آدرس کانال:
دسته بندی ها:
وبلاگ ها
زبان: فارسی
مشترکین:
585
توضیحات از کانال
By heaven, i charge thee, send music...
https://t.me/BiChatBot?start=sc-325498-xd8tbSY
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
0
4 stars
1
3 stars
1
2 stars
1
1 stars
0
آخرین پیام ها
2021-09-03 00:22:37
اوفیلیا خودش رو غرق کرد، هملت گفت من کنارش میمونم، اونقدر خاک روی ما بریزید تا بزرگترین کوهها در مقابلش لکهای بیشتر نباشن. و احتمالا داشت این موزیک هم پخش میشد.
89 views21:22
2021-09-03 00:06:53
دو اجرای مختلف از هملت رو دیدم، یکیش بندیک کمبربچ بازی میکرد و دومی رو اون یارو نقش موریارتی توی شرلوک همین آقای کمبربچ، راحتتر بود اسمش رو بگم اما خواستم نشون بدم که خیلی هم اهمیتی نداره حالا کی بوده! چون این آقای موریارتی اصلا و ابدا خوب نبود، نه خودش که اصلا اجراشون خوب نبود، اگر شکسپیر بینوا زنده بود خودش رو پنج بار میکشت، همهی چیز جالبی که اون اجرا داشت همون بود که گاهی دیلن پخش میکردند، وگرنه هیچ! هردورو دیدم و این دومی رو بیشتر از سر دلسوزی دیدم، احتمالا مشکل دلسوزی اینه که باعث میشه چیزهای متوسط رو قبول کنیم و بعد کلی شکایت کنیم که چقدر متوسط بودند.
98 views21:06
2021-08-28 20:12:41
امروز طولانی ترین روز عمرم بود، حتی فکرشم نمیکردم یه روز اینقدر طول بکشه.
267 views17:12
2021-08-27 13:07:19
با دو لایه ماسک توی اتوبوس نشستهم، همه اسپری الکل در آوردن و تا عمق چشمم داره میسوزه، توی عنوان بلیط
بلد شده نوشته صندلی تاشو، اما این صندلی کلا تا شدهست، صاف نمیمونه اصلا، آدم حس میکنه پشتش به یه جایی گرمه، اما کافیه یکم بهش تکیه کنی که دوتایی سقوط کنین، به خاطر مهاجرهای افغانی مارو نگه داشتن تا کارت شناساییهامون رو چک کنن، من یادم رفته بود که کارت شناساییم رو از توی کیف بردارم، غواصها شیرجه میزنن توی دریا به هوای پیدا کردن مروارید و من شیرجه میزنم توی کیفم به امید پیدا کردن کارت ملیم، آخر غواص یه لنگه کفش گیرش میاد و من چیزی به مراتب کم ارزشتر، نهایتا میتونم باهاش از بازرسی رد بشم، زیر دو لایه ماسک توی دهنم انگار خورشید را نگه داشتم، خیس عرق خودم رو رسوندم توی اتوبوس، حالا بوی الکل جای خودش رو داده به بوی عرق و همه چیز طبیعیتر شده، اتوبوس تلو تلو میخوره و شاید چون خیلی قدیمیه و یا هم شاید الکلهارو جذب کرده.
323 views10:07
2021-08-27 00:59:30
به این فکر میکنم یک روزی مغزم تصمیم بگیره و هیچ چیزی رو نگه نداره، نه آیندهای باشه توی حالهای از ابهام و نه گذشتهای که بشه خاطره، هیچ چیز جز لحظه حال باقی نمونه. بعد احتمالا میشه یک شب راحت بخوابم.
317 views21:59
2021-08-26 00:07:09
گفت موسیقی نیاز به حتی یک کلمه هم ندارد، چون وظیفهی خود موسیقی است که داستانش را تعریف کند تا زنده بماند.
303 views21:07
2021-08-25 23:00:52
موزیکهای کمی هستن که خیلی خوب باشند و این از همونهاست.
295 views20:00
2021-08-25 17:20:41
چند روز پیش داشتم با دوستم صحبت میکردم که حکومت ما به اخلاقیات آدمها خیانت کرده، اون هم با فراهم کردن شرایطاش، پدر بزرگم میگفت سالهای اول بعد از جنگ وقتی ده تا چایی میآوردن توی یه جمع مثلا ۲۰ نفره، کسی چایی بر نمیداشت چون میدونست به همه نمیرسه، همون جمع ده سال بعد توی جیبشون لیوان قایم میکردن و میبردن، احتمالا اخلاقیات برای آدمها خیلی تحت کنترل نیست، جوکر میگفت به آدما شرایطش رو بدین تا بعد ببینید چجوری به جون هم میافتن، راست میگفت، فقط کافیه به آدمها سری به علامت تایید تکون بدی تا همهکاری بکنن، تعداد زیادی از اصول اخلاقی برای موفقیتها دستو پاگیر هستن، داستایفسکی توی داستان رویای مرد مضحک خیلی خوب توضیح میده که افراد چجوری برای رسیدن به موفقیت از اخلاقیات میگذرن، حالا این حکومت بیشترین آزادی رو فراهم کرده، البته آزادی توی زمینهی اخلاق، خود قانونما خیلی اوقات اخلاق براش مهم نیست، مسئولین ما اخلاق براشون مهم نیست، حتی کوچکترین مسئولی مثل مسئول آموزش یک دانشکده، همه قدرت دارن، قدرت خیلی زیادی بدون پرسش، بدون نظارت، چون همه توی یک جبهه هستن، همه کنار هم هستن، و کسی سوال نمیپرسه چون جوابها معلومن، حکومت ما از اساس هیچ نظارتی نداره، و این آزادی گذاشته که هر کس در هر حد توانش بزنه توی سر ضعیفترها، شما توی اداره نمیتونید حقتون رو طلب کنید، چون در این صورت دیرتر به نتیجه میرسید، برای همین توی واردات دارو همه به فکر این هستن که یه چیزی برای خوردن پیدا کنن، و جون مردم براشون مهم نبوده، چون بالاسری ها هم همینکارو میکنن، و این یعنی برای بقیه هم آزاده، به مردم توی مسافرت رفتن آزادی دادن، چون جون مردم مهم نیست، مردم هم میرن مسافرت، میرن دید و بازدید، احتمالا توی خونهموندن بهشون فشار آورده، درگیر احساسات، میرن دیدن پدر و مادرشون، و هفتهی بعد از سر قبر پدر و مادرشون بر میگردن، و اصلا عذاب وجدان ندارن، چون برای این کار آزاد بودن، همونطور که اون یارویی که چند سال پیش پول برداشت که فرار کنه، توی دادگاه گفت: من برای این کشور خیلی کار کردم، هرچی برداشتم حقام بوده، حقش بوده چون میتونسته پول رو برداره، هرکس هر کاری بتونه بکنه میکنه، مردم فقط دنبال این هستن بالا دستیها چشمپوشی کنن، برای همین به حکومت نیاز داریم، به یک نهادی که نظارت کنه، که قانون وضع کنه، که از حق مردم دفاع کنه، تا از شرایط جنگل خارج بشیم، اما حالا این حکومت خودش جنگله.
588 viewsedited 14:20
2021-08-25 17:02:16
از دانشگاه پیام دادن که باید بیای دانشگاه برای احراز هویت، دو روزه دارم زنگ میزنم که بگم ببینین واقعا شرایط بدیه، خطرناکه، کلی مسافت هست، نمیشه حالا یه راه دیگهای بذارید پیش پام...؟ امروز یکی جواب داد گفت شماره اشتباهه باید داخلی ۱۶۹ رو بگیری نه ۱۷۰ رو،…
231 views14:02
2021-08-25 17:02:05
از دانشگاه پیام دادن که باید بیای دانشگاه برای احراز هویت، دو روزه دارم زنگ میزنم که بگم ببینین واقعا شرایط بدیه، خطرناکه، کلی مسافت هست، نمیشه حالا یه راه دیگهای بذارید پیش پام...؟ امروز یکی جواب داد گفت شماره اشتباهه باید داخلی ۱۶۹ رو بگیری نه ۱۷۰ رو، میگم آقا هیچ کس بر نمیداره گوشی رو، همین شما هم که جواب دادی شانس آوردم، نمیشه راهنمایی کنید من رو؟ میگه داخلی ۱۶۹ رو بگیر جواب میدن، یک ساعت داشتم زنگ میزدم تا جواب دادن، زنه میگه مشکلت چیه حالا؟ میگم خانوم مسافت زیاده، منم مریضم، خطرناکه نمیشه یه کار دیگه بکنیم؟ میگه این هفته چند نفر دیگه هم زنگ زدن که مریضن، اینجوری که نمیشه! زنه اگر توی سرش رو نگاه کنی معلوم نیست چه لجنی در حال پختنه که میگه نمیشه که از بین ۴۰۰ نفر چند نفر مریض باشن، بهش میگم خب استثنا وجود داره، حالا شاید واقعا شرایط مردم خرابه، شاید چند نفر مریضن. من الآن چکار کنم؟ میگه راهی نیست، شیش ماهه باید میومدین، چرا نیومدین؟ میگم شیش ماه پیش هم وضعیت خیلی بهتر نبوده، من به ندرت از خونه رفتم بیرون، میگه فرض کن مجبوری که بیای، اگر نیای تحصیلات لغو میشه، این مسئول آموزش در کل سال تنها بیست روز باید پاسخگو باشه اما همونم نیست، اخرش با دعوا و این که شما دانشجو ها مارو درک نمیکنین گوشی رو قطع کرد، خیلی هم طلبکار بود. برای احراز هویت چندین راه بوده که دانشجوها مجبور نباشن برن یه شهر دیگه، اما کسی گوشش بدهکار نیست، راحتترین راه برای خودشون رو انتخاب میکنن، چون مسئولای دانشگاه واکسن زدن با هر حال، مشکلی براشون پیش نمیآد احتمالا.
228 viewsedited 14:02