روایت شصت و یکم که در آن امام صادق علیه السلام از دیگر پزشکان، | 🌸طب و زندگے اسـلامے🌸
روایت شصت و یکم که در آن امام صادق علیه السلام از دیگر پزشکان، اظهار بیزاری کرده و طبهای غیر اسلامی را ابطال نموده و منکران #طب_اسلامی را تکذیب کنندهی کتبِ آسمانیِ پیامبران میدانند!
ترجمهی روایت: امام صادق علیه السلام در بخشی از مناظرهی خود با آن زندیق فرمود: «همانا بیشتر پزشکان میگویند که علم طب را پیامبران نمیدانستند پس ما چه کنیم بر قیاس گفتارشان با علمی که میپندارند پیامبران آن را نمیدانستند؟ کسانی که حجتهای خدا بر خلقش بودند و امینان او در زمین و گنجینههای علمش و وارثان حکمتش و راهنمایان بر او و دعوت کنندگانِ به سوی طاعت او بودند. سپس همانا من بیشتر پزشکان را چنین یافتم که در روش خود راه پیامبران را منکوب کرده و کتابهای نازل شده بر آنان از سوی خداوند تبارک و تعالی را تکذیب کردند!پس این همان چیزی است که مرا نسبت به این طب و حاملان آن بیزار میکند!» زندیق گفت: پس چگونه نسبت به گروهی بیزاری میجویی که تو ادیب آنها و بزرگشان هستی؟ فرمود: «همانا من مرد ماهری در طب را میبینم که وقتی از او سوال میکنم، بر حدود نَفْسَش آگاه نیست و بر ساختار بدن و ترکیب اعضایش و مجرای غذاها در اندامهایش و بر محل خروج نَفَسَش و حرکت زبان و قرارگاه کلام و نور چشمانش و بر راستی آلت و رفت و آمد شهوتش و ریزش اشکها و مَجمَع شنیدن و جایگاه عقل و مسکن روح و محل خروج عطسهاش و خیزشگاه غصهها و اسباب شادمانیاش و بر علت آنچه از کری و لالی و غیر آن در او حادث میشود آگاه نیست و در این موارد، بیشتر از (یک سری) گفتههایی که به خوشایند خود آن را بافته و دلایلی که پیش خودشان آن را تجویز کردند (و صحیح پنداشتند) در نزدشان نیست.
منبع: الاحتجاج، ج ۲، ص ۳۳۶
بیان: ✓اولاً امام استدلال فرمودند که چطور ممکن است پیامبران، حجت خدا بوده و گنجینهی علم الهی و راهنمای مردم به سوی او باشند اما طب ندانند؟! این استدلال قطعاً شامل ائمه علیهم السلام هم میشود؛ یعنی اساساً امامت ائمه و رسالت انبیاء بدون دانستن علم طب ممکن نیست؛ یعنی محال است که اسلام داشته باشیم اما طب اسلامی نداشته باشیم. ✓ثانیاً وقتی ائمه علیهم السلام علم طب بدانند و این را هم بدانند که چه بسا شیوع یک بیماری میتواند مسلمین را محتاج و دستاویز کفار کرده و بسیاری از مناسک و احکام دین را تعطیل کند پس بر آنها لازم و واجب است به قدری که مردم از کفار بینیاز شده و با وقوع بیماریها اکثر احکام دینشان تخصیص نخورده و تعطیل نشود، به آنان طب بیاموزند. پس محال است که اسلام باشد و طب اسلامی داشته باشیم ولی ائمه علیهم السلام عهدهدار گفتن آن به مردم نباشند. ✓ثالثاً حضرت، منکران وجود طب در دین -که همان منکران طب اسلامی هستند- را تکذیب کنندهی کتابهای آسمانی میداند! و از آنان اظهار بیزاری میکند! آیا از این واضح تر میتوان نظر امام معصوم را نسبت به وجود طب اسلامی دانست؟! ✓رابعاً حضرت، موارد اساسی و ضروری در طب را نام برده و تصریح نمودند که پزشکان بر این امور آگاهی ندارند (واقف نیستند یعنی علم صحیح ندارند) و هر چه دارند قیاس و استحسان (=بافتنیها) و دلایلی است که فقط خودشان قبول دارند. آیا روایتی صریح تر از این در ابطال طبهای غیر اسلامی داریم؟!