Get Mystery Box with random crypto!

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

لوگوی کانال تلگرام tarikhfarhanghonariranzamin — تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین ت
لوگوی کانال تلگرام tarikhfarhanghonariranzamin — تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین
آدرس کانال: @tarikhfarhanghonariranzamin
دسته بندی ها: ادبیات
زبان: فارسی
مشترکین: 1.50K
توضیحات از کانال

یادداشت‌هایی برای روشنگریِ تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیاتِ ایرانِ بزرگِ تاریخی
ج.ط نژند
@S_nazhand

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها

2022-08-30 16:06:53 ساقی اثر صبح اجل نزدیک است
پیش آر چراغ می که شب تاریک است

کو پیر صراحی که در او ره داند
وآن دیده که او را نظری باریک است

نجیب‌الدّین جرباذقانی «گلپایگانی»
[دیوان نجیب‌الدّین جرباذقانی؛ تصحیح: محمود مدبّری؛ کرمان: دانشگاه شهید باهنر کرمان؛ چاپ اوّل: ۱۳۸۹؛ ص۲۷۸]
@Tanideh_az_del
165 viewsج.ط نژند, 13:06
باز کردن / نظر دهید
2022-08-26 19:45:21 ای روی تو جان‌پرور و ای خوی تو جانکاه
این خوی بدان روی نشاید شهدالله
با روی نکو، خوی نکو باید ازیراک
بی خوی نکو در دل خاصان نَکُنی راه
دلباخته بر خوی نکو بود که یک عمر
فرمان یکی بنده همی برد شهنشاه
مجنون ز چه شد شیفته و واله لیلی
زانگونه که شد عشق وی افسانه در افواه
شد خوی نکو رهزنِ او ورنه بِرُخسار
لیلی نه فزون بود زِ اقران و ز اشباه
ای آینه‌رو خوی نکو ساز بیندیش
زان روز که خیزد ز دل سوخته‌ای آه
بر روی مشو غرّه که گُل دیر نپاید
بر حُسن مَکُن تکیه که در میغ رود ماه
هر ماهرخی خوی خوش آموزد ازین پس
بی‌شبهه گر از گفتهٔ افسر شود آگاه
آن شاعر دانشور آزاده که فرمود:
"بر خوی تو عاشق‌ترم از روی تو ای‌ ماه"


#دکتر‌فیاض #خراسان #استاددکترعلی‌اکبر‌فیاض
#میرزاعلی‌اکبر‌شهیدی
#سیدعلی‌اکبر‌شهیدی
#یادبود_بزرگان
#خراسان #شیخ‌الرئیس‌افسر

انجمن ادبی خراسان؛ عبدالله سیار، با مقدّمه دکتر غلامعلی سیار؛ نامواره دکترمحمود افشار؛ بکوشش ایرج افشار باهمکاری کریم اصفهانیان؛ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ ۱۳۶۸؛ ج۵: ۲۸۱۱
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin
416 viewsج.ط نژند, edited  16:45
باز کردن / نظر دهید
2022-08-26 19:44:28 محفل ادبی روز جمعۀ فرخ سالها دایر بود و هیچ‌نوع تکلف و قیدی نداشت. در این محفل دوستانه و بی‌ریا که ذیل و صدری نداشت به شاعر همه دوش به دوش می‌نشستند و آزادانه درباره مسایل ادبی اظهار نظر می‌کردند. بعضی از باب خوش‌آمد و مداهنه سعی می‌کردند به این محفل ادبی عنوان انجمن بدهند، ولی مرحوم فرخ همیشه تحاشی داشت و می‌گفت اینجا مجلس ادبی نیست و رییس و مرئوسی ندارد.....
مرحوم فرخ بحثهای سیاسی را در این محفل ممنوع کرده بود و ترجیح می‌داد اگر بحثی می‌شود درباره مسایل ادبی باشد......
در عین حال آقای فرخ خیلی اهل بحث نبود و از آن به جدل تعبیر می‌کرد و شاید ملاحظه و تادب می‌کرد.... این احتیاط به قدری در وجود مرحوم فرخ قوت داشت که اغلب از طرح مسائل مشکل ادبی و بحث درباره اشعاری نظیر شعر خاقانی تبری می‌جست و حتی توصیه می‌کرد وقتی دیدید شعری را نمی فهمید اصلا نخوانید. بدیهی است این طرز فکر با وجود ظاهر آراسته‌ای که داشت از لحاظ نقد ادبی صحیح نبود بهمین جهت کسانی نظیر دکتر فیاض سعی می‌کردند آن را تعدیل کنند و با به‌وجود آوردن امکان طرح مسایل دقیق ادبی و لغوی، به محفل دوستانه و ادبی فرخ رونقی ببخشند. مرحوم دکتر فیاض معتقد بود هنر شعر مثل همهٔ هنرها با دقت و بارزک‌بینی و نازک‌خیالی ملازمه دارد و اگر موضوعهای شعری به مطالب پیش‌ پا افتاده و آشکاری نظیرِ "زیر ابرو چشم بودن" منحصر شود و تاحد عامیانه سقوط کند دیگر ارزش وجودی آن از بین می‌رود. بعد هم مشکل بودن شعر خاقانی و شعرایی مثل او به اصطلاح منطقیون بالعرض است به‌این معنی که لغات و اصطلاحاتی دارد که چون مربوط به قرون گذشته و زندگی قدیم می‌شود طبعا در روزگار ما نامانوس و دور از ذهن جلوه می‌کند و الا اگر مردم شعر آنها را نمی‌فهمیدند و از خواندنش لذت نمی‌نمی‌بردند طبیعت به دست فراموشی می‌سپرد.....
تربیت ادبی محفل روز جمعه تنها به شعر منحصر نمی‌شد زیرا مصاحبت شخصیت‌هایی نظیر مرحوم دکتر فیاض برای علاقه‌مندان به تحقیقات ادبی بسیار مغتنم بود و به قدر مجلس درس ارزش و فایده داشت. مرحوم دکتر فیاض که در سالهای اخیر عمر خود تقریبا تمام روزهای جمعه به منزل فرخ می‌آمد اگر مجلس را خالی از اغیار و مساعد می‌دید بی‌دریغ افاضه می‌کرد و محصول مطالعات دقیق و ممتد خود را به رایگان در اختیار علاقه‌مندان قرار می‌داد. گاهی هم از اول تا آخر مجلس یک کلمه حرف نمی‌زد و خود را به مطالعه کتاب یا به صحبت با کسی که پهلویش نشسته بود مشغول می‌کرد....

#دکتر‌فیاض #خراسان #استاددکترعلی‌اکبر‌فیاض
#میرزاعلی‌اکبر‌شهیدی
#سیدعلی‌اکبرشهیدی
#استاد‌محمود‌فرخ
#استادتقی‌بینش
#یادبود_بزرگان

محفلِ فرخ؛ تقی بینش؛ نامواره دکترمحمود افشار؛ بکوشش ایرج افشار باهمکاری کریم اصفهانیان؛ بنیاد موقوفات دکتر محمود افشار؛ ۱۳۶۸؛ ج۵: ۲۶۷۸تا۲۶۸۳.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin
363 viewsج.ط نژند, 16:44
باز کردن / نظر دهید
2022-08-26 16:51:50 تصنیف "قاصدک"

#استادمحمدرضاشجریان
#مهدی‌اخوان‌ثالث
#م‌امید #مزدک
آهنگ ساز و نوازندۀ سنتور:
#استادپرویزمشکاتیان
تنبک: #همایون‌شجریان
#ماهور
اجرای گوتنبرگ
#یاد_بود_بزرگان
@tarikhfarhanghonariranzamin
284 viewsج.ط نژند, 13:51
باز کردن / نظر دهید
2022-08-23 21:50:03 ای کاش بدانمی که من کیستمی
سرگشته بِعالَم از پیِ چیستمی
گر مُقبلَم آسوده و خوش زیستمی
وَرنه بِهزار دیده بگریستمی


#ابن‌سینا #پورسینا #پزشک

جشن‌نامۀ ابن‌ سینا؛ سرگذشت و تالیفات و اشعار و آراء ابن سینا؛ دکتر ذبیح‌الله صفا؛ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی؛ ۱۳۸۴؛ ج۱: ۱۱۴.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin
978 viewsج.ط نژند, edited  18:50
باز کردن / نظر دهید
2022-08-23 21:49:46 گمان برم که درین روزگارِ تیره چو شب
بخفت چشمِ مُرُوّت بِمُرد مادرِ جود
زِ سیرِ هفت ستاره در این دوازده بُرج
بِدَه‌دوازده سال اندرین دیار و حدود
هزار شخصِ کَریم از وجود شُد بِعَدَم
که یک کَریم نمی‌آید از عَدَم بِوجود
.

#ابن‌سینا #پورسینا #پزشک

جشن‌نامۀ ابن‌ سینا؛ سرگذشت و تالیفات و اشعار و آراء ابن سینا؛ دکتر ذبیح‌الله صفا؛ انجمن آثار و مفاخر فرهنگی؛ ۱۳۸۴؛ ج۱: ۱۱۳تا۱۱۴.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin
488 viewsج.ط نژند, 18:49
باز کردن / نظر دهید
2022-08-13 23:12:15 دَردَم زِ دو دُرّ، وَز دو دُرّ در دَردَم
وَز دَردِ دو دُرّ، داغ‌دل و رُخ زَردَم
زَرداب زِ دَردِ دل، زِ رُخ آوردم
دردا! دردا! آه! زِ دَردِ دَردَم


#قوامی‌گنجه‌ای

مونس‌الاحرار فی دقایق‌الاشعار؛ محمّدبن بدر الجاجرمی؛ بامقدمۀ علّامه محمّد قزوینی؛ باهتمام میرصالح طبیبی؛ چاپ اتحاد؛ ۱۳۳۷؛ ج۱: ۹۴.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin
1.8K viewsج.ط نژند, edited  20:12
باز کردن / نظر دهید
2022-08-11 12:37:25 سه یادداشت از دکتر میلاد عظیمی و بانو عاطفه طیه

https://t.me/n00re30yah/946

https://t.me/atefeh_tayyeh/2140

https://t.me/atefeh_tayyeh/2141

#سایه #ه‌ا‌سایه
#دکترمیلادعظیمی
#عاطفه‌طیه
#پیرپرنیان‌اندیش
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin
673 viewsج.ط نژند, 09:37
باز کردن / نظر دهید
2022-08-10 23:35:43 خوش خرامان لفظ رام تواند

شش سال پيش از اين شعري در ستايش زنده ياد هوشنگ ابتهاج سرودم كه به مناسبت درگذشت اين شاعر بزرگ بازنشر مي كنم. روحش شاد باد!

تابش مهر جانگزا سايه
سوخت جان و تن مرا سايه
سوختم زآفتاب آتشخو
مرهمي نه به زخم ما سايه
نيست محرم در اين زمانه و ليك
مي توان گفت راز با سايه
زرد و زار آمدم به درگاهت
من چو كاهم تو كهربا سايه
سر به ياساي نقدت آوردم
اي شهنشاه شعر يا سايه
سكّه قلبم از كرم بپذير
اي قبول تو كيميا سايه
تا كه خود را شناختم اين دل
بوده با درد آشنا سايه
در چهل سال عمر چون گويم
چه كشيدم ز غم چه ها سايه
درد آزادگي به دل دارم
بهر من چاره اي نما سايه
در جهان از جفاي خودكامان
جام خلق است پربلا سايه
آوخ از جور ظالمان آوخ
آه از قوم بي حيا سايه
همه روزهاست عاشورا
هر زميني است كربلا سايه
سست عهدان به كار بر شده اند
نيست در عهد ما وفا سايه
همچو شب باز در پس پرده
نقش بازي كنند با سايه
ليك آن نقش ها كجا ماند
رفته رنگ از رخ حنا سايه
شهسواران از اين سرا رفتند
دامن افشان بدان سرا سايه
از هياهوي ساده انديشان
پر شد از ياوه گوش ها سايه
ناسره از سره نمي دانند
بس كه خواندند ها هما سايه
در سخن هايشان مجو معني
لفظشان هست نارسا سايه
استخوان سخن ترك برداشت
چاره اي كن به موميا سايه
بار ديگر بدم به صور سخن
تا قيامت شود بپا سايه
خوش خرامان لفظ رام تواند
اي غزل را تو پادشا سايه
هم به درياي شعر خود داري
بس گهرهاي بي بها سايه
شاعر فحل روزگار تويي
لفظ و معنيت باصفا سايه
هومن از اين چكامه كامش نيست
اين سخن هست بي ريا سايه
من نيارم تو را ثنا گفتن
بي نيازي تو از ثنا سايه
آبروي سخن در اين قرني
بر لبم اين هست اين دعا سايه
از افق تا كه بردمد خورشيد
گسترد بال چون هما سايه
باد نامت هميشه عطرافشان
همچو امروز در فضا سايه

هومن يوسفدهي
تهران- ٣ بهمن ١٣٩٥
571 viewsج.ط نژند, 20:35
باز کردن / نظر دهید
2022-08-10 16:11:03 در رثای سایه

هنوز مانده تا سیاه جانگزا
در استان خانه میهمان شود/
هنوز «عصر سایه» است و دلپذیر
دقایقی که شعر تر روان شود/
شعاع شیب‌دار واژگان او
غذای روح تشنهء جهان شود/
زنند مرغکان او ترانه‌ای
که از شنیدنش دلم جوان شود/
ولی دمی دگر که شب فرا رسد
مهیب هولناک دام جان شود/
فرو برند سایه را به قعر شب
غمش غمش به مغز استخوان شود/
به ماتمش سیه شوند دره‌ها
فغان جغد شب به آسمان شود/
برادران و خواهران من کجا
دگر کسی میان ما چنان شود
بدون آب و رنگ واژگان او
کجا گلی دگر چو «ارغوان» شود
نمی‌رود به زیر خاک «سایه» ای
که بر سریر مهر جاودان شود/
به روی خاک می‌رود ترانه‌اش
که یادگار سرو را نشان شود

#دکتر‌مریم‌مشرف
۱۹ مرداد۱۴۰۱
#سایه #ه‌ا‌سایه

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin
1.4K viewsج.ط نژند, edited  13:11
باز کردن / نظر دهید