(ادامه از پست پیشین) همۀ اینها هنوز فقط گوشههای از فعالیتها | تاریخاندیشی ــ مهدی تدینی
(ادامه از پست پیشین)
همۀ اینها هنوز فقط گوشههای از فعالیتهای لوی است و حضور او در افغانستان و حمایتهایش از پیشمرگهها در برابر داعش هم از فعالیتهای معروف اوست. میدانم... هنوز نکات زیادی مانده است. نمیتوان در یک پست به تکتک مواضع برنارد لوی پرداخت و مورد به مورد نظر داد. پس بگذارید جمعبندی کنم.
برنارد لوی را میتوان نقطۀ مقابل نوآم چامسکی دانست؛ نه به این معنا که اندیشۀ آنها کاملاً متضاد هم است، بلکه بیشتر در رویکرد و عملکرد نقطۀ مقابل همدیگرند. چامسکی معتقد بود کمک به اوکراین و شکست روسیه باعث جنگ جهانی سوم میشود و لِوی معتقد بود عدم کمک به اوکراین و پیروزی روسیه باعث جنگ جهانی سوم خواهد بود. این تضاد صدوهشتاددرجهای تصادفی نیست.
او هم مانند عموم غربیها اطلاعات کم دارد و نظر فراوان! درست است که بریتانیا در عصر استعمار خون بسیاری را در دنیا در شیشه کرده بود، اما دستکم دولتمردانی را به خدمت میگرفت که شرق را مثل کف دستشان میشناختند. غربیهای امروز اطلاعاتی در حد گزارشهای روزنامۀ لوموند و مجلۀ اشپیگل از دنیای ما دارند. از پیچیدگیهای زندگی و سرنوشت ما بیخبرند ــ و بدتر اینکه همان دانستۀ اندک را میریزند در بطریهای ایدئولوژی و آرمانهای خود، حسابی تکان میدهند و بعد مصالح ملیـغربی خود را هم به آن اضافه میکنند و داروی مسهلی از آن درمیآورند.
نمیخواهم درگیر تئوریهای توطئه شوم و دنبال نیات مخفی لوی بروم. اصلاً به نظرم نیازی به این کار نیست. مشاهدۀ مواضع بیانشدۀ او کافی است. از نظر من امثال برنارد لِوی با همۀ جدیت ظاهریشان، دنیا را یک بازی بزرگ میدانند. او با رخدادهای جهان بازی میکند و طبعاً هر بدبختی هم هر جای دنیا رخ دهد هیچ نیشتری بر خود او وارد نمیشود و خاری به دست او نمیرود. از میان تمام جنگهای مطلوب او، کدام یک گزندی مادی و معنوی برای او داشته است؟ البته نفع فراوان داشته و توانسته است در صدر اخبار جایی برای خود بیابد و خود را آدم مهمی جلوه دهد. آنچه برای امثال لوی سرگرمی است، برای ما زندگی است. اگر لِگویی که او میسازد خراب شود، بلند میشود و میز بازی را ترک میکند، اما کسانی که زیر آوارِ آن لِگو له میشوند، ماییم. بنابراین، دو نقد اساسی که میخواهم به امثال لوی وارد آورم (بدون افتادن در ورطۀ تئوری توطئه) این است که اولاً امثال او بسیار ــ حقیقتاً بسیار! ــ ناآگاهتر از آنند که بتوانند دربارۀ سرنوشت دهها و بل صدها میلیون انسان حکم دهند و دخالت کنند؛ و ثانیاً آنچه برای ما در حکم مرگ و زندگی است، برای آنها بازی است. این ترکیب، یعنی «ناآگاهی و بازی»، ترکیب مهلکی است. مهلکتر از وضعی که خودمان ممکن است گرفتار آن باشیم. آدم پخته و باسواد از نزدیک شدن به این پزشکان قلابی خودداری میکند.
مهدی تدینی
دربارۀ نوآم چامسکی نیز پیشنهاد میکنم بنگرید به این پست: «معمای چامسکی»