چند ساعتی میشد که مهمونی تموم شده و همه رفتن باکی توی حیاط روی | سرجنت چیزکیک
چند ساعتی میشد که مهمونی تموم شده و همه رفتن باکی توی حیاط روی یه زیرانداز کنار آتیشی که توی چند ثانیه روشن کرده بود نشست و شروع به زدن گیتار کرد. کتش روی زمین انداخته بود و سه تا از دکمههای پیرهن سفیدش باز بود. موهاش قسمتی از صورتش رو پوشونده و اجازه و دیده شدن رنگ آبی چشمهاش رو نمیدن ا.ت آروم کنارش نشست و به گوش دادن گیتار زدن باکی مشغول شد و از لیوان آبجویی که برای خودش آورده بود سر کشید ا.ت احساس کرد سکوت باک و گیتار زدنش نشونه خوبی نباشه ا.ت:چرا ساکتی باک¿اتفاقی افتاده¿ باکی گیتار زدن رو متوقف کرد باکی:فقط روز طولانیای بود ا.ت خودش رو روی پاهای باکی کشید و گیتار رو با احتیاط کنار گذاشت. ا.ت: به لباسای زیبای من نگاه کن شاید جذابیتم به طولانی بودن روزتون اضافه بشه روی زانوهاش ایستاد و اشوهای اومد. باکی با خنده کمر ا.ت رو گرفت و لبهاش رو روی لبهای ا.ت گذاشت و بوسید ا.ت تعجبی کرد ا.ت: اوه ببین کی اینجاس،سلام آقای بارنز،انگار چند ساعتی قایم شده بودن خندهای کرد و محکم به باکی چسبید ا.ت:دلمون تنگ شده بود براتون و دوباره لبهاشو روی لبهای باکی گذاشت و بدون این که بوسه رو بشکونه خودش رو روی بدن باکی حرکت داد باکی بدون این که کنترلی داشته باشه دستش رو رو کمر ا.ت گذاشت و قوسی به کمرش داد ا.ت با رضایت اینکه لمس شده پایین تنش رو روی پای باکی حرکت میده و دست هاشو لای موهاش میبره و بوسشون رو نمایشی تر میکنه بوسرو میشکنه و به چشمهای خمار شده باکیی نگاهی میندازه ا.ت: سلاح دومم رو به شما معرفی میکنم باکی سرش رو میچرخونه و با حالت باکیطورش :ریلی¿ ا.ت بدون این که دست از کرم ریختنش برداره ادامه داد ا.ت: عه هنوز اثر نکرده¿ و با یک چشم به هم زدن سرش رو توی گردن باکی قایم میکنه و زبونش رو روی رگش تا پایین گوشش میکشه بازدمش رو آروم به خیسی گردن باکی میده و یک جارو انتخاب میکنه زبون دیگهای میکشه و محکم میک میزنه باکی چشمهاشو میبنده و هیسی میکشه باک:فاک یو ا.ت ا.ت با خوشحالی این که سلاحش کار کرده اروم زمزمه میکنه:ایم ویتینگ اکشیلی و دوباره میک زدن گردن باکی رو از سر میگیره و کمرش رو باز حرکت میده محکم تر میک میزنه که باعث میشه باک موهای ا.ت رو بگیره و سرش رو به عقب بیاره ا.ت با تعجب و کمی وحشت نگاه میکنه باکی با یک حرکت ا.ت رو زیر خودش قرار میده و روش خیمه میزنه شروع میکنه به خوردن لبهای ا.ت و بعد به گردنش حملهور میشه ا.ت نفس نفسی میزنه و آروم میخنده و سعی میکنه بدون توقف ایجاد کردن توی کار باکی لباسش رو دربیاره و موفق میشه. باکی لباس ا.ت رو کامل درمیاره و پرت میکنه یک طرف ا.ت: با زیباییم درست رفتار کن آقای بارنز و پاشو آروم لای پای باکی حرکت میده باکی از شکم تا روی قفسه سینه ا.ت رو بوسه خیس میکنه باکی:تو خودت زیبایی اون لباسی،بدون اون چیزی کم نمیشه ا.ت لبخندی میزنه و بوسه های سریعی روی لبای باکی میشونه شلوار باکی رو از پاش درمیاره و دستش رو آروم بین پای باکی میکشه طوری که بتونه با یک بار کل کلیت باکی رو لمس کنه باکی بیاختیار ناله آرومی میکنه و دست هاش رو دو طرف سر ا.ت میزاره ا.ت دستش رو وارد باکسر باکی میکنه و دیک باکی رو توی دستش میگیره و با دقت به چهره باکی نگاه میکنه تا متوجه تغییرات بشه باکی چشم از دست ا.ت برمیداره و گردن ا.ت رو میک میزنه و دندونهاش رو روس جایی که میک زده میکشه ا.ت باکسر رو از پاش درمیاره و جاش رو با باکی عوض میکنه