Get Mystery Box with random crypto!

از منطقۀ #طبرستان سندهای بسیار ارزشمندی به زبان #پهلوی یعنی #ز | واژه

از منطقۀ #طبرستان سندهای بسیار ارزشمندی به زبان #پهلوی یعنی #زبان_رسمی ایرانِ ساسانی (و تا مدت‌ها پس از آن) به دست آمده‌اند که از جمله شامل نامه‌نگاری‌ها و صورت‌جلسه‌های مربوط به چند پروندۀ قضایی هستند. نمونه‌هایی از این سندها را در این پیوند در عکس‌های یک و دو می‌بینید. نامۀ A که در عکسِ یک دیده می‌شود دستور تشکیل پرونده‌ای است به این ترتیب:

دوازدهمِ دی‌ماهِ سال هشتاد و ششِ پس از یَزدگِرد (یعنی حدود ۱۲۸۵ سال پیش)، آقای فَرُّخ‌اَبزود که #هیربد (یعنی روحانی زردشتی) و در همان‌حال از متصدیان امور قضاییِ منطقه‌ای در طبرستان بوده نامۀ A را به آقای آزادخسرو که از دیگر کارکنان این دایره بوده می‌فرستد و اطلاع می‌دهد که مردانی (از خاندانی (؟)) با نام یَزد به همراه خانمی به نام دُخت‌خْوَشیهْ شکایتی تنظیم کرده‌اند. فَرُّخ‌اَبزود در ادامه به آزادخسرو دستور می‌دهد که مردانِ (از خاندانی (؟)) با نام دین‌یَدان را که علیه ایشان شکایت شده به همراه آنهایی که شکایت کرده‌اند برای استماعِ دعوی احضار کند.

روز بعد، یعنی سیزدهم دی‌ماه سال هشتاد و ششِ پس از یزدگرد، آقای آزادخسرو در نامۀ B که در این پیوند در عکسِ یک دیده می‌شود، با بازگوییِ جزئیاتِ دستورِ مندرج در نامۀ پیشین و ارائۀ گزارش دربارۀ کارهای لازمِ دیگری که در این مورد انجام داده، به فَرُّخ‌اَبزود پاسخ می‌دهد.

بر اساس گزارش کوتاهی که سند آن را در این پیوند در عکسِ دو می‌بینید، جلسۀ اول دادگاه همان روز در حضور فرّخ‌اَبزود تشکیل می‌شود و دو طرفی که از این به بعد مدعی و متهم نامیده می‌شوند با «بانگ کردن» یعنی بیان رسا و شاید بلندِ این عبارت که «شکایت دارم» (به زبان پهلوی: گَرزِیم)، رسماً وارد روال حقوقیِ دادرسی می‌شوند. بر اساس همین گزارش، متهم اظهار کرده که در تاریخ ۲۱ دی‌ماه سال ۸۶ ِپس از یزدگرد یعنی چند روز بعد به همراه مدارک و ادلّۀ خود در جلسۀ بعدی دادگاه حاضر خواهد شد.

سال هشتاد و ششِ پس از یزدگرد یعنی ۸۶ سال پس از مرگ یزدگرد که آخرین شاهنشاه ساسانی بود. به سخنِ دیگر، این سندها ده‌ها سال پس از فروپاشی شاهنشاهی ساسانی و ورود اسلام به ایران نوشته شده‌اند. این سندها نشان می‌دهند که پس از فروپاشی دولت ساسانی هم نظام حقوقیِ ایرانِ پیش از اسلام و زبان #فارسی_میانه یعنی همان پهلویِ ساسانی در ادارۀ امور قضایی طبرستان رواج داشته است. احتمالاً وضع مشابهی در دیگر نواحی ایران هم جاری بوده؛ مثلاً سندی که در این پیوند در عکسِ سه می‌بینید در سال ۴۹ هجری و در حدود اصفهان و قم صادر شده است.

دانشمندان گرانقدر آقایان پروفسور فیلیپ ژینیو و دیتِر وِبِر و خانم پروفسور ماریا ماتْسوخ در سال‌های اخیر در رشته‌مقاله‌های بسیار عالمانه و جالبی شماری از سندهای طبرستان را به همراه ترجمه و یادداشت‌هایی ارزشمند چاپ کرده‌اند. عکس سندهایی که توضیحشان را خواندید به علاوۀ توضیحات حقوقی مربوطه، از جمله از مقالۀ فاضلانه‌ای به قلم پروفسور ماریا ماتْسوخ تقدیمتان شد. می‌توانید این مقاله را در این پیوند بخوانید. خوشبختانه می‌توانیم به کمک سندهایی که به دستمان رسیده‌اند ادامۀ روال دادرسی این پرونده و نیز شرح پرونده‌های مشابهی را مثلاً در ص ۱۵۹ به بعدِ این مقاله بیابیم.

آقای دکتر خداداد رضاخانی در مقاله‌ای که در این پیوند می‌یابید دربارۀ منطقه‌ای در طبرستان که این سندهای قضایی در آن صادر شده‌اند بحث و طرح دیدگاه کرده‌اند.

یوسف سعادت