Get Mystery Box with random crypto!

خاطرات یک معلم خرداد ماه باید امتحانات نهایی برگذار می شد ومن | گذشتگان صادو، میراث آیندگان

خاطرات یک معلم
خرداد ماه باید امتحانات نهایی برگذار می شد ومن دو نفر دانش آموز پایه پنجم داشتم برای شرکت در امتحان عکس لازم داشتند یک پسر ویک دختر
دانش اموز دختر عکسی داشت ولی دانش اموز پسر عکس نداشت گفتم صفرعلی این هفته بریم مشهد باید عکس بگیری پدر ومادر نداشت وپیش عمه اش در ده زندگی می کرد شوهر عمه اش مرد با ایمانی بود هوابهاری بود ولطیف قدم زندن در کوهستان هزارمسجد لذت داشت ساعت 5صبح پیاده در اون هوای پاک راه افتادیم سمت روستای مارشک و آمدیم مشهد صفرعلی را بردم عکاسی وعکس گرفتم حمامی رفت و دوشب مشهد بودیم و روز سوم رفتیم دروی که ماشین روستا از آنجا می رفت وتا روستا هم که رسیدیم هیچ مشکلی پیش نیامد بدبختی درست همزمان با پیاده شدن ما از ماشین شروع شد
@TARIKH_SADO