Get Mystery Box with random crypto!

تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین

لوگوی کانال تلگرام tarikhfarhanghonariranzamin — تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین ت
لوگوی کانال تلگرام tarikhfarhanghonariranzamin — تاریخ،فرهنگ،هنر و ادبیات ایران‌زمین
آدرس کانال: @tarikhfarhanghonariranzamin
دسته بندی ها: ادبیات
زبان: فارسی
مشترکین: 1.50K
توضیحات از کانال

یادداشت‌هایی برای روشنگریِ تاریخ، فرهنگ، هنر و ادبیاتِ ایرانِ بزرگِ تاریخی
ج.ط نژند
@S_nazhand

Ratings & Reviews

3.50

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 4

2022-07-09 15:47:04
309 viewsج.ط نژند, 12:47
باز کردن / نظر دهید
2022-07-08 21:58:18 از مشکْ خَطیْ به‌روی گُل کرده رقم
وَز غنچۀ تَر نُموده تصویرِ عََدَم
یک دانۀ خال و حُسنْ خرمن‌خرمن
دو آهوی مست و صیدْ عالم‌عالم


#سلطان‌محمد‌مطربی‌سمرقندی
#مطربی‌سمرقندی

تذکرة‌الشعرا؛ سلطان‌محمّد مطربی سمرقندی؛ با مقدمه و تحشیه و تعلیقاتِ علی رفیعی علامرودشتی؛ با مقدّمۀ اصغر جانفدا؛ میراث مکتوب؛ ۱۳۸۲: ۳۳۵.
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin
355 viewsج.ط نژند, 18:58
باز کردن / نظر دهید
2022-07-04 20:44:18 https://t.me/majidtafreshi
443 viewsج.ط نژند, 17:44
باز کردن / نظر دهید
2022-07-04 20:44:18 فايل صوتي دومين سخنراني همايش فروغي:
آقاي عبدالرضا موسوي طبري
آيا محمد علي فروغي يهودي بود؟

https://t.me/majidtafreshi
406 viewsج.ط نژند, 17:44
باز کردن / نظر دهید
2022-07-04 20:43:40
بسیاری فروغی را یهودی، یهودی‌زاده یا یهودی‌تبار خوانده‌اند. از جمله مستندات این افراد مطالب مئیر عزری سفیر اسرائیل در ایران است. او می‌نویسد: "نام خانوادگی ذکاء الملک یادآور نام یهودی ذکائیم است که از خانواده‌های بزرگ یهودی در اصفهان بودند. ...همۀ نوشته‌هایش یا برگردان‌هایش در زمینه‌های ادب و فرهنگ ایران از زبان روسی و دیگر زبان‌ها در چاپخانۀ بروخیم (یکی از پایگاه‌های فرهنگ یهودی در ایران) به چاپ رسیده‌اند." (یادنامه، مترجم: ابراهام حاخامی، اورشلیم 2000م، دفتر یکم، ص 97)
نمی‌خواهم اصل موضوع را تأیید یا تکذیب کنم فقط تذکر چند نکته:
1. ذکاء الملک لقب پدر فروغی است که از دربار ناصری دریافت کرده بود و پدربزرگش محمدمهدی به "ارباب" شهرت داشت.
2. فروغی هیچ‌گاه اثری از روسی ترجمه نکرد و اساساً روسی نمی‌دانست.
3. او هرگز از زبان‌های دیگر (فرانسه و عربی و...) هم در زمینۀ ادب و فرهنگ ایران، متنی ترجمه نکرد.
4. از میان منشورات فراوان فروغی، تنها آثار سعدی در چاپخانۀ بروخیم منتشر شد.
5. بسیاری از آنچه در بروخیم چاپ شده.... بگذریم. خواستم بگویم اطلاعات این آقای سفیر چندان معتبر نیست. همین.
377 viewsج.ط نژند, 17:43
باز کردن / نظر دهید
2022-07-04 20:43:16 فروغی دولتمردی ادیب بود برخلافِ مثلاً بهار که ادیبی دولتمرد بود. و اهل فن به اهمیت این تقدیم و تأخیر واقفند. فروغی البته از جوانی در کار ادبیات بود. در جوانی شعر هم می‌گفت اما بیشتر در واپسین سال‌های حیاتش به کار تصحیح متن پرداخت. او چهار متن منظوم از آثار قدما را تصحیح کرد که از ارکان ادب فارسی به شمار می‌آیند:
رباعیات خیام
خلاصۀ شاهنامه
کلیات سعدی
زبدۀ دیوان حافظ
چهار اثر شناخته شده برای جهانیان و البته نیازمند معرفی و جلب نظر دوباره. جالب اینکه این هر چهار را به نوعی پیراست و تقریباً هیچ یک را کامل منتشر نکرد؛ حتی کلیات سعدی هم از پیرایش بی‌نصیب نماند. رباعیات خیام را در ترازوی عقل و ذوق سنجید و سره را از ناسره جدا کرد. شاهنامه را که حجمی فوق طاقت جوانان کم‌حوصله داشت تلخیص کرد و دیوان حافظ را نیز از اشعار بی‌کیفیت یا کم‌کیفیت زدود. با وجود اینکه از هر حیث صاحب صلاحیت بود هر بار همکاری برای خود برگزید. خیام را با دکتر غنی کار کرد؛ فردوسی را با مینوی، سعدی را با حبیب یغمایی و حافظ را با برادرش ابوالحسن و نصرالله تقوی. و علاوه بر همۀ این‌ها میرزا محمدخان قزوینی همواره برای او راهنمایی مشفق و مطمئن در کارهای علمی بود.
در کنار تصحیح، برنامه‌های مهمی هم برای تبلیغ و ترویج این آثار داشت. جشن هزارۀ فردوسی را برگزار کرد و در ساخت مقبرۀ فردوسی نقش اساسی داشت. مقبرۀ حافظ هم در دورۀ او به این شکل درآمد و حتی ابیات گرداگرد بنا را خودش انتخاب کرد. بر مزار خیام نیز بنایی مختصر احداث شد که مدتی بعد تغییر یافت. سعدیه هم که کار محسن فروغی است و سالها پس از فوت فروغی بنا شد در واقع تلاش در جهت تحقق آرزوی پدر بود. غرض اینکه در کار احیاء این آثار سیاست می‌ورزید و تنها مصحح نبود.
داریوش شایگان پنج اقلیم حضور ایرانی‌ها را اندیشۀ حافظ و سعدی و خیام و فردوسی و مولوی می‌داند. شاید فروغی پیش از او به این درک و دریافت رسیده بود. چهار تن از این پنج تن را مورد التفات قرار داد و یک بار دیگر توجهات را به سوی آنان جلب کرد. از اهمیت مولوی نیز آگاه بود اما شاید به سبب وجود مقبرۀ مولوی در قونیه شخصاً چندان بدان نپرداخت اگرچه هیچگاه او را از نظر دور نداشت. لابد همان نگاه دولتمردی‌اش سبب شد که مولوی را در اولویت قرار ندهد.
شاید این خلاصۀ مطالبی باشد که در فیلم زیر می‌بینید. مسائل بسیار دیگر هم طرح شده است. فقط لازم است موردی را اصلاح کنم. به واسطۀ ضعف حافظه در این نشست مجازی جایی اشاره کرده‌ام که چرا در لغت‌نامۀ دهخدا ذیل مدخلی، هنگام ارجاع به منابع برای مطالعۀ بیشتر نوشته‌اند: فنّ سماع طبیعی/ تقریر فاضل تونی/ تحریر محمدعلی فروغی. اما پس از مراجعه دیدم عین عبارت این نیست. نوشته‌اند ترجمۀ فاضل تونی و نگارش محمدعلی فروغی. اگرچه این هم خطاست و نباید چنین کرد اما در هر حال از اینکه عین عبارت را نقل نکردم عذرخواهم. از اواسط فیلم می‌توانید سخنان کمترین را در این نشست مجازی که با مدیریت فاضل ارجمند دکتر بهرام پروین گنابادی صورت گرفت ببینید. پیش از بنده استادم دکتر معصومی همدانی سخنان دقیق و عمیقی فرموده‌اند که ملاحظه خواهید کرد. دیشب هم فایل را اشتباه بارگذاری کردم. اکنون آن را حذف کرده و فایل درست را جایگزین می‌کنم.

https://t.me/rezamousavitabari
333 viewsج.ط نژند, 17:43
باز کردن / نظر دهید
2022-07-03 09:13:57 "سیرالعباد الی ‌المعاد"
با شرح و تصحیح خانم دکتر مریم مشرف
.
«سیرالعباد» یکی از مثنوی‌های مهم زبان فارسی و اولین مثنوی حکمی و تمثیلی‌ست که درآن مفاهیم حکمی و عرفانی با یکدیگر ممزوج شده و درآمیخته. سنایی حدوداً در سومین دهه عمرش، در ۳۳سالگی این مثنوی را سروده که خیلی جوان بوده و با صرف وقت زیاد و حوصله و انگیزه بسیار بالا مثنوی‌ای آفریده که دارای ساختار بسیار منسجمی‌ست.
دربین آثار سنایی «سیرالعباد» ساختاری محکم و چارچوب روشنی دارد؛ در زمان حیات او، بخش‌هایی از مثنوی بلند «حدیقه الحقیقه» به‌سرقت رفت و بعد دوباره جمع‌آوری شد. دراین جابه‌جایی‌ها و اتفاق‌ها، بخش‌هایی از حدیقه جابه‌جا و یا گم شد، اما این اتفاقات برای مثنوی «سیرالعباد» نیفتاده است. برای تصحیح این اثر از تعدادی نسخه‌های قدیم استفاده شده، برخی از نسخه‌های قرن ۷ و ۸ تاکنون گزارش نشده بودند و قدیمی‌ترین نسخه‌ موجود هم نسخه قرن ۶ است. همچنین سعی شده سلسله‌ نسخه‌ها رها نشود، نسخه‌ها تا دوره قاجار حتی‌ آن‌هایی که در تبارشناسی نسخ، خویشاوند و هم‌پیوند بودند، لحاظ شده؛ مثلا نسخه‌ای که در مجلس شورا است، با این‌که از قرون متأخر است، برخی از ضبط‌های قرن ۶ را تأیید می‌کند و توجه به این شباهت‌ها و تفاوت‌ها در تبارشناسی دست‌نویس‌ها مهم است. «سیر العباد» شرح‌ کهنی هم دارد که علاوه براینکه دارای اشتباهات زیاد است، بسیاری ابیات را هم ندارد. دراین شرح سعی شده تا جایی‌که امکان داشته، با مراجعه به منابع دست اول و منابع حکمی چون «رسائل اخوان‌الصفا» و «رسائل ابن سینا» و «رساله‌‌النفس‌»‌های موجود و همچنین فرهنگ‌ها و دایره‌المعارف‌ها و دیوانهای شعر، ابهام‌های مثنوی برطرف شود. دراین اثر سعی شده چارچوب فکری سنایی به نحوی در شرح منعکس شود که پاسخ‌گوی همه ابهام‌ها باشد. شرح باید به نحوی باشد که همه ابهام‌های اجزای یک اثر را دربربگیرد، ولی معمولا می‌بینیم شرح فقط برای یک بیت مصداق پیدا می‌کند اما وقتی که همان تعبیر را در ابیات دیگر به کار ببندیم، جور در نمی‌آید و شرحی نیست که وافی به مقصود باشد. شرح باید به نحوی باشد که اگر ما تأویلی می‌کنیم مثلا فلان چیز رمز فلان است، «پیر» رمز «عقل فعال» است، باید این را در همه ابیات بتوان به‌کار برد؛ مگر این‌که دلیل روشن و منطقی‌ای برخلاف آن باشد. هدف اصلی رسیدن به شرحی منسجم بوده که وقتی درباره بیتی مطلبی شرح و یا تأویل می‌شود، بیت دیگری آن را نقض نکند و در همه‌جا مصداق پیدا کند. برای این تصحیح حدودا ۱۴ نسخه دیده شده که ۱۲ نسخه به‌دقت گزارش شده و درمورد ۲ نسخه قاجاری فقط برخی از ابیات گزارش شده. در مقدّمه کتاب سعی شده مفهوم «شاعرِ حکیم» معرفی و سرچشمه‌های فکری و افکار اسماعیلی او آورده شود و به دلیل رسیدن به هدف، که شرح کامل بوده، روی شرح‌ کهن تکیه نشده. البته اگر مثلی بوده برای این‌که دانسته شود این مثل در گذشته چه معنایی داشته، شرح داده شده، مثلا «شانه نو و موی ژولیده»، مثلی‌ست که در فرهنگ‌ها نیامده و به‌ناچار به متن‌های قدیمی، مراجعه شده، به‌این موضوع در شرح قدیم اشاره شده و مثل را به‌این‌ معنا «امری که هنوز به‌آن عادت نداریم و یاد نگرفته‌ایم» یعنی مضمونش نزدیک به‌این معنی است و این‌گونه به کار می‌بردند. گاه از طریق همین متن سنایی می‌توان فهمید خیلی جاها مثلی را اشتباه ضبط کرده‌اند، و اصطلاحاتی که سنایی به کار برده صورت درست مثل است، مانند «با خر در جوال شدن» که کنایه از فریب خوردن است و اغلب جدال نوشته‌اند به جای جوال. «سیرالعباد» علاوه‌بر فواید حکمی و فلسفی، فواید جانبی هم دارد که آشنا شدن با مثل‌ها، یا شیوه زندگی قاضیان و عارفان و طبقات اجتماعی مختلف بخشی از آن است و جنبه انتقادی از محیطی‌ست که سنایی در آن بوده. سرخسی، ممدوح سنایی برای او کتابخانه‌ای درست کرده بود و سنایی درآن دوران، زندگی نسبتا آرام و راحتی داشته. در آن کتابخانه‌ کتاب‌های بسیار ارزشمندی گرد آورده بوده که دوران طلایی زندگی سنایی بوده. بعدها شخصی به‌نام «احمد تیشه» در دوران پیری در غزنین برای او جایی فراهم می‌کند اما این کجا و آن کجا. افکار سیاه و ناامیدکننده‌ سنایی در ایامی که «حدیقه» را می‌سروده قابل مقایسه با دوران طلایی جوانی و شادی و سرخوشی که در سرخس و در خانقاه محمد منصور سرخسی زندگی می‌کرده و همه‌جور امکانات و کتاب هم در اختیارش بوده، نیست. سنایی در «حدیقه» خیلی نومید و مرگ‌اندیش ظاهر می‌شود، اثر رنجهای زندگی در حدیقه پیداست، مرگ خویشان و عزیزان، پراکندگی دوستان، آوارگی اهل قلم، تهدید و تکفیر، سال‌های سختی را برای سنایی رقم زدند. با این‌که حدیقة مثنوی بسیار مهمی است، اما تم‌ها و در نمایه‌های غم‌انگیز است اما در «سیر العباد» به‌عکس در تمام مدت صحبت از زندگی و رویش دوباره و تلاش و پیشرفت است که به زبان تمثیلی بیان شده.
#دکترمریم‌مشرف
https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin
364 viewsج.ط نژند, 06:13
باز کردن / نظر دهید
2022-07-03 09:13:42
سیرالعباد الی المعاد
شرح و تصحیح دکتر مریم مشرف
#تازه‌های‌کتاب
#حکیم‌سنایی #سنایی‌غزنوی
#دکترمریم‌مشرف

https://t.me/tarikhfarhanghonariranzamin
308 viewsج.ط نژند, 06:13
باز کردن / نظر دهید