Get Mystery Box with random crypto!

سیاست: دیالکتیکی غیر بیانی (متن سخنرانی آلن بدیو دربارۀ سیاست | تز یازدهم

سیاست: دیالکتیکی غیر بیانی (متن سخنرانی آلن بدیو دربارۀ سیاست در دنیای امروز)

قسمت سوم

به محتویات ظرف مورد نظر ما به چشم یک مجموعه بنگرید، مجموعه‌ای محض. عناصر این مجموعه، عناصر محتویات ظرف، واضح اند: سیب‌ها و توت‌فرنگی‌ها و خارها و گِلِ خشکیده و قورباغه‌های مرده. بله، حرفی نیست. اما بخش‌های ظرف کدام اند؟ یا اگر می‌خواهید، بگوییم زیرمجموعه‌های مجموعه که محتویات ظرف اند کدام اند؟ از طرفی، بخش‌هایی داریم که نام واضح دارند. مثلا، آن بخش از ظرف که شامل همۀ توت‌فرنگی‌ها می‌شود: این بخشی از ظرف است، بخشی بی‌ابهام. بخشی را هم می‌توانید در نظر گیرید که شامل همۀ قورباغه‌های مرده می‌شود. بله، این بخش دل‌به‌هم‌زن است ولی هرچه باشد یک بخش است، آن هم بخشی با نامی واضح. می‌توانید بخشی بزرگ‌تر هم در نظر آورید، بخشی عام‌تر، مثلا بخشِ شامل همۀ میوه‌ها: توت‌فرنگی‌ها و گلابی‌ها و آلوها. این هم بخشی است که نامی واضح دارد. می‌توان گفت این نوع بخش در زبان با محمولی واحد پیوند می‌خورد؛ اگر می‌خواهید، بگوییم بخشی محمولی است. ولی در مقابل با کثرت‌هایی بسیار عجیب طرفید. چه می‌توان گفت دربارۀ بخشی تشکیل‌شده از دو سیب و سه تیغ و یک قورباغۀ مرده و یک توت‌فرنگی و هفت تکه گِل خشک؟ شک نیست که این هم بخشی از محتویات ظرف ما است. ولی در این هم شک نیست که این بخش نام واضحی ندارد. می‌توان فهرستی از عناصر این نوع بخش تهیه کرد، عناصر این نوع زیرمجموعه، بله، می‌توانید بگویید فلان چیز هست و فلان چیز و فلان ... ولی نامی ترکیبی نمی‌توان داشت، فقط فهرستی در دست داریم بدون نامی واضح و ترکیبی. کلی بگوییم، قانون – آنچه ما قانون می‌نامیم – تجویز نظمی معقول در آن نوع وضعیت است، زمانی که آن نوع ظرف به دست داریم. قانون عبارت است از تصمیم برای اینکه فقط بعضی بخش‌های ظرفِ زندگی جمعی را بخش‌های واقعا موجود بگیریم. طبیعتا ساده‌ترین کار این است که تصمیم بگیریم فقط بخش‌هایی را بپذیریم که نامی واضح دارند: توت‌فرنگی‌ها و گلابی‌ها و میوه و خارها و گِل؛ و بخش‌هایی را که اصلا نامی ندارند، مانند مخلوط سیب‌ها و خارها و قورباغه‌های مرده را قدغن کنیم. پس قانون همیشه نه تنها می‌گوید چه چیز مُجاز است و چه چیز ممنوع، بلکه در واقع می‌گوید چه چیز با نامی واضح هستی دارد و بهنجار است و چه چیز نام‌ناپذیر است و به این اعتبار هستی واقعی ندارد، یعنی بخش نابهنجاری از تمامیتی است که در عمل با آن مواجهیم. و ذکر این نکته بی‌اندازه مهم است که در نهایت قانون همواره تصمیمی است دربارۀ هستی چیزها...

@thesis11site