آدرس کانال:
دسته بندی ها:
دین
زبان: فارسی
مشترکین:
5
توضیحات از کانال
شهادت یک مقامِ روحیست
دنبالِ گلوله خوردن نباشید..!
🍃❤️🌱|
تنها راه شهادت، شهید بودن است⚘
#یاشهدا
Ratings & Reviews
Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.
5 stars
1
4 stars
0
3 stars
0
2 stars
2
1 stars
0
آخرین پیام ها 27
2021-08-12 13:09:31
شهادت را همه دوست دارند
اما زحمت کشیدن برای شهادت را چه؟
شهید شدن
یک اتفاق نیست.
گلی است که برای شکوفا شدنش باید خون دل بخوری... به بی دردها
به بی غصه ها
به عافیت طلب ها
شهادت نمیدهند.
به آنکه یک شب بی خوابی برای اسلام نکشیده.
یک روز وقتش را برای تبلیغ دین نگذاشته،
شهادت طلب نمیگویند.
دغدغه هیأت
دغدغه بسیج
دغدغه کار جهادی
دغدغه دست این و آن را گذاشتن توی دست شهدا.
دغدغه ترک گناه
دغدغه آدم شدن دغدغه ی شهادت،
به حرف که نیست
قلبت را بو میکنند اگر بوی دنیا می داد
رهایت می کنند... اگر عاشق شهادتی
اول باید سرباز خوبی باشی
خوب مبارزه کنی
مجروح شوی
اما کم نیاوری...
درست مثل یاران عاشورایی حسین بن علی ¤شهادت را به تماشاچی ها نمی دهند
@yashohada | #یاشهدا
1.6K views10:09
2021-08-12 13:09:25
#تنها_سوغاتی_که_شهيد_برونسی_از_حج_آورد!
رفته بود مکه؛ وقتی برگشت با همسرم رفتیم دیدنش؛ خانهشان آن موقع در کوی طلاب بود؛ قبل از اینکه وارد اتاق بشویم، چشمم در راهرو افتاد به یک تلویزیون رنگی با کارت و بند و بساط دیگرش.
بعد از احوالپرسی و چاقسلامتی صحبت کشید به حج او و اینکه چه کارهایی کرده و چه آورده و نیاورده. میخواستم از تلویزیون رنگی بپرسم، خودش گفت: «از وسایلی که حق خریدنش را داشتم، فقط یک تلویزیون رنگی آوردم.» گفتم: «ان شاءالله که مبارک باشد و سالهای سال برای شما عمر کند.» خنده معنا داری کرد و گفت: «برای استفاده شخصی نیاوردم؛ آوردم که بفروشم و فکر میکنم شما مشتری خوبی باشی آقا صادق!»
گفتم: «چرا بفروشید، حاج آقا؟» گفت: «راستش من برای زیارت این حجی که رفتم، یک حساب دقیقی کردم و دیدم کل خرجی که سپاه برای من کرده، ۱۶ هزار تومان شده است؛ میخواهم این تلویزیون را هم به همان قیمت بفروشم تا مدیون بیتالمال نباشم.»
گفتم: «من تلویزیون را میخواهم اما از بازار خبر ندارم، اگر بیشتر بود چی؟» گفت: «اگر بیشتر بود، نوش جانت و اگر کمتر بود که دیگر از ما راضی باشید.» تلویزیون را به همان قیمت ۱۶ هزار تومان از حاج آقا خریدم و او هم پول را دو دستی تقدیم سپاه کرد.
خاطره ای به یاد فرمانده شهید عبدالحسین برونسی
راوی: آقای صادق جلالی
@yashohada | #یاشهدا
1.4K views10:09
2021-08-12 13:07:56
بخشی از وصیت نامه شهید محمدرضا تورجی زاده: هم رزمانم، سخنی با شما دارم. همیشه گفتهام:
بسیجیها، سپاهیها ... این لباسی که بر تن کردهاید خلعتی است از جانب فرزند حضرت زهرا (سلام الله علیها) پس لیاقت خود را به اثبات برسانید.
نظم در امور را سرلوحه خود قرار دهید. روز به روز بر معنویت و صفای روح خودبیفزایید، نماز شب را وظیفه خود بدانید، حافظی بر حدود الهی باشید، در اعمال خوددقت کنید که جبهه حرم خداست؛ در این حرم باید از ناپاکیها به دوربود.
عزیزانم، امام را همچون خورشیدی در بربگیرید، به دورش بچرخید، از مدارش خارج نشوید که نابودیتان حتمی است...
@yashohada | #یاشهدا
1.5K views10:07
2021-08-12 13:07:44
# یا حسین مظلوم
وصیت نامه
شهید شهرام حسین زاده:
امروز در روزگاری به سر می بریم که خوب بودن دیوانگی است و انسان بودن کفاره می خواهد.
از هر سوی دشمنان ما را احاطه نمودند و در صدد ضربه زدن هستند و ما نیز آرام و خاموش به سر می بریم گویی که اتفاقی رخ نداده و آب از آب تکان نخورده است .
آیا هنوز خواب بس نیست؟
@yashohada | #یاشهدا
1.4K views10:07
2021-08-12 13:06:45
همیشه خودشو
یه بسیجی ساده میدونست
یه تک تیرانداز!
میخواست بین این همه
سربازهایِ معصوم، گمنامِ گمنام باشه
و هیچکس اون رو نشناسه..:)
#شهید_مصطفیردانیپور
@yashohada | #یاشهدا
1.4K views10:06
2021-08-12 13:06:29
بِسمِاللهِالرَّحمنِالرَّحیم
1.4K views10:06
2021-08-11 15:00:52
عاشقِ امامحسین(ع) بود
و باور داشت که همهچیز
در عزاداری آن حضرت خلاصه میشود..!
#شهید_احمدکاظمی
@yashohada | #یاشهدا
3.2K views12:00
2021-08-11 14:59:30
حیا را از شهدا بیاموزیم
سر کلاس
جواب معلمش را نمیداد...
میگفت :
تا حجاب نداشته باشی
ما با هم
صحبتی نداریم...
#شهید_محمد_جهان_آرا
مَمَد نیستی ببینی...
شهر غرق بیحجابی است ....
@yashohada | #یاشهدا
4.3K views11:59
2021-08-11 14:58:55
السلام عليك ياحسين شهيد
راوي :كرامات شهدا
منبع :كتاب اسوه هاي شهادت در اصفهان
در زمان انقلاب من و جمشيد همراه هم بوديم وقتي تصميم گرفت به جبهه برود، با خوشحالي پذيرفتم و او را با رضايت بدرقه كردم تا اينكه خبر شهادت او را آوردند، اشك در چشمانم غلطيد، گويي چشمانم تحمل بي او بودن را نداشتند، از آن روز كار هميشه ام بود دلم مي سوخت كه چرا مثل آن قديمها من با او نبودم تا با هم شهيد شويم، مدتي گذشت.....خيلي دلتنگ او بودم، يك شب عكس او را زير سرم گذاشتم و در حاليكه گريه مي كردم گفتم:دلم مي خواهد امشب بخوابم بعد تو بيايي و بگوئي آيا موقع شهيد شدن كسي به تو آب داد؟در همين حين چشمانم به خواب فرو رفت و در عالم رؤيا احساس كردم در يك بيابان هستم ناگهان طوفان شد، در ميان گرد و غبار هوا ديدم جمشيدبه پهلوي راست افتاده و زانو در بغل كرده و از قلبش خون مي چكد، نزديك تر رفتم و تا سر او را در زانو بگيرم، ديدم يك زن چادر مشكي كنار او ايستاد و دستش را در ميان خونهاي قلب او كرد و گفت:«السلام عليك يا حسين شهيد» سپس دستش را در دهان جمشيد برد، من با مشاهده اين صحنه دستم را به خونهاي پسرم زدم و به قلبم ماليدم، در همين لحظه از خواب بيدار شدم، صورتم خيس بود، از آن روز بيماري قلبي من برطرف شد و من ديگر هيچ گاه براي جمشيد گريه نكردم.
راوي : مادرشهيد
@yashohada | #یاشهدا
4.2K views11:58
2021-08-11 14:58:39
خواستیم بدنش را جمع کنیم و داخل کیسه بگذاریم، با کمال حیرت دیدیم که در انگشت دست راست او یک انگشتر عقیق است.ولی چیزی که عجیبتر بود، تمام بدنش اسکلت شده بود ولی انگشتی که انگشتر در آن بود کاملا سالم و گوشتی باقی مانده بود.همه بچه ها دورش جمع شدند، خاک ها رو که از انگشتر پاک کردیم، اشک همه در اومد.
روی انگشتر نوشته بود: "جانم حسین
@yashohada | #یاشهدا
3.9K views11:58