2021-10-11 13:17:21
.
دخترا واقعا بی اعصاب شدن
اون روز میخواستیم عملیات رو شروع کنیم ، گفتم اینجا بکنم یا اونجا؟
گفت این دیگه پرسیدن داره؟ اینجا. می خواستم شروع کنم گفت چیکار می کنی؟ اول بکش سرش
گفتم حالا همینجوری چه ایرادی داره؟ گفت من می بینمش می ترسم، استرس میگیرم
کشیدم سرش، آقا شروع کردیم دیدیم سوراخ نیست که سیاه چاله فضاییه
گفتم قبلا هم این کارو کردی؟ گفت نه اولین بارمه! گفتم چیکار کنم؟ ادامه بدم؟ گفت بکن دیگه لعنتی.
شروع کردم. همینجور داشتم عرق می ریختم
یهو دختره زد زیر گریه. واستادم. تا دهنم رو باز کردم که بپرسم میخوای بی خیال بشیم؟ گفت زر نزن کارتو بکن
خلاصه کار رو انجام دادم و اومدم بیرون. واستادم گفتم بریزم روش؟ گفت بریز لامصب بریز ...
خلاصه بیل رو برداشتم، بدون این که به جسدی که سرش کفن کشیده بودم نگاه کنم یه تل خاک برداشتم و ریختم روش. آروم آروم تکه کفنی که سر جسد بود زیر خاک پنهان شد. از دختر قول گرفتم دیگه آدم نکشه. اگه هم میکشه با پسری که قبول میکنه جسد رو خاک کنه خوب رفتار کنه
ما از این داستانک سخیف نتیجه میگیریم که همیشه فتحه رو روی کاف در فعل بکن قرار بدیم وگرنه ممکنه داستان بشه !
@vocabcoding_insta
2.3K views10:17