Get Mystery Box with random crypto!

داستان‌ واقعی

لوگوی کانال تلگرام vagheiii — داستان‌ واقعی د
لوگوی کانال تلگرام vagheiii — داستان‌ واقعی
آدرس کانال: @vagheiii
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
مشترکین: 1.30K
توضیحات از کانال

پیامت رو اینجا ناشناس بزار
http://t.me/HidenChat_Bot?start=227580531
اینجا مزار داستان‌های واقعی است
به تاریخ ۱۳۹۴ تا ۱۴۰۲
خوشحالم به این مزار سر می‌زنی
یادمان زنی که لب نداشت

Ratings & Reviews

3.00

2 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

1

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 3

2022-07-31 19:41:27 #داستان_یک_عکس:

#تولد۵۱سالگی
ساعت ۵ بعد از ظهره..
امروز تولد باباجونه، همیشه مامان میگفت بابات هیچ وقت خوشش نمی‌آید براش تولد بگیریم.
از بچگی هم یادم نمی‌یاد بابام تولد داشته باشه.
شاید به خاطر اینه که مادرش روز تولدش فوت کرده بود.
یکسالی می‌شد که بابا و مامان رو ندیده بودم.
درست از اون شبی که مادرم با قیل و قال وسایلمو از در خونه انداخت بیرون و فریاد زد:
پسره معتاد نمی‌خوام برو همون گوری که تا الان بودی.
صداش روزی چند بار می‌پیچه توی سرم.
امروز تولد باباعه
با تتمه پول توی جیبم رفتم یه بادکنک بزرگ بخرم.
فروشنده گفت چند سالشه؟
من: کی؟
فروشنده: همونی که تولدشه دیگه.
رفتم به فکر بابام و مامانم ۲۰ سالگی ازدواج کردن، من یک سال بعد به دنیا اومدم. الان من ۳۰ سالمه، بابام ...
باباجون شدی ۵۱ ساله...
و منی که هیچی از وجودت نفهمیدم
رسیدم سر کوچه
دلم رفت
خودم موندم...
بادکنک رو زدم سر کوچه...
باباجون تولدت مبارک

@vagheiii
129 viewsedited  16:41
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 18:45:16 من این کانال رو زدم داستان بزارم گاهی...
ممنون که تا اینجا همراه هم شدیم...
خیلی وقته داستان نداریم
ولی موندید
ممنونم
ممنونم
ممنونم که هستید
شاید حالا حالا داستان قسمتی نداشته باشیم
ولی می‌خام کنار هم باشیم
هر کدوم ما داستان واقعی مشترک داریم
اونا رو به اشتراک میزاریم...
می‌خونیم
کیف می‌کنیم...
راستش می‌خوام خودم باشم...
قبوله؟
دست بدید اگه قبوله
126 views15:45
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 18:21:44 قرارمی هنوز ...
127 views15:21
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 18:17:49 این بدن تمام ما نیست، این بدن ابزار کارِ ماست! این بدن می‌پوسد اما ما هستیم که هستیم... موجودی ابدی هستیم

@vagheiii
129 views15:17
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 14:21:29
بهتر نشد؟

@vagheiii
155 views11:21
باز کردن / نظر دهید
2022-07-31 14:04:16
51 سالگی...

@vagheiii
149 views11:04
باز کردن / نظر دهید
2022-07-30 20:04:10
مثل اون عمارت قدیمی توی یزد، که وسط چله تابستون...
انتظار سیل نداشت
فروریخت...

@vagheiii
184 views17:04
باز کردن / نظر دهید
2022-07-30 19:57:59 میدونی، وقتی بهم گفتن ازدواج کرده، ناراحت شدم ولی وقتی از زبون خودش شنیدم فروریختم...
مثل اون عمارت قدیمی توی یزد، وسط چله تابستون انتظار سیل نداشت...
دیدی چطور فروریخت؟

:)
178 views16:57
باز کردن / نظر دهید
2022-07-30 19:56:40 طرح می‌زنم
خیالت را
تا بگشایی آغوشت را...

@vagheiii
167 views16:56
باز کردن / نظر دهید
2022-07-30 18:48:34
آتش بزن جان مرا
پروانه کن خاکسترم را...

@vagheiii
183 views15:48
باز کردن / نظر دهید