریای آبی را خواندم
حنجره ات خشکید تا من آب و بابا را خواندم
تو چون چراغی بر آیینه ام پرتو افکندی
با راهنمایی های تو دنیای تاریک را خواندم

#روز_معلم_گرامی_باد
#روز_کارگر
#روز_تجلی_عشق
#روز_تلاش

#معصومه_اپروز



@taaleshestan
76 viewsحسين آذربخش, 06:57
باز کردن / نظر دهید
2021-05-01 14:53:43
شعرننه
ازاستادصفابخش خداترس(رضوانشهر)
تخلص صفا



@taaleshestan
299 viewsحسين آذربخش, 11:53
باز کردن / نظر دهید
2021-05-01 14:52:46
تصنیف ایران من
باصدای حامدرضوان طلب
آهنگساز:استادفرشادرستمی
شعر:استادسیدجهانبخش مرشدی(فرهاد)
کانال توالش



@taaleshestan
299 viewsحسين آذربخش, 11:52
باز کردن / نظر دهید
2021-05-01 14:51:33
ای‌روزی لس ای‌روز قانون چَمَه سَر
ویواره فشته فشته خون چمه سر
گلیمون نشته وینده نشته چینده
ژنن گزنه ویجن خاکون چمه سر
چمه سفره ملرزه دوم دبسّه
ویلرزییه ای دنیا نون چمه سر
امه چال بیمونه کاخون دیاری
ویمنده تارخی درگون چمه سر
کرم دریا دیله دَمَردَه سیناو
زمین و آسمون ویبون چمه سر
پرومه آسمونی خرسَه جنجال
سفیل آبیمونه شیطون چمه سر...
هم ام دنیا کو هم ایندیکه دنیا
هده گردی گنا ویکون چمه سر
ای دنیا لیلیمون کفن دکرده
خراو آبه ایتا مجنون چمه سر
خدا بسکَم دَوَشتَه دا موینه
چه داغی وَرده نامردون چمه سر
چه وای پی آژییم، پی خون بخنجَم
ای‌روز قانون ای‌روز باتون چمه سر

#معصومه_اپروز
#روز_جهانی_کارگر_مبارک
#روز_معلم_مبارک

@Masomehaprooz



@taaleshestan
931 viewsحسين آذربخش, 11:51
باز کردن / نظر دهید
2021-05-01 14:50:44 کوچاا کوچ قسمت دوم
اوه سالن ویرم آ اوی آبه سالِن ویرم آ روز کوچ. حال واحوال کوچکننده ها جور دیگری بود ودر دلشان. غمی نهفته بود چون چند وقتی باید از خواهر وبرادرها ودوستان و آبادی خود که به آنها عادت کرده بودند دور. باشند وبیشتر بچه ها این حس وحال را داشتند . بله روز کوچ قیل وقال وگفتگو این که چکار کنیم و چه کار نکنیم. و صدا زدن هم دیگرو بزرگترها زیاد بود .
از یک هفته. جلو تر. حرف ییلاق رفتن در خانه پهن بود.
روز کوچ کردن در بین خانواده های جمعیتی. که معمولا روز یکشنبه. بود .
روز شنبه. اسب کرایه می کردند ووسایل مورد نیاز را می خریدند و زنهاهم در خانه برای نهار فردا وروز کوچ. تدارک می دیدند پلو. می پختند و خورشت فسنجان. و کوکو ی گردو. ودیگر مخلفات. پیاز وخربزه وهندوانه. وخیار وبقیه را آماده. می کردند
زنهادو تا سه اردک یا خروس سر می بریدند وگردو می سابیدند وفسنجان و کوکو درست می کردند برای چارواداران وسواران و همرا هان روز کوچ خود، واین بستگی داشت به تعداد نفرات همراه آن روز .
صبح یکشنبه. بارها را در مفرش وکیسه می چیدندو جا می دادند و بار اسبها می کردند و برای زنان اسبها را زین کرده وبچه هارایا روی بارها می نشاندند ومحکم می بستند و. یا زنها بغل می کردند .
چاروادارهای مهربان هم اسبها وهم بچه هارا ناز ونوازش می کردند تا نترسند و نلرزند. وراه می افتادند. و دستون تالشی می خواندند تا سختی راه را کسی حس نکند
برای گذر از رودخانه های بزرگ و خروشان وشیبدار چارواداران دم اسب را می گرفتند یا اینکه خودرا به آب می زدند. و به اسبها با گفتن پیر شوی و. پلو بله (یعنی فرزند بغل وکنارت را بپا ) وافسار اسب مادر وخواهران خودرا. می گرفتند تا از اسب نیفتند .

در شالیما کمی رفع خستگی می کردند. وزنها به زیارت امام زاده می رفتند. وچاروا دران و همراهان در دکان چایخانه چای می خوردند و اسبها هم کمی می چریدند .
دوباره راه می افتادند. از پل سلینگوا و راه نا هموارو دست انداز سنکلاخی با احتیاط. می گذشتند تا موسله خونی و دکان چای خانه اقه کینه که دوراهی بود یک راه برای ییلاق بند ومولوم و یک راه برای ییلاق اولسبلنگاه ، باز کمی استراحت می کردند وچای می خوردند ودوباره راه می افتادند و می رسیدند به چشمه موسله خونی دست وصورتی می شستند. واسبها آبی می نوشیدند. تا سورکوم .
در سور کوم نهار کوچ را که شیرین ترین ولذیذ ترین وخاطره انگیز ترین نهار دوران کوچ بود. بار اسبهارا پائین می آوردند و. با طناب بلند می بستند و سفره نهار کنار چشمه سورکوم روی چمن ها پهن می کردند. ونهار می خوردند چه نهاری !که هیچکس یادش نمی رود آن روز را ونهارش را .بعد از نهار بار اسبها را می بستند وراه می افتادند. ناله چاکن که راه سخت و سنکلاخ بود. ومی رسیدند به دشته مینه ووقتی از تپه سیفله چال
بالا می رفتند بوی ییلاق به مشام می رسید .ییلاق زیبا ه گلهای بابونه سپیدکه سفید پوش شده بود و علفی به اسم عسله واش .ونمایان شدن
اولسبلنگاه باکلبه های تخته پوش و با سقف پوششی از لت. وبلندی علف ها تا زانو. و آواز گنجشکان وسار ییلاق
بعداز یک سال دوری
بارها را از اسبها پائین می آوردند و به سرعت سقف خانه را با لت می پوشاندند
زنان جوان داخل کلبه را مرتب وتمیر می کردند و فرش پهن می کردند و آتش درست می کردند چاروادارها عصرانه می خوردند و کرایه خودرا می گرفتند و کدبانوی خانه مقداری از کوکو وفسنجان نهارا برای آنها می دادند تا به خانه خود ببرند. واز این شب تا چند ماه خوش نشین ها در ییلاق می ماندند
منبع کتاب آداب ورسوم از نوروز تا نوروز
زلیخا صبا



@taaleshestan
201 viewsحسين آذربخش, edited  11:50
باز کردن / نظر دهید
2021-05-01 14:50:35 و قند وشکر ونفت را تهیه می کردند و بعضی وسایل دیگر راهم ا هفتگی کسانی که در خانه گیلون بودند می خریدند و برای ییلاقی های خود می بردند که در این روز بچه ها دیگر حوصله بازی را نداشتند وچشم به راه بودند
نشان می دادیم به هم درخت راش راه را
درسیفله چال بالا می آمد یک چاروادار
با پای لخت می دویدیم سر سبزها
برادر برای ما از گیلون بار و ( خوراکی) می اورد.

زلیخا صبا


@taaleshestan
194 viewsحسين آذربخش, 11:50
باز کردن / نظر دهید
2021-05-01 14:50:17 1
باهاره کوچاکوچ
قدیمه سالون ،که هلا گیریه آسفالته جاده شه نیا ، وخاسه اسبن مردومی یار ویاورینا چاک وضرری ندارین ، طبیعتی آلوده و آلیز ناآکرین ونه. نی مردومی جانی ستمه راسنین . گیریه گیلونی ئن که هِم حَشَم دارین وهم بجاره دارینا اشتن برَ و. سراکو ای دا د'اسب. دارین واشتن کارون هَه اسبونه. انجوم دین
مردوم خش نشین گیریه: گیریه شه ماقه که هوا گرم دلکی ؛ تاوستونی را گیریه شین. وگرمی کو دَوَزین، هر آوادی محلی . مردومن ای گیریه. دارین و هه گیریه شین و ای ماه دا د'ماه ونیم گیریه مونین .. وختی خاین د'دا سه ماه گیریه بومونین ، گیریه منده را اشتن آماده کرین وتدارک وینین و بعد کوچ کرین پس اراده کرین. که ای روزی. باروکوچی دوندن.بوشون گیریه. را . اه ای هله روزی هفته کو مث یکشمبه روزاینتخاب کرین کِه کوچ بِکرین
اما که پیله ترن. قرار ومدار نین که چه بکرن و چنته بشان هم اشتن بجاری چاک چاکه. ویراجن بوبون وهم که اشتن مالون گیریه ببرن وگیریه بومونن وگیریه کو حاصیل بیگرن ، پس د بنه بین؛ ای بنه مالونه گیریه شین وای بنه گیلون بجاری سری مونین و گیلونه کَه بدز مودتی / مدتی. ایسرن که گیریه مندینا آین گیلون وگیلونه بنه ای هفته دا دِهفته شین گیریه و عوض ودگش کرین ،: باهاره کوچا کو چی کو مالدارن به خاطر ام که مالن بجارو ن خراو مه آکرن گا مالون پیگرین شین گیریه ، تیجره گیریه یا باهاره کوچاکوچ باهاری مینه ماه کوشوروع بیسته ، گیریه ام موقه/ موقع سال کوچ کرده وچه کوچه روز وییر خاس ودیل آچیکا. وادمی رو تازه آبی؛ مالون ونگا ونگ ماله بَرون هیاهو وخندو خون وچاروادارون وات ومس و خونده .،
کوچا کوچی وخته به کوچ بکرم ،،
سی مِرغی مور غونه به پوچ بکرم
سی مِرغی مورغونه پوچ کرده نبو
خلکی تله لوئه ویربرده نبو
روخونی دریمه بی طاقتیمه
اِشته دیداری کو خجالتیمه
به من مالت بده ای پینج روزی
هر امری بکری ایطاعتیمه
بله چون کوچاکوچ اسبی نیا وهمه ی کار اسبینه انجوم گری وگیریه امکانات نداری، پس اساسیه وسیله ئون. چن ماه را تیه / تهیه کرین مث آرده قند وشکر برز ونت /نفت و بضی وسیله ئونی که هفته گی گیلون منده ئن خرین وگیریه برین که ام ،روز خردنون را خاسه روزییا ا ون. ام روز ی حفصله مزا ندارین وچوون چم روخونه را یا

نشون دیمون یندی الاشه داری
سیفله چالی پرای ای چارواداری
پا برنده تیلیمون سوزه سری
برا وری امه را گیلونه باری
منبع از کتاب آداب ورسوم تالش از نوروز تا نوروز زلیخا صبا
بر گردان
در سال های قدیم که ییلاق هنوز راه آسفالت نداشت واسبهای زیبا یار ویاور مردم بودند و خوب وضرری نداشتند وطبیعت را آلوده وبهم نمی زدند و اسیبی هم برای جان مردم نداشتند . ییلاقی ها یی که هم دام داشتند وهم کشاورزی ! در محوطه خانه خود یک یا دو اسب داشتند وکارها وحمل بارهای خود را با ان اسبها انجام می دادند .
مردم خوش نشیین ییلاق موقع رفتن به ییلاق وقتی که هوا گرم می شد در تابستان از گرما فرار می کردند وبه ییلاق می رفتند ، و مردم هر اباد ی ومحله ای برای خود ییلاقی داشتند که به آن ییلا ق می رفتند ، و 1 یادو ماه ونیم در ییلاق می ماندند ، ووقتی می خواستند دو تاسه ماه در ییلاق باشند برای ماندن در ییلاق خود را آماده می کردند وبعد کو چ می کردند . پس اراده می کردند که یک روز بار کوچ را بسته وبه ییلاق بروند وبرای این کار یک روز در هفته را مثل یکشنبه را انتخاب کرده که کوچ کنند ، این بود که بزرگتر ها قرار ومدار می گذاشتند که چکار کنند وچگونه بتوانند هم مواظب مزرعه شان باشند وهم اینکه دام خود رابه ییلاق ببرند ودر ییلاق بمانند و محصول لبنی را تهیه کنند .
پس افراد خانواده دودسته می شدند یک گروه بادام ها به ییلاق می رفتند ویک گروه در دشت یا گیلون سر مزرعه ودر خانه قشلاقی می ماندند ، پس از مدتی گروه ییلاقی می امدند به قشلاق یا گیلون و افراد خانه گیلون برای یکی دوهفته ای به ییلاق می رفتند ، در کوچ بهاره دام دارها که به خاطر اینکه دامها به مزارع آسیب نرسانند گاوهارا رابه ییلاق بهاری می بردند، ، کوچ بهاری در وسط ماه بهار شروع می شد ،
کوچ کردن در بهار وروز کوچ در این موقع سال بسیار زیبا ودل انگیز بود وروح انسان تازه می شد ، ونگا ونگ ( صدای نالش دامها ) هیاهوی دام برها وخواندن آواز تالشی دام برها وچاواداران وگفتگو آنها وخواندنشان ،،
وقت کوچ است بیا کوچ کنیم
تخم سی مرغ را بیا پوچ کنیم
تخم سیمرغ پوچ نمی شود
حرف تلخ دیگران از یاد نمی رود

در راه هستم بی طاقتم
از دیدارت خجالتم
به من یک پنج روزی مهلت بده
هر امری کردی اطاعتم
بله چون کوچ کردن وبردن وآوردن با اسب انجام می گرفت و ییلاق امکانات نداشت ، پس همه وسا یل واسباب را برای چند ماه مثل ارد وبرنج
212 viewsحسين آذربخش, 11:50
باز کردن / نظر دهید