Get Mystery Box with random crypto!

@theamywestern #poisonkiss #part471 یک دقیقه بدون آنکه چیزی ب | Amy western

@theamywestern
#poisonkiss
#part471

یک دقیقه بدون آنکه چیزی بگوید سیگارش را با حوصله و ولع کشید تا برای شروع اعترافاتی که هنوز به بیانشان مطمئن نبود خود را آماده کند.انگین دوشادوشش لب تخت نشسته خیره به فرش طوسی رنگ زیر پایشان با کنجکاوی منتظر شنیدن حرفهایش بود.کیوانچ به بهانه ی سیگار با یک سرفه کوچک کلید صحبت را زد:"میکشی؟!" سیگار را دو انگشتی به سمت انگین دراز کرد ولی انگین به تندی سرش را تکان داد و با حفظ سکوتش نشان داد چقدر بی طاقت است.کیوانچ دستش را پایین روی زانویش گذاشت تا نفسی تازه کند.
"نمیدونم از کجا شروع کنم...در حقیقت خودت خیلی چیزا رو فهمیده بودی و منتظری من تصویبشون کنم!"
انگین در شوک به او نگاه کرد. نیم رخ مردانه ی کیوانچ مثل همیشه متین و جذاب بود.
"منظورت چه چیزهاییه؟"
کیوانچ آه خسته ای کشید و برای آنکه سیگار خاموش نشود یک پک سطحی و سریع دیگری به آن زد:"بهت درمورد همبازی بچگیم گفته بودم...یادته؟!"او هم سرش را چرخاند و به چشمان گرد شده ی انگین نگاه کرد.
"نگو که...اوه...نکنه اون بود؟!"صدای انگین میلرزید.
کیوانچ با لذت از هوش و زرنگی ذاتی انگین لبخند زد:"آره!ترس من بجا بود!"
اینبار فک انگین آویزان شد و کیوانچ قبل از آنکه انگین سوالات رگباری اش را شروع کند ادامه داد:"ما دوران بچگی کوتاه اما خیلی سختی با هم گذروندیم و من همیشه خودمو بخاطر اتفاقهایی که برای اون افتاد مقصر میدونستم... شاید باور نکنی ولی برای همین این شغل رو انتخاب کردم و حتی به اینجا اومدم تا...نمیدونم یه جوری پیداش کنم و اگر شد کمکش کنم تا خطاهای گذشته رو جبران کنم"
واقعاً انگین باورش نمیشد. انتظار شنیدن چنین داستان عمیق و چنین اعترافات صریحی را نداشت!حالا حتی اگر میخواست لب باز کند از شدت تعجب نمی توانست.
کیوانچ یک پک دیگر زد و اینبار از طعم تلخ سیگار اخم کرد:"در این مدت کنار مسئولیت هایی که بعنوان پلیس داشتم مخفیانه تحقیق میکردم و دنبال هر نوع سرنخی از اون و باقی بچه های آزمایشگاه میگشتم تا اینکه با پیدا شدن درنده بلگراد حدسم قوی تر شد و..."
تعجب انگین با شنیدن کلمه آزمایشگاه به اوج رسید و بشکل ناله بروز کرد
"خداااای من! پس..."
کیوانچ با شرمندگی خنده ای کرد:"نیازه ادامه بدم!؟"
"البته!!!"انگین رسماً داد زد و لبخند کیوانچ بزرگتر شد.