حذف «است» در ماضی نقلی در فارسی امروز، بهویژه فارسی گفتاری، | ویرِ ویرایش | محمد یوسفیشیرازی
حذف «است» در ماضی نقلی
در فارسی امروز، بهویژه فارسی گفتاری، مرسوم است که فعل کمکیِ «است» را در صیغهی سومشخص مفردِ ماضی نقلی، بدون اینکه قرینهی لفظی داشته باشد، حذف کنند؛ یعنی بهجای «از دیوار پریده است» و «ناهار خورده است» و «خبر آورده است»، میگویند «از دیوار پریده» و «ناهار خورده» و «خبر آورده». کسانی، ازجمله سعید حمیدیان (۱۳۶۳: ۱۲۰) و محمود کیانوش (۲۰۱۸)، با این کاربرد مخالفت ورزیدهاند و مخصوصاً راهیافتن آن به نوشتار را ناروا شمردهاند.
اما گروهی دیگر، ازجمله پرویز ناتلخانلری (۱۳۴۰: ۳۲۷تا۳۲۹) و غلامرضا ارژنگ (۱۳۹۰: ۹۱)، این کاربرد را به دو دلیل بیاشکال دانستهاند: اولاً بهدلیل شاهدهای پرشماری که از آن در آثار گذشتگان به چشم میخورد و ثانیاً بهدلیل رواج چشمگیری که این حذف در زبان گفتار دارد (در زبان گفتاریِ امروز، تقریباً همیشه این «است» حذف میشود).
نمونههایی از حذف «است» در آثار گذشتگان: ـ آوارگی نوشَت شده، خانه فراموشت شده/ آن گندهپیر کابلی صد سحر کردت از دغا (غزلیات شمس، مولوی) ـ ابلیس گفت: یا آدم، دانی که خدای تعالی تو را از این درخت چرا منع کرده؟ (قصصالانبیا، ابواسحاق نیشابوری) ـ باران رحمت بیحسابش همه را رسیده و خوان نعمت بیدریغش همهجا کشیده. (گلستان، سعدی)
البته کاربرد یادشده طبق معیارهایی که ابوالحسن نجفی در مقدمهی غلط ننویسیم برای تشخیص درست و نادرست به دست داده، بیایراد است: وقتی کاربردی هم در نوشتار گذشتگان و هم در گفتار امروزیان وجود داشته باشد، نمیتوان آن را نادرست دانست؛ اگرچه ابوالحسن نجفی خود حذف «است» در این جایگاه را بیاینکه غلط دانسته باشد، خلاف فصاحت محسوب کرده است (نجفی، ۱۳۷۱: ۱۵۶).
واقعیت این است که در میان گفتههای صاحبنظران دراینباره نکتهها و ظرافتهایی ناگفته مانده یا بهخوبی شرح داده نشده است. نخستین نکته به تفاوت جملهبندیِ نوشتار رسمی و غیررسمی برمیگردد. نحو نوشتار با نحو گفتار (که در آثار داستانی و نمایشی و گپهای مجازی بازتابِ نوشتاری مییابد) فرقهای مهمی دارد؛ ازجمله اینکه در نحو گفتار، بخشهای مختلف جمله بسیار شناورتر از نحو نوشتار است و قابلیت جابهجایی بیشتری دارد. ازاینرو، این گفتهی پرتکرار هم که «در فارسی، فعل در آخر جمله میآید»، غالباً حکمی است مربوط به نحو زبان رسمی و در زبان غیررسمی فراوان نقض میشود (رسمی: «اسمش را رامین گذاشتند.»؛ غیررسمی: «اسمش را گذاشتند رامین.»). بنابراین، آنچه بعضی از بزرگان درخصوص ناروایی حذف «است» در ماضی نقلی گفتهاند، به متنهای رسمی منحصر است. این است که در گزارشی خبری که در روزنامه یا وبگاهی رسمی انتشار مییابد، نباید این «است» را حذف کرد:
مدیر از مسئولیتهای خود شانه خالی کرده.
اما همین جمله را میشود در متنی داستانی یا نمایشی که حالوهوای گفتاری دارد، بهراحتی و بی هیچ ایرادی به کار برد. پس حذف این «است» در نوشتههای رسمی غالباً ناروا و در نوشتههای غیررسمی اکثراً بیاشکال است.
بااینهمه، در نوشتار رسمی نیز درخصوص حذف این «است» استثناهایی وجود دارد. سنجهای که برای تشخیص روایی یا ناروایی این نوع حذف میتوان در نظر گرفت، جایگاه فعل است. بهطور کلی، در نوشتار رسمی، وقتی ماضی نقلی سومشخص مفرد در پایان جمله میآید (و اغلب هم در جملهی ساده)، حذف این «است» جایز نیست و جمله را نازیبا میکند و بهنوعی ناقص مینمایاند (شاید چون در این گونهی زبانی، عادت بر این است که فعل در پایان جمله و بهصورت کامل بیاید):
مشکلی پیش آمده است. مشکلی پیش آمده.
به خبرِ بد عادت کرده است. به خبرِ بد عادت کرده.
بازار از امروز تعطیل شده است. بازار از امروز تعطیل شده.
اما اگر با جملهی مرکب روبهرو باشیم و این فعل در میانهی جمله آمده باشد، میشود و حتی پسندیدهتر است که این حذف صورت بگیرد. این شیوه گذشته از اینکه مانند ماضی نقلیِ بدون «است» در پایان جمله نازیبا نیست و ناتمامماندگیِ فعل جمله را به مخاطب القا نمیکند، هم با اصل ایجاز در نوشتار امروز مطابق است (هرچه کوتاهتر، بهتر) و هم با نزدیککردن نوشتار به گفتار همخوانی دارد (بازتابدادن آنچه در گفتار وجود دارد، در نوشتار):
مشکلی پیش آمده و باید فکری کرد. به خبرِ بد عادت کرده؛ ولی باز حال خوشی ندارد. بازار از امروز تعطیل شده و دیگر جنس نمیفروشند.
آنچه در اینجا به آن پرداختم، صرفاً به حذف بیقرینهی «استِ» ماضی نقلی مربوط میشد. فعل «استِ» ماضی نقلی را در مواقعی که قرینهای لفظی وجود دارد، یعنی دو یا چند فعل ماضی نقلی در جمله آمده، همیشه و همهجا میشود حذف کرد: