حتمن لازم نیست یک لوزر به تمام معنا باشید تا به این نتیجه برسی | Worstward Ho!
حتمن لازم نیست یک لوزر به تمام معنا باشید تا به این نتیجه برسید که چیزی به اسم انصاف توی این دنیا وجود نداره، با همین شکست های کوچیک هم میشه به این نتیجه رسید البته اگر توجه کنید. در نهایت و همینطور از اول فقط خودتونید، هر کاری که میکنید و هر تصمیمی که میگیرید. البته در وجود آدمیزاد یک جور امید احمقانه ای هم هست که شاید "خودش" همه چیز رو درست کنه، و یا کمتر معنوی های بیشتر کتاب راز خون که میگن انرژی مثبت خودش درست میکنه، و یا هر گروه دیگه ای که معتقدن یه چیزی به جز خودشون قراره چیزی رو درست بکنه، و بعد با چشم بسته راه میافتن رو به جلو، بدون هیچ برنامه و هیچ هدفی حتی. اصلا شما از هر طرف که تاریخ رو بخونید در نهایت خودخواهی ادم ها بوده و نه راست و درست بودن کارشون و نه به فکر بقیه بودن، که فعلی صورت گرفته، هیچ وقت هم کسی ننشسته پیش خودش فکر کنه که چقدر کار اشتباهی کرده و بهتره از صبح پا شه و بره جبران کنه، و عذاب وجدان مثل بوی جوراب روی مخش باشه. همونطور که داستایفسکی گفته بود این آدم ها طوری هستن که ممکن نیست به سمت بهتر شدن برن چون سودی توش نمیبینن. اصلا این امیدوار بودن به این چیز ها همونقدر احمقانه هست که در مقایسه باهاش مثال دیگه ای به ذهنم نمیرسه. اما این تنهایی و این خودتی و خودتها هم فقط برای این نیست که بعد از هر شکستی فاز غم بردارید و توی اینستاگرام کپشن بزنید که فقط خودتی یا پاشو دست خودتو بگیر، تا این تنهایی و حماقت های گذشتهتونو بکنید توی چشم بقیه تا شاید یک فرشتهی نجاتی از بین فالوورهاتون پرواز کنه و روی شونهی شما بشینه و بوم! نه اینقدرا هم بهش سطحی نگاه نکنید، اصلا این تنهایی چیز جار زدنیای نیست، چیزی هست که باید قبول کنید و باهاش زندگی کنید.