بررسی مطالعات الهیات گردشگری نشان میدهد که کلیسای کاتولیک در | گردشگرى و دين
بررسی مطالعات الهیات گردشگری نشان میدهد که کلیسای کاتولیک در وهله نخست مانند هر پدیده مدرن دیگری، از گردشگری استقبال نکرد و منافع خود را در خطر دید.
اما بیانیههای رسمی پاپی نشان میدهد که به مرور زمان و همزمان با بیانیهی پاپ پیوس نهم در 1950چرخشی در نگرش به صنعت گردشگری در جهان مسیحیت رخ داد و تلاش بر این شد که گردشگری را از نو ودر امتداد سفرهای زیارتی تعریف کنند. گرچه در واقعیت ماجرا این تلاشها و دست وپا زدنها راه به جایی نبرده و آن اتفاقی که باید میفتاد، آمده است. اما تلاشهای بیوقفه کلیسا برای تقریر این موضوع و اجماع اصحاب کلیسا موجب پیدایی الهیاتی تحت عنوان الهیات گردشگری شد. این رخداد در سنتهای دیگر دینی هم افتاده است. گرچه الهیاتی تحت این عنوان در دیگر سنتهای دینی تا به امروز تنسیق نشده، اما وجود الفاظ میانحالی همچون توریست- زائر، گردشگری حلال، گردشگری دینی، زیارت سکولار و .. در ادبیات موجود در حوزه دین و گردشگری نشان میدهد دغدغههای سنتهای دینی دیگر نسبت به این موضوع بیش از پیش شده است.
او ادامه داد: در طول این سالها با خلأیی در مطالعات گردشگری -چه در حوزه نظری و چه در حوزه عملی- روبهرو بودم که این فقر مرا بر آن داشت در این حوزه دست به کار شوم. آن حس کمبود چیزی نبود جز فقر نگاه ادیانی به صنعت گردشگری. اخیراً علاوه بر اقتصاد، رشتههای دیگری همچون جغرافیا، جامعهشناسی و همچنین مردمشناسی چه در ایران و البته بیشتر در بیرون از ایران به صنعت گردشگری ورود کردهاند. اما در مطالعات ادیان کمتر به این پدیده نظر شده است. البته این مسئله در زمینهی آموزش پررنگتر است و در حوزهی پژوهش کارهای بیشتری میتوان در این زمینه یافت. مرادم از مطالعات ادیان، نگاه کلامی نیست. مواجهه مطالعات ادیان با گردشگری از آن رو برای شخص من حائز اهمیت است که ادیان در دل خود پتانسیلی دارد که میتواند تجربه گردشگر را از سفر عمق ببخشد. میراث معنوی گردشگری، دین و اکولوژی، گفتگوی ادیان، جغرافیای ادیان و نیز مردمشناسی میراث از جمله موضوعاتی است که میتوانند علم گردشگری را وارد حوزههای بکر و جدیدی کنند و روح تازهای در گردشگری بدمند.
او در پایان خاطر نشان کرد: در مدرسه تابستانه دین و گردشگری آنچه دنبال شد، نگاه فرهنگی به مقوله گردشگری بود. مراد از دین در مطالعات دین و گردشگری، نه دین به مسئله نظام باوری و نه متن مقدس، بلکه به منزلهی زمینه و امری فرهنگی که به تجربهی گردشگردر میآید، قابل بررسی است. از دیگر سو، گردشگری با زبان نرمی که دارد، میتواند گفتگوی از پایین و بین مردم را شکل ببخشد و بیآنکه تریبونی مشخص داشته باشد همدلی میان افراد را پدید آورد و اینگونه انسانها را دعوت به پذیرش دیگری به عنوان شهروندان جامعه جهانی با حقوقی یکسان و برابر کند؛ یعنی همان گفتگوی ادیان که دغدغه نهادهای دینی مختلف در روزگار معاصر است. او که دبیر علمی این برنامه هم بود، در پایان گفت: امیدواریم به زودی حلقه مطالعاتی دین و گردشگری راه بیفتد. https://t.me/Tourismandreligion