Get Mystery Box with random crypto!

مشروطه (بخش دوم کتاب «تاریخ و پندهایش») 10ـ2) بهانه‌ی | تاریخ مشروطه ایران

مشروطه (بخش دوم کتاب «تاریخ و پندهایش»)

10ـ2) بهانه‌ی «تاریخ‌نویس باید بیطرف باشد!»


این را شنیده‌اند که تاریخنگار باید برکنار (بی‌طرف) باشد ولی ببینید این جمله‌ را در چه راهی بکار می‌زنند : فلان ملا یا بهمان درباری که پیش پیروان و بستگان خود عنوانی داشته و جایگاه بلندی برایش می‌پنداشته‌اند ولی در جنبش مشروطه رفتارهای زشتی ازو سر زده و بچشمداشت پول و یا آرزوی دیگری خود را بمحمدعلی‌میرزا بسته و اینست ما در تاریخ بدیهای او را برشته‌ی نگارش می‌کشیم ناگهان می‌بینی فلان نواده یا بهمان خویشاوند او نامه‌ی درازی نوشته و در دیباچه‌ی آن یک رشته جمله‌های پربهایی را از اینجا و آنجا شنیده و در یاد داشته و به رخ ما کشیده : «تاریخنگار باید برکنار باشد ـ باید ارج بزرگان را دانست ـ هر کسی در اندیشه‌ی خود آزاد است» و مانند اینها. این گفته‌ها را دستاویز گرفته در پایان این می‌شود که چرا نام فلان مجتهد یا بهمان امیر بخواری برده شده است.

دسته‌ای را می‌بینیم چون بمن می‌رسند به یک رشته سخنانی می‌پردازند : «آقا درست قضاوت کنید. آن زمان دیگر بود و این زمان دیگر است کاری نکنید که زحمت ماها هدر برود» اینگونه جمله‌ها را می‌گویند و نتیجه آن می‌شود که چرا ستایشهای بیجا از اینان کرده نشده است.

کسی نمی‌گوید : اگر راست می‌گویی چرا خودتان تاریخ ننوشتید؟!.. چه بدند آن کسانی که از خودشان هیچ کاری برنمی‌آید و می‌خواهند دیگری نیز بکاری برنخیزد. از اینان اگر بخواهید یک گفتار آبرومندی بنویسند یک کتاب درستی بپردازند درمی‌مانند. همیشه هم زبانشان بر دیگران باز است. سی سال گذشته و تاریخ مشروطه نوشته نشده که همین یکی بهترین دلیل بر درماندگی ایشان می‌باشد و اکنون که ما رنج این کار را بر خود هموار کرده‌ایم و با راستترین زبان آن را بنگارش می‌کشیم باینسان خرده‌گیری می‌کنند. ما ناگزیریم این را یادآوری کنیم که کسانی که این تاریخ ما را نمی‌پسندند خودشان تاریخ دیگر بپردازند باین شرط که نوشته‌های ما را تاراج نکنند آن زمانست که اندازه‌ی شایستگی آنان دانسته خواهد شد. ببینید از چه کسی چشم دارند که راستیها را رها کرده بستایش یکمشت بدکرداران برخیزد؟!.