2021-10-13 19:28:24
.
این روزا تو هر صفحهای که میری عکس Squid Game رو گذاشته و درباره این سریال کرهای چیز نوشته
اون دفعه رفتم ماست بخرم، دیدم شاگرد سوپری داره به یه مشتری که پرسیده بود تنماهی چرا انقد گرون شده میگفت: «آخه توش ماهی مرکبه... هار هار هار!»
ما ایرانیها هم که خوراکمون درآوردن عن یه چیزیه البته خوراک که نه؛ خودم حالم بههم خورد از این تشبیه. منظورم اینه که استاد درآوردن عن سوژهها هستیم. تا یه هنرمند فوت میکنه، پروفایل همه ملت تبدیل میشه به عکس اون مرحوم. آدم قاطی میکنه و یادش میره چند روز پیش مخ کی رو تو دایرکت زده بود. موقع بازی تیم ملی، همه میشن کارشناس فوتبال، اصغر فرهادی یهجا جایزه میگیره، همه میشن کارشناس و منتقد سینما. تو عرصه سیاست هم همه کارشناس مسایل عمان و افغانستان و سوریه و بریتانیا (غیر از ایرلند شمالی خیر ندیده) و کستاریکا هستند!
اصلا مگه قرار نبود تا دولت کره پولهای بلوکهشده ما رو نده، سریال کرهای تماشا نکنیم؟ چرا ما ایرانیا متحد نیستیم؟
کرهایها برای اینکه ماشین آمریکایی نخرند، پارکینگ خونههاشون رو کوچیک ساختند تا کادیلاک ازش رد نشه و اونا مجبور باشن پراید بخرند. پولش رو داشتندا ولی پس عرق ملی کجا رفته؟ هر کرهای میتونست یه هامر یا پونتیاک بخره ولی چون با تف هم نمیشد داخل پارکینگ جاش داد، رفت ماشین کرهای خرید. حالا ما اتحاد نداریم چند ماه سریال کرهای نبینیم؛ میمیریم!
انگلیسیها تو اینجور مواقع میگن:
You're going too far
معنی تحتاللفظی این اصطلاح اینه که «داری زیاد دور میری». زیاد دور نریم خب. اون مرده بود که هر وقت از دست زنش عصبانی میشد میرفت قدم میزد تا آروم بشه برگرده خونه، یهبار لب مرز با تیر زدنش؛ ما ایرانیها (البته من خارجیام) شور همه چی رو درمیآریم
@vocabcoding_insta
2.4K views16:28