(بخشِ پایانی) البتّه تعجّب نخواهید کرد که امضای محرّرین اینگ | تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایرانزمین
(بخشِ پایانی)
البتّه تعجّب نخواهید کرد که امضای محرّرین اینگونه مقالات منطقالطیری نیز بهمان غرابت و بقول خودشان«طلسمکارانه» یا «طلسم» است مثلا جناب م.ع یا ص.د یا صمیمی یا حکمت ناجی یا جودت یا عرفی، ذوقی و هکذا که آنهم تقلید مخلص(یعنی تخلّص) عثمانیها است. خیلی مایل بودیم که ذیلا محض خالی نبودن عریضه چند قطعه نیز از آخرین نمونههای «فارسی خانوالده» برای توضیح مطلب بمثال درج نماییم ولی یک نکتهٔ مهم ما را از اینکار جلوگیری کرد و آن عادت عجیبی است که مردم ایران باستخراج و استنباط معنی عیبجویی شخصی و کنایات از هر اشاره و کلمهای دارند و کلّیات مسائل را بر مثال آن حمل میکنند و همیشه تصوّر میکنند که مقصود از هر مسئلهٔ کلّی تنفیدی قانون کلّی آن نبوده بلکه عمده مصداق معینّی از آن کلّی است چنانکه در بعضی از مقالات گذشتهٔ ما همین کجفهمی و سوءتأویلها شد. ما در همین باب یعنی توجّه عامّه بافتضاح شخصی و گشتن پی امور قال و قیلانگیز و صرف نظر از روح و نکتهٔ عبرت و حکمت مندرجه در مقالات تنقیدی و منجرّ شدن این فقره بملاحظه و احتیاط زیاد نویسندگان در ذکر مثل و مثال و تنگی دایرۀ کلام بر نقادان بیغرض در شمارههای آینده مستقلاّ یک تبصرهای خواهیم نوشت.