Get Mystery Box with random crypto!

@theamywestern #poisonkiss #part480 جلوی در باز یخچال ایستاده | Amy western

@theamywestern
#poisonkiss
#part480
جلوی در باز یخچال ایستاده گیج و دودل خوردنی های متنوع که این مدت دست نزده بود تماشا میکرد انگار سالها چیزی نخورده بود مزه ی هیچکدام را بیاد نداشت و حتی هوس چشیدن هم در خود حس نمیکرد ولی دل ضعفه ای که بعد مدتها اذیتش میکرد چاره ای جز انتخاب کردن نگذاشته بود.یک ورق نان تست برداشت با شیشه مربایی که چاتای از آن خورده بود. تلاش بی وقفه اش برای عقب راندن اشکهایش نتیجه عکس داده بود و بغض خفه کننده ای طعم گلویش را تلخ کرده بود.در یخچال را بست و سر میز نشست.برای برداشتن مربا به قاشق نیاز داشت ولی بی رمق تر از آن بود که دوباره بلند شود پس در شیشه را باز کرد و روی نان تست خم کرد. چند قطره سرخابی چکید و قبل از آنکه بیشتر از آن سرازیر شود شیشه را کنار گذاشت.اشک چشمانش را داغ کرد.بجای آنکه برای نتیجه درمانش نگران باشد دلتنگ چاتای بود و میترسید بغض اجازه ی رد شدن لقمه از گلویش را ندهد ولی با لجاجت و کمی اضطراب نان را گاز زد.مزه شیرین و معطر مربا به دندانهایش خورد و نان روی زبانش له شد.بدون جویدن قورت داد و اشک دیگر مجال ادامه دادن نداد.