Get Mystery Box with random crypto!

@theamywestern #poisonkiss #part247 بدون هیچ حرفی عقب رفت و در | Amy western

@theamywestern
#poisonkiss
#part247
بدون هیچ حرفی عقب رفت و در را برای ورود اونر باز گذاشت.اونر هم نتوانست چیزی بگوید.فقط داخل شد تا آراس در را پشت سرش ببندد.قبل از هر چیزی زخم زشتی که روی گونه ی آراس افتاده بود توجهش را جلب کرد و نتوانست ساکت بماند:"خودت کردی؟!"و با انگشت به گونه اش اشاره کرد.
آراس از حدس درست اونر شوکه شد و برای فرار به سمت آشپزخانه راه کج کرد:"چیزی نیست زود خوب میشه...مثل زخم شکمم!"
اونر معذب از سردی عجیب خانه، از درآوردن پالتواش منصرف شد.کیف معاینه اش را همانجا کنار در گذاشت و دنبال آراس راهی شد:"مگه زخم شکمت خوب شده؟"
"اوهوم"پتو را از شانه هایش برداشت و روی میز پرت کرد:"چی میل داری؟"
"هیچی!من فقط اومدم...معاینه ات کنم"و با دیدن لختی جسورانه ی آراس دیگر جلوتر نرفت.
آراس خواست بیشتر تعارف کند اما هنوز از اونر دلگیر بود پس منصرف شد و میز را دور زد تا به سالن بروند:"نیاز به معاینه نیست!من خوبم! یعنی...به لطف هیلمی!"
اونر هم با قدمهای کندتر در تعقیبش راهی شد.هنوز ذهنش درگیر زخم آراس بود:"یعنی...پوستت جوش خورده؟"
آراس به مبلمان رسید و جلوی یکی ایستاد.دیگر نمی توانست بیشتر از این به دکتری که جانش را نجات داده بود بی احترامی کند.
"طوری که انگار هیچی نشده!"و اشاره داد بنشیند.
اونر رسید و دقیقاً جایی که آراس تعارف میکرد نشست:"میتونم ببینم؟!"
آراس ننشسته بلند شد و جلوی اونر چرخید.شکمش درست جلوی صورت او قرار گرفت. بهرحال لخت بود و تنها یک شلوارک سیاه ورزشی بتن داشت.
اونر ناباور از چیزی که شاهد بود،انگشتش را به رد صورتی پهلوی آراس کشید و از این بهبودی ناگهانی و کامل نیشش باز شد:"اما این امکان نداره!"
آراس خجل از تماس اونر با یک قدم سرجایش برگشت و خود را درون مبل رها کرد.
"چیش عجیبه؟دیر یا زود قرار بود به هیولایی که استادتون میخواست تبدیل شم دیگه!مگه نه؟"