Get Mystery Box with random crypto!

زیتون گرام

لوگوی کانال تلگرام zeytungeram — زیتون گرام ز
لوگوی کانال تلگرام zeytungeram — زیتون گرام
آدرس کانال: @zeytungeram
دسته بندی ها: سیاست
زبان: فارسی
مشترکین: 1.92K
توضیحات از کانال

✍️کفاره نادانی ما چنان سنگین است که به جبرانش دیری باید هر زمان منتظر فاجعه باشیم.📗📘📙📚
ارتباط با ادمین
@m68mr

Ratings & Reviews

2.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

1

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها

2023-03-07 12:52:50 جمهوری اسلامی چیست و حاکمان آن کیستند؟

قسمت دوم

عزرائیل شاکی(م.م)

آیا حاکمان جمهوری اسلامی وقیح هستند؟
شاید جواب این سوال بسیار ساده باشد.
می گویند از بحث با سه دسته نفوذناپذیر، عالِم نما و نفهم بپرهیزید چون نتیجه ای به دست نخواهد آمد و حال وقاحت را هم به آن اضافه کنید.
مصاحبه ها و سخنرانی های ائمه جمعه و نمایندگان مجلس،مدیران خرد و کلان را گوش کنید که چطور چرتکه می‌اندازند که آخر حساب کتاب شان مردم بدهکار هم می شوند. آقایان رئیس جمهور و وزرای کابینه، اکثر نمایندگان مجلس، مدیران ،ائمه جمعه به خدا می دانیم شما سواد ندارید،بگذارید به نادانی شما بخندیم. دیگر ما را چیز فرض نکنید. آخر تا کی ؟
چند نمونه از صدرنشین های وقاحت را نام میبرم؛ علیرضا زاکانی ،احسان خاندوزی ، محسن رضایی، امیرعبداللهیان، باقر قالیباف، غلامعلی حدادعادل، مدیران خودروساز و البته برخی از تریبون داران جریان ساز مانند کیهان، جوان، رائفی پور، عباسی و قاسمی و...

شباهت جمهوری اسلامی به حکومت فاشیستی چیست؟
در اساس و شعار گرچه به نظر می آيد هیچ نقطه مشترکی نباشد اما هرچه از ابتدای شکل گیری نهضت انقلاب اسلامی به جلو آمدیم، شباهت از دل حاکمان بیشتر نمایان شد. هرچه نازیسم با وزیر تبلیغات قدرتمند خود جوزف گوبلز یا کمونیست با استالین بی رحم شعارهای آرمان گرایانه شان را در حد شعار باقی گذاشتند جمهوری اسلامی هم با دیکته کردن نوع حاکمیت آنان نتوانست به تئوری های خود جامه عمل بپوشاند.
از طرفی هر چه جمهوری اسلامی در برگزاری دادگاههای تفتیش عقاید جلوتر از آلمان و روس پیشرفته اما در مقام الگوبرداری از قدرت اقتصادی و صنعتی آلمان هیتلری و نفوذی که معروف شد به (پرده آهنین )توسط اتحاد جماهیر شوروی سابق ناکام مانده است.

اگر بخواهیم هر یک از مسائل و بحران های جمهوری اسلامی در مدت کوتاه به وجود آمده را مورد بحث قرار دهیم مثنوی هفتاد من کاغذ خواهد شد پس به مرور برخی می پردازیم:

کشته شدن مهسا امینی و اعتراضات پس از آن
نقش‌آفرینی احمقانه،بی دلیل و بی نتیجه جمهوری اسلامی در جنگ اوکراین
ممنوعیت ورود داروی ضدبارداری به بهانه افزایش جمعیت
کنار رفتن از معادلات جهانی خصوصاً بازار انرژی پس از بذله گویی های رهبران جمهوری اسلامی
هزینه سازی آتش به اختیاران با تحریک سفارت خانه های کشورهای اروپایی
برگزاری دادگاه های انگیزیسیون برای مطهر جلوه دادن سیمای رژیم به مانند دادگاه های قرون وسطا ،حکومت های فاشیستی مانند هیتلر و موسلینی و مانند دادگاههای لنین.
سیل مهاجرت نخبگان و فرار برای زندگی کردن
موضع گیری های نابخردانه جمهوری اسلامی در سیاست خارجی
کاهش قدرت پول ملی
کاهش سالیانه بودجه محیط زیست و افزایش ۳۰ درصدی بودجه نهادهای مذهبی
افزایش افسار گسیخته قیمت کالاهای اساسی
رسیدن قیمت خودرو بی کیفیت داخلی به ۱میلیارد تومان
سقوط آمار جمعیت جوان و فعال کشور
ترویج خشونت و خودکشی در کتب درسی
رایگان شدن هزینه آب و برق برای سازمان بسیج
انتشار سرود سلام فرمانده ۲ در شرایط فعلی
انزوای ایران و تحقیر ایرانیان در جامعه جهانی
و تلخ تر و غم بار تر از همه مورد آخر که انشالله کار خود نظام نبوده و همه اینها بازی رسانه ای است؛ نسل کشی دختران سرزمینمان و سرکوب،تحقیر و کتک زدن معترضان و خانواده دانش آموزان که مشابه آن را در نسل کشی و بارداری اجباری و عقیم سازی زنان ژرمن در زمان هیتلر را سراغ داریم.

ادامه دارد ...

https://t.me/+xfMrKxK8Jww5YmE8
1.1K viewsedited  09:52
باز کردن / نظر دهید
2023-03-05 21:08:32 جمهوری اسلامی چیست و حاکمان آن کیستند؟

قسمت اول

عزرائیل شاکی (م.م)

مسئله چیست؟چرا کشور این چنین در حال فروپاشی است و هر گوشه را می بینیم به نحوی از انحا دچار آشوب است فرهنگی و سیاسی،اقتصادی،بین المللی و...
پیش تر به این موضوع پاسخ داده ام که چگونه به این مرحله رسیده ایم و جواب آنکه:
مهمترین بحران یک دهه گذشته جمهوری اسلامی بدون تردید بحران مشروعیت است و جامعه دیگر حاکمان را نمی پذیرند.
اگر همه مردم،حاکمان،موافقان و اپوزیسیون، سرکوبگر و زندانی و همه را شامل یک نظام و سیستم سیاسی بدانیم،طرفداری از جمهوری اسلامی محدود به افراد بسیار اندکی از اطرافیان رهبری جمهوری اسلامی،سپاه پاسداران و جمعی از جمعیت حاکم کشور شده است و در واقع اگر بر طبق تبلیغات رسانه های جمهوری اسلامی میزان مشارکت مردم در سال ۵۸ را ۹۸.۲ بدانیم و اگر بخواهیم افرادی که مجبور به رای دادن هستند را آزاد به مشارکت بگذاریم قطعاً تعداد افرادی که به جمهوری اسلامی آری خواهند گفت کمتر از ۲۰ درصد هستند. گواهی این ادعا هم مشارکت در دو انتخابات گذشته و خروش های گاه و بیگاه و البته به حق جامعه است.
اما چند سوال اساسی در مورد کلیت نظام جمهوری اسلامی مطرح است:

بر چه اساسی مشروعیت یا عدم مشروعیت حاکمان را بسنجیم؟
در علم سیاست اساساً زمانی در مورد مشروعیت صحبت به میان می آید که سه فاکتور اصلی را داشته باشد:
۱.مشارکت سیاسی ۱+۵۰ جامعه
۲. حاکمیت یک دوره مشخص داشته باشد و حاکم ابدی شد. یعنی مشخص است حاکم چه وقت به قدرت می رسد و چه زمان باید از قدرت کنار رود.
۳. برگزاری انتخابات آزاد.
حال اینکه اصولا با گیر و بندهای موجود در قانون و وجود دستگاههای مختلف تصمیم گیری که پاسخگو هم نیستند،حتی فرض اینکه مشروعیتی برای جمهوری اسلامی مانده یا نه را شما بگویید.
آیا جمهوری اسلامی حکومت اسلام و نشانه اسلام است؟
یکبار هم شده یکی توضیح دهد دقیقا این نوع رفتار رژیم فعلی و دین اسلام در کجا مشترک و در کجا متضاد هستند.در طول این ۴دهه هرآنچه از جمهوری اسلامی و رهبران آن خواه آیت الله خمینی،آیت الله خامنه‌ای و خواه موسوی،خاتمی و احمدی نژاد و... سراغ داریم:دروغ،فریبکاری،تهمت و فرافکنی و هرچه از مدیران رده پایین تر و فرزندان آنها دیده ایم فساد،چپاول،خیانت و وطن فروشی بوده است.این موارد قائل به یک یا دو نفر هم نیست.
همین حضرات یا سینه چاکان ایشان هر کجا منافع خویش را در خطر دیدند فریاد وااسفا سردادند که اسلام در خطر است و هرگاه اعتراضی شنیدند یا چهره واقعی شان برای مردم نمایان شد گفتند این اسلام واقعی نیست و یک جمله از سید جمال الدین اسدآبادی را هم ضمیمه حرفشان کردند تا حرفشان مستند به تاریخ ایران هم شود.
حال شما بگویید جمهوری اسلامی با اسلام ارتباطی دارد یا نه؟
آیا جمهوری اسلامی متحجر و خواستار نادان،گرسنه و بی سواد ماندن مردم است؟ برعکس گفته آیت الله خمینی که معتقد بود هر جا ظلمی بوده روحانیون بپا خواسته اند و هرگاه ظفری حاصل شده از رشادت روحانیت بوده است اگر به یک مسیر تاریخی برویم و تاریخ معاصر را ورق بزنیم میبینیم روحانیت در بسیاری از مقاطع نه تنها نقش سازنده ای نداشته، بلکه در منحرف کردن مسیر مردم فعالیت کرده است.
فتوای روحانیون شیعه در تحریک فتحعلی شاه و عباس میرزا برای جنگ دوم با روسیه، حضور روحانیون رمال در دربار محمد شاه که نتیجه اش قتل قائم مقام شد،بلوای روحانیون در مخالفت با هم در انقلاب مشروطه، فتوای به توپ بستن مجلس توسط بیت شیخ فضل الله همدانی،مخالفت خیل روحانیون با ملی شدن صنایع ایران از جمله نفت،مخالفت با انقلاب سفید،مخالفت در گفتگو با کشورها و...
از یک سو مخالفت با آزادی های بدیهی برای مردم مانند حرام کردن دوش حمام، شناسنامه،موسیقی،شطرنج،ویدئو،ماهواره و ....
و از سویی دیگر مخالفت شدید با حق رای زنان،مخالفت با حجاب اختیاری و مقابله با تظاهرات ضد حجاب اجباری،مخالفت با حضور زنان در جامعه مانند استادیوم های ورزشی،ادارات و بانکها و...

نتیجه اینکه اینان تحجر را دوست دارند یا خیر خیلی سخت نیست.

ادامه دارد...
https://t.me/+xfMrKxK8Jww5YmE8
1.1K views18:08
باز کردن / نظر دهید
2023-03-04 04:21:42 جهانی بی روسیه !

پوتین در نظر داشت اقتصاد اروپا و حتی جهان را به گروگان بگیرد در سال ۲۰۲۱ میلادی ۸۳ درصد گاز روسیه به اروپا صادر شد. مجموع صادرات جهانی روسیه به ۷میلیون بشکه نفت در روز و ۲۰۰ میلیارد متر مکعب گاز در سال حدود نیمی از درآمد فدرال روسیه را تشکیل داده بود. حتی مهم‌تر از آن صادرات کالا‌های روسیه نقش مهمی در زنجیره تامین جهانی داشت: اروپا برای ۴۶ درصد از کل عرضه گاز خود به روسیه متکی بود با سطوح وابستگی قابل مقایسه با سایر محصولات روسیه از جمله فلزات و کود.

پس از تهاجم پوتین به اوکراین آشکار شد که روسیه برای همیشه قدرت اقتصادی پیشین خود را در بازار جهانی از دست داده است. زمستان وحشتناک برای اروپا فرا نرسید و استفاده حداکثری پوتین از اهرم انرژی بدون هیچ گونه اتفاق خاصی سپری شد. همان گونه که در اکتبر گذشته به درستی پیش بینی کرده بودم بزرگترین قربانی بازی پوتین در زمینه گاز کشور روسیه بود. اهرم گاز طبیعی پوتین اکنون وجود ندارد، زیرا جهان و مهم‌تر از همه اروپا دیگر به گاز روسیه نیازی ندارند.

اروپا به دور از انجماد تا سرحد مرگ به سرعت منابع گاز جایگزین را با چرخش به سوی گاز طبیعی مایع جهانی «ال ان جی» تامین کرد. این شامل صادرات حدود ۵۵ میلیارد متر مکعب گاز از ایالات متحده است که دو و نیم برابر بیش از صادرات گاز طبیعی مایع ایالات متحده به اروپا در دوره پیش از جنگ اوکراین است.

همراه با افزایش عرضه از منابع تجدیدپذیر، هسته‌ای و در مقطعی زغال سنگ این منابع جایگزین وابستگی اروپا به گاز روسیه را به ۹ درصد از کل واردات گاز کاهش داده اند. علاوه بر این، زمستان گرم اروپا نه تنها بدان معناست است که بدترین سناریو در مورد اروپا تحقق نیافت بلکه مخازن ذخیره کامل اروپا می‌تواند تا زمستان آینده نیز ظرفیت خود را حفظ کند. در ماه ژانویه، مخازن ذخیره سازی آلمان به میزان ۹۱ درصد پر بود که این میزان در سال گذشته ۵۴ درصد بوده است. این بدان معناست که اروپا در سال ۲۰۲۳میلادی به میزان قابل توجهی به گاز کمتری نسبت به سال ۲۰۲۲ میلادی نیاز خواهد داشت.

در حال حاضر این وضعیت تضمین شده برای اروپا وجود دارد که دست کم تا سال ۲۰۲۴ میلادی انرژی کافی را تامین کند و زمان کافی برای تامین انرژی جایگزین ارزان‌تر از جمله انرژی‌های تجدید پذیر را در اختیار داشته باشد که تکمیل ۲۰۰ میلیارد متر مکعب اضافی در سال در ظرفیت صادرات گاز طبیعی مایع تا سال ۲۰۲۴ میلادی را شامل می‌شود و میزانی کافی برای جایگزینی کامل و دائمی ۲۰۰میلیارد متر مکعب در سال صادرات گاز روسیه خواهد بود.

علاوه بر این، روز‌های گرانی انرژی در سطح جهانی در میان "فشار‌های عرضه تحت تاثیر روسیه" برای همیشه به پایان رسیده است. علاوه بر تقاضای کمتر مورد انتظار اروپا برای گاز طبیعی مایع چین در حال دور شدن از گاز طبیعی مایع جهانی و حرکت به سوی منابع داخلی می‌باشد. همراه با عرضه سریع گاز طبیعی مایع جای تعجبی ندارد که بازار آتی گاز در حال حاضر قیمت گاز را ارزان‌تر از سطح قبل از جنگ برای سال‌های آینده قیمت گذاری کند.

از سوی دیگر، پوتین هیچ اهرم باقی مانده دیگری در اختیار ندارد و راهی برای جایگزینی مشتریان اصلی سابق خود نیز در پیش رو نمی‌بیند. او به سختی متوجه می‌شود که جایگزینی تامین کنندگان کالا‌های غیرقابل اعتماد برای مصرف کنندگان بسیار آسان‌تر از یافتن بازار‌های جدید برای تامین کنندگان است. پوتین در حال حاضر عملا هیچ سودی از فروش گاز عایدش نمی‌شود، زیرا فروش قبلی ۱۵۰ میلیارد مترمکعبی گاز لوله کشی به اروپا با ۱۶ میلیارد متر مکعب به چین جایگزین شده و تغییری در فروش جهانی گاز طبیعی مایع ایجاد کرده که به سختی برای پوشش هزینه‌ها کافی می‌باشد...

شرایط بغرنج اقتصادی روسیه به تدریج موجبات حذف روسیه از معادلات جهانی را به همراه خواهد داشت.

https://t.me/+xfMrKxK8Jww5YmE8
766 views01:21
باز کردن / نظر دهید
2023-01-15 21:57:55 گاز منزل علم‌الهدی را قطع کنید


گذشته از گرانی‌ها، حالا گرفتاری‌های زندگی عادی و نرمال مردم  در شهرهای مختلف کشور رو به ازدیاد است، اما دریغ و درد که امثال آیت‌الله علم‌الهدی ذره‌ای دغدغه‌هایش شبیه مردم باشد.

گاز یک شهر خراسان رضوی (که استان خود علم‌الهدی است) بطور کامل قطع شده است. اکثر مشترکین شهرستان تربت جام خراسان رضوی گاز ندارند. آنهم در شرایطی که سرمای سختی آغاز شده است.

گذشته از تهران و همدان و اصفهان و سمنان و گیلان، ادارات در خراسان تعطیل شده و مقاطع مختلف آموزشی، مدارس و دانشگاه‌ها از روز یکشنبه تا انتهای هفته تعطیل شدند.

درست در همین حال معاون استاندار تهرانگفته است که "فردا در ادارات تهران وسایل گرمایشی خاموشند، کارمندان لباس گرم بپوشند!"

در این شرایط آیت‌الله علم‌الهدی دغدغه‌اش آیا گرفتاری‌های مردم است؟ مردمی که نه فقط معیشتشان، بلکه امروز زندگی روزمره آنها هم با تصمیمات داماد و دختر او اداره می‌شود؟

نگاه کنید به خطبه‌های نماز جمعه این هفته آیت الله علم الهدی که محورهای آن تشکیل شده از مسائل زیر:

در مقابل عده‌ای بی‌حجاب و بی‌دین نباید عقب‌نشینی کرد
صدا و سیما را تسویه کنید و همه عناصر فاسد و آلوده را دور بریزید.
ریانه‌ها و مطبوعات از یک مشت سلبریتی فاسد مرجع‌ستزی نکنند.
هنر، سینما و وزارت ارشاد باید تحت کنترل در بیاید
شبکه‌های افسارگسیخته مجازی تحت کنترل دربیاید
اینستاگرام و واتس آپ شبکه‌های مجازی فراماسونی هستند نباید رفع فیلتر شوند.
در جشنواره فجر حق ندارید زیر پای هنرمندان فاسدی که با جریان برانداز صهیونیستی همدردی و هم صحبتی کردند، فرش پهن کنید
وزارت صمت موظف است از تولید پوشاک غیرشرعی و غیرعفیفانه جلوگیری کند.

همانطور که میبینید، بدبختی‌ها و گرفتاری‌های ملت هیچ جایی در کلام آیت الله علم‌الهدی ندارد. با توجه به افزایش سرما، قطعی گاز، گرفتاری مردم و دوری آیت‌الله از روند زندگی عادی مردم، پیشنهاد میکنم گاز منزل آیت‌الله علم‌الهدی قطع شود تا شاید تغییری در دغدغه‌های ایشان ایجاد شود.

میدانیم که قطع گاز منزل آیت‌الله موجب می‌شود ایشان در سختی و مشقت بیفتد. اما این کار برای ایشان، دامادشان و مردم برکاتی دارد. هم اجر همزیستی با مردم را برای ایشان دارد، هم اجر ناشی از "مقاومت" در برابر "سختی" برای ایستادگی بر سر عقیده نصیب ایشان می‌شود.

با قطع گاز منزل پدرهمسر ابرهیم رییسی، دولت هم می‌تواند با سربلندی از همه مردم بخواهد که‌ در همراهی با دولت گاز کمتری مصرف کنند.پیشنهاد من این است که خود آیت الله پیش قدم شده و با قطع جریان گاز منزل و انتشار فیش‌های آن در ماه‌های آتی به همراهی بیشتر مردم با دولت کمک کند. اما اگر خود ایشان پیش قدم نشد، دولت می‌تواند گاز منزل ایشان را قطع کند. دستکم اینگونه مردم احساس می‌کنند ایشان هم مثل سایرین سختی‌های زندگی را تحمل می‌کنند و باز با این احوال هر هفته‌ دغدغه‌های قبلی را تکرار میکنند.

آیا علم‌الهدی توان آن را دارد که فقط برای ۵ روز (تا خطبه‌های نماز جمعه این هفته مشهد) با قطع گاز منزلش زندگی کند؟ و مانند کارمندان شریف ادارات در منزل با لباس گرم شب و روز را سر کند؟ منتظر باشیم و ببینیم.
https://t.me/+xfMrKxK8Jww5YmE8
1.5K views18:57
باز کردن / نظر دهید
2022-07-26 13:31:58 مادرم را می کشم تا زنده بمانم!

نسل بعد راجع به ما (نسل فعلی) چه قضاوتی خواهند کرد؟ نسلی بی عقل، پرمدعا، فاسد و زیاده خواه که تا می توانست خورد و برد و از خود زمینی سوخته به جای گذاشت!؟ امیدوارم چنین قضاوتی نکنند اما یک بار به این آمار و ارقام نگاه کنیم بعد خودمان را بگذاریم جای نسل بعدی.

از جنگل شروع کنیم: د‌ر ایران هر ۲۰ثانیه مساحتی به اند‌ازه یک زمین فوتبال از جنگل‌های کشور نابود‌ می‌شود! طی ۶د‌هه اخیر، ۱.۵میلیون هکتار از سطح جنگل‌های کشور کم شد‌ه. هر ۵ سال یک‌میلیون هکتار از جنگل‌های ایران حذف می‌شود‌. اگر با همین روند‌ پیش برویم تا ۷۵ سال دیگر اثری از جنگل‌های امروزی ایران باقی نمی‌ماند‌! تخریب تدریجی پوشش گیاهی طی ۱۰۰ سال بدست ما و پدرانمان بوده وضعیت اسف باری رقم زده است.

به آب نگاه کنیم؛ در سال های گذشته، ۷۴ میلیارد مترمکعب بیش از ظرفیت از سفره‌های آب زیرزمینی برداشت شده و این روند در ۱۰ سال آینده ادامه خواهد یافت. به بهانه خودکفایی در کشاورزی، در ۱۰ سال آینده امنیت غذایی را از دست خواهیم داد. چون امنیت غذایی، ارتباط مستقیم با ذخایر آب شیرین دارد.

خاک ایران حال بدتری دارد: بر اساس گزارش ۲۰۱۸ سازمان ملل کل فرسایش خاک جهان ۲۴ میلیارد تن است و یک دوازدهم آن یعنی ۲ میلیارد تن در ایران! در حالیکه ایران یک صدم خاک جهان را دارد. میزان فرسایش خاک ایران ۸ برابر میانگین جهانی است. موضوع وقتی نگران کننده‌تر می‌شود که بدانیم شکل گیری یک سانتی مترمکعب خاک در ایران به طور متوسط ۸۰۰ سال زمان نیاز دارد در صورتی که متوسط شکل‌گیری خاک در کره زمین ۴۰۰ سال است بنابراین وخامت اوضاع در ایران ۱۶ برابر متوسط جهانی است.

نگاهی به تنوع زیستی کنیم: به عنوان نمونه تعداد سم‌داران (کَل، بز، قوچ، میش، آهو، جبیر، گوزن، شوکا و..) به نسبت ۴۷ سال پیش که سازمان محیط زیست تشکیل شده ۹۰ درصد کمتر شده. این وحشتناک است. ممکن است از خود بپرسیم حالا چه می شود اگر یگ گونه گیاهی یا جانوری از بین برود. برای تقریب به ذهن بگویم که محیط زیست یک اکوسیستم است اگر یک جز آن حذف شود تمام چرخه هایی که به آن وابسته است زنجیره وار تخریب خواهد شد. این خاصیت اکوسیستم هاست مانند این است که بگویید من تمام بدنم خوب کار می کند فقط معده ام کار نمی کند. خوب چه ایرادی دارد؟
در انتشار کربن نیز پنجمین کشور آلاینده‌ جهان هستیم!
آنچه نوشته شده فقط گوشه ای از فاجعه زیست محیطی است که در رسانه ها بازتاب داشته (منابع: تابناک، ایرنا، همشهری آنلاین، ایمنا، فرارو)

تحلیل و تجویز راهبردی:
بخشی از چالش های زیست محیطی تقصیر ما و نسل ما نیست. مثلا به‌طور طبیعی میزان بارندگی ایران یک سوم میانگین جهانی و تبخیر آب، سه برابر حد جهانی است. حالامتأسفانه در چنین اقلیمی دچار خشکسالی هم شدیم. اما آیا این همه ماجرا است؟ اتلاف آب در تامین آب شهری ۳۵٪ است که ۲۰٪ بیشتر از متوسط جهانی است. این هم تقصیر زمین و زمان است؟ یا بی تدبیری و بی ... ما؟ آیا نمی توان با کشت فراسرزمینی، واردات مجازی آب (واردات محصولات کشاورزی با مصرف آب بالا) و ممنوعیت تولید و صادرات محصولات کشاورزی با مصرف آب بالا و ده ها تدبیر تجربه شده جهانی موضوع را مدیریت کرد؟

فراموش نکنیم وضعیت اقتصادی و فقر، محیط‌زیست کشور را به خطر انداخته. میلیون ها نفر در کشور زیر خط فقرند و این موضوع می‌تواند به افزایش شکار و اضافه برداشت آب و قطع بدون مجوز درختان جنگل منجر شود. برخی کارشناسان زیست‌محیطی می‌گویند اگر اقتصاد خراب باشد، فاتحه محیط‌زیست هم خوانده است.
چه می توان کرد؟
اعتراف می‌کنم سواد من، مثل عموم شهروندها، در حوزه محیط زیست و تاثیر یک بطری پلاستیکی که در کنار ساحل رها می‌کنم ناچیز است و مطمئنم اگر بدانم که پسماندها چه بلایی سر طبیعت می آورند معقولانه تر رفتار خواهم کرد. تغییر در جوامع از جمع اندکی که متفاوت فکر و عمل می‌کنند شروع می‌شود و سپس مانند ویروس همه گیر می شود. آنچه از دست ما برمی آید: تغییر رفتار فردی (به عنوان آدم های متفاوت از عموم جامعه) در کنار افزایش آگاهی جمعی (برای تشویق عموم جامعه به حفاظت از محیط زیست) مانند راه اندازی پویش‌های نجات خاک و جنگل و سرزمین.

نظام حکمرانی توانایی حل مسایل پیچیده را از دست داده. باید به کمک آن رفت. با تبدیل مشکل به مساله، تبدیل مساله به دستورکار و سپس مشارکت در سیاست گذاری منطقی برای دستور کار. راهی جز نتوکراسی (حکمرانی شبکه ای و همکاری چند جانبه دولت، بخش مدنی، رسانه‌ها و بخش خصوصی) نداریم.

کسانی که مادر خود (طبیعت و کره زمین) را می کشند، ممکن است در کوتاه مدت زنده بمانند اما در بلندمدت طبیعت تنبیه سختی برای شان در نظر خواهد گرفت.
https://t.me/+TC_lJB0sJ9GON_Uq
1.4K views10:31
باز کردن / نظر دهید
2022-05-03 12:46:09 جنبش معلمان

محکم،تاریخ ساز و سازنده

جنبش معلمان را جدی بگیرید. به اعتراف جامعه شناسان، این جنبش فعال ترین و متشکل ترین جنبش حال حاضر است.
رسالت ما از تلاش برای افزایش مسالمت آمیز حق و حقوقمان(که البته مطالبه برحقی هم هست) فراتر رفته و اکنون به آینده کشور مربوط است.
تواضعهای ظالم مکر صیادی بود بیدل
که میل آهنی را خم شدن قلاب می‌سازد.

و اما قطعنامه پایانی تجمع صنفی معلمان ۱۱ اردیبهشت:

هیچ جامعه‌ای فراتر از اندیشه معلمانش رشد نمی‌کند و ما معلمان در پس طوفان‌ها و بحران‌های هم‌آیندی که کشورمان را فرا گرفته، دردمندانه و دلیرانه به پا خاسته‌ایم تا از ساحت نظام آموزش و پرورش به عنوان یکی از ارکان اساسی توسعه همه‌جانبه و پایدار دفاع کنیم. امروزه در هر کجای کشور و هر گوشه جهان که سخن از معلم ایرانی باشد، ذهن می‌رود به سمت جنبشی پیشرو که عدالت و آزادی را فریاد می‌زند.
حال که این مملکت نیاز به فرزندانی دلیر برای عبور از بحران‌های مختلف پیدا کرده است، ما معلمان فریاد می‌زنیم که تا جایی که به ما مربوط است، ما هستیم، ما آماده‌ایم، ما آمده‌ایم که بهار را به ارمغان آوریم. در هفت ماه گذشته پاییز و زمستان را به آتش کشیدیم. از تاریکی و سرمای زمستان عبور کردیم و اتحادمان نشان از بهاری بود که در راه است.
https://t.me/+TC_lJB0sJ9GON_Uq
989 views09:46
باز کردن / نظر دهید
2022-04-08 20:03:39 هویدا،خلخالی،غفاری

چهل‌و‌دو سال پیش ظهرِ هجدهِ فروردین امیرعباس هویدا در زندانِ قصرِ تهران اعدام شد. اعدامی که تا امروز صدها متن و تحلیل و روایت درباره‌اش نوشته شده. قطعن ماجرای دستگیری عجیب‌ و ماندن‌اش در ایران را خوانده‌اید و عکس‌های تکان‌دهنده‌ی عباس عطار را از بدنِ بی‌جان‌ش دیده‌اید. این قاب یکی از معدود عکس‌هایی‌ست که قبلِ اعدامِ نخست‌وزیرِ زندانی برداشته شده.

مقابلِ سلول‌اش و در حالی‌که برای محاکمه خارج‌اش کرده‌اند. میلانی در کتابِ مهمِ «معمای هویدا» بسیاری رازها را که تا قبلِ انتشار این کتاب وجود داشت حل کرد اما این‌که او را چه کسی کشت نه... روایت‌های متعددی وجود دارد که او را برای هواخوری می‌برند و در راهرو با کلتِ کمری به او شلیک می‌کنند. بر اساسِ خاطراتِ مخالفانِ شیخ صادق خلخالی و البته تایید خود او در کتابِ خاطرات‌اش او «انقلابی» عمل می‌کند و عملن با کشتنِ هویدا همه را در بهت فرو‌می‌برد. خلخالی تا تهِ عمر به کارش افتخار می‌کرد. برای همین هنوز اسرار فراوانی درباره‌ی هجدهم فروردینِ پنجاه و هشت وجود دارد. هادی غفاری سالی یک بار مصاحبه می‌کند و می‌گوید او «شلیک» نکرده و از سویی تندروها هنوز سعی دارند این اعدامِ عجیب را «توجیه» کنند. با گذشتِ چهار دهه از این اعدام هنوز آن روز در هاله‌ای از غبار گم است. مثلن فیلم‌برداران دادگاه مدعی‌اند تمام جلسه را فیلم‌برداری و تدوین کرده‌اند اما صادق قطب‌زاده با اعلامِ اشکالِ فنی نگذاشته از تلویزیون پخش شود. گزارش‌های پزشکی‌قانونی که بسیار در نوشتنِ فصلِ جنازه‌ی هویدا در رمان سرخِ سفید کمک‌ام کرد تایید می‌کنند که شلیک‌ها سه بار و از سلاح کمری و فاصله‌ی نزدیک بوده‌اند و عکس‌ها نیز این امر را تایید می‌کنند.
اعدام هویدا با تحقیقاتِ من شوکِ بزرگی بود حتا بین نیروهای انقلابی. مخصوصن میانه‌روهایی چون بازرگان، بهشتی و یزدی. انگار این اتفاق مقدمه‌ای باشد بر اتفاق‌هایی که کمی بعد به اختلاف‌های عمیق‌تری منجر شد. درواقع شکلِ محاکمه‌ی هویدا محلِ اشکال بود و بدتر از آن اجرای حکمِ خلخالی که تا امروز هیچ‌کس آن را گردن نگرفته. پنهان‌کردنِ سه ماهه‌ی جنازه‌ی او در سردخانه و دفن مخفیانه‌اش در بهشت‌زهرا نیز به این رازآلوده‌گی افزود. برای همین تصویرِ ما از هویدا مانند همین عکس کدر و ناواضح است. واقعن چه کسی هویدا را چنین اعدام کرد؟ شکلِ اعدام و تحقیری که درش وجود دارد این ماجرا را منحصر‌به‌فرد می‌کند. او سیاست‌مداری بود که شاه کنارش گذاشت، بختیار هم اهمیتی به او نداد و درنهایت سرِ نخواستنِ او و «قربانی»‌کردن‌اش توافق وجود داشت. ولی او خوش‌بین بود حتا تا نفس آخرش
2.6K views17:03
باز کردن / نظر دهید
2022-03-31 18:29:41 ‍ تفکر پشت این تصمیم،هدف‌اش حذف فوتبال ایران است.
آرزویی که اول انقلاب داشتند ولی تعبیر نشد.

من باور دارم تفکری در بخش‌هایی از ساختار قدرت وجود دارد که از «آزار» لذت می‌برد. به‌نظرم این «التذاذ» بیش از آن‌که به بهانه‌های مذهبی، عرفی، شرعی و... مربوط باشد، از «نفرت» فردی علیه زنان و البته جامعه‌ای برمی‌آید که می‌خواهد حداقل استانداردهای حقوق انسانی‌اش رعایت شود.

من مذهبیون بسیاری دیده‌ام که اتفاقا اسپری فلفل‌پاشیدن روی صورت دختران خون‌شان را به جوش آورده‌است. درواقع از قضا نمی‌خواهم از منظر حقوق مدرن به فاجعه‌ی استادیوم امام رضا نگاه کنم. برعکس می‌خواهم تاکید کنم که تفکری که ستم را چنین روا می‌دارد در بسیاری از لایه‌های اجتماعی مذهبیون هم منفور است.

درعکس‌ها می‌بینیم بسیاری از زنان رفته به ورزش‌گاه چادر به سر دارند اتفاقا و این نشان می‌دهد دیگر نمی‌توانند با گفتن تُرهاتی مانند بدحجابی و امثالهم کارشان را پیش ببرند. بسیاری معترضان به این وضع آدم‌هایی از هر قشر جامعه هستند که فقط «حق» خود را می‌خواهند. حقی که فلان وراج جمعه‌ی شهر یا بهمان منبری شب جمعه‌ نمی‌تواند برایش تکلیف روشن کند.

شما به مساله نگاه کنید: بازی را به شهر مشهد می‌برند که همیشه قصه‌ی خودرای‌ بودن چند نفر در آن مشکل‌ساز بوده، بعد طبق قوانین «باید» زن‌ها وارد ورزش‌گاه شوند (حتی به شکل گزینشی و نمایشی هم چند زن را راه نمی‌دهند) و بعد مقابل انبوه‌ دوربین و رسانه این ظلم را انجام می‌دهند.

به خدا سوگند که تفکر پشت این تصمیم هدف‌اش حذف فوتبال ایران است. آرزویی که اول انقلاب داشتند ولی تعبیر نشد، چه فوتبال را ورزشی «طاغوتی» می‌دانستند. این وسط عادت کرده‌اند به توهین به زنان. چون بیمارند و دشمن زنان. دشمن هر چیزی که می‌تواند ملت‌بودن را پررنگ‌تر کند.

آن‌ها عاشق رفتن ایرانی‌ها از وطن‌شان هستند. و این دقیقا هدف‌مند است و علیه هر چیزی که می‌تواند آدم‌ها را کنار هم بنشاند. که فوتبال یکی از آن‌هاست...

ما شما را «شکست» می‌دهیم. فلفل چشم‌های دختران و قلب‌های همه‌ی ما را سوزاند. صدای مذهبی و غیرمذهبی از ظلمی که رفت بلند شده. شما «تنها»‌تر از همیشه هستید. چون ما آن سوی نرده‌ها پشتیبان زنان کشورمان ایستاده‌ایم و باور دارم که شمایان دوست دارید غم بیش‌تر شود. نه شرف مذهبی دارید، نه شعور انسانی، نه حتی صلاح‌سنجی سیاسی.

شما «آزار» را دوست دارید و حاضرید کشور سنگین‌ترین هزینه‌ها را بدهد. به شرف همه مردان و زنان این سرزمين قسم که تاوان سختی خواهید داد،از ظلم بر زنانی که این همه تحقیرشان کرده‌اید اما هنوز برای جامعه‌ی ما رویا می‌سازند و خون این جامعه هستند. شما دشمن ایران هستید و البته دشمن مردم و انسانیت.
https://t.me/+TC_lJB0sJ9GON_Uq
950 views15:29
باز کردن / نظر دهید
2022-03-28 11:39:26 پدیده سواد مصنوعی و الگوی نادانی

روزانه فقط در تلگرام بیش از ۳ میلیون مطلب منتشر می شود. جالب است بدانید در ساعت ۴ صبح که میزان مطالب منتشر شده به کمترین مقدار خود می رسد نیز ۲۵ هزار مطلب نشر می یابد. این میزان تولید محتوا در شبکه های مختلف اجتماعی در طول تاریخ بی نظیر و فوق العاده است و منجر به پدیده جالبی شده: «همه ما» راجع به «همه چیز» می دانیم اما با ويژگی هایی خاص.


کارل تارو ژورنالیست معروف ژاپنی می گوید: هر وقت هر کسی از هر چیزی سخن می‌گوید ما وانمود می کنیم که دربارۀ آن می‌دانیم. همکارانمان دربارۀ فیلم، کتاب، قیمت ارز، حمله نظامی آمریکا صحبت می‌کنند سرمان را بالا و پایین می بریم یعنی من هم دربارۀ آن می دانم.

این در صورتی است که آن ها دربارۀ آن موضوع فقط نظرات کس دیگری را در یک شبکه اجتماعی خوانده اند و آن را بازگو می کنند همان گونه که ما نیز چنین می کنیم. ما به شکلی خطرناک به نوعی *کپی برداری* از دانایی نزدیک می‌شویم، که در واقع الگوی جدید *نادانی* است. ما با *سواد مصنوعی* روبرو هستیم.
تحلیل و تجویز راهبردی:

رسانه ها باعث شده اند به سرعت برق در معرض اخبار و به سرعت باد در معرض تحلیل اخبار قرار بگیریم. محیط اطراف ما پر است از اخبار مغشوش، اعداد و ارقام گول زننده و حرف های جهت‌دار. سه مساله این موضوع را تشدید می کند:

۱. حجم بالای اخبار و تحلیل ها. اطلاعات بیشتر یعنی فرصت کمتر برای بررسی دقیق تر آن ها.

۲. سبک زندگی شتابان: زندگی امروزی نسبت به 200 سال پیش بسیار چگال تر شده است. یعنی میزان رخدادهای کاری و ارتباطاتی در واحد زمان بیشتر شده است.

۳. سواد مصنوعی: نظرات ما از پرسه‌زدن در شبکه‌های اجتماعی سرچشمه می‌گیرند، نه مطالعۀ کتاب‌ها! *این کپی برداری از دانایی، در واقع الگوی جدید نادانی است.*

به همین خاطر است که اخبار درست، غلط، شایعه و حقیقت در فضای مجازی تقریبا هم ارزش‌اند. چرا؟ چون ما فرصت نمی کنیم که درستی آن چه را که دریافت می کنیم، بررسی کنیم. بلافاصله آن را می خوانیم و احتمالا آن را برای دیگران فوروارد (ارسال) می کنیم و در گفتگوهای خانوادگی یا دوستانه یا کاری مان از آن اطلاعات استفاده می کنیم که نشان دهیم از زمانه عقب نیستیم.

چه می توان کرد؟

۱. تعلیق قضاوت. نه باور کنید و نه رد کنید. زمانی که استدلال به نفع یا علیه آن گفته یا نوشته ندارید نه ردش کنید و نه تأیید، قضاوت خود را معلق کنید تا زمان دریافت اطلاعات کافی برای قضاوت.

۲. در حالت *غیر طبیعی* قضاوت نکنید. مطالعات نشان داده اند زمانی که افراد از آرامش فکری بیشتری برخوردارند، کیفیت قضاوت های حرفه ای شان افزایش می یابد. بنابراین زمانی که شتاب زده، هیجانی، خسته و پریشان هستیم، کیفیت قضاوت های ما افت می کند و قضاوتی که در زمان شتاب زدگی می کنیم به اندازه قضاوت یک فرد مست [غیر عادی]، غیرقابل اتکاست.

۳. به ساختارهای مشکوک، حساس باشید. جملاتی که با فعل مجهول و بدون فاعل ساخته شده‌اند مانند «گفته می‌شود» یا «شنیده‌ها حاکی از آن است که» و «یا بر اساس اخبار منتشر شده» روشی برای پیچاندن شما هستند. در این ساختارها خبر وجود دارد. اما منبع خبر وجود ندارد.

۴. برای هر چه می خوانید یا می شنوید از خودتان بپرسید:
الف) آیا از منبع خبر/گزارش مطمئن هستم؟
ب) آیا شواهد تاییدکننده یا استدلال های قانع کننده آورده شده یا اینکه یک حرف به زبان های مختلف تکرار شده؟
ج) آیا بین مقدمه و اطلاعات ارایه شده و نتایج رابطه منطقی وجود دارد؟
د) آیا تمام واقعیت بیان شده یا بخشی از واقعیت؟

۵. از چرا و کلمات هم خانواده استفاده کنید. آدم های دقیق دائم می پرسند چرا؟ چرا کاندیدای ریاست جمهوری شما بهتر است؟ چه چیز باعث می شود که فکر کنید قیمت ارز بالا می رود؟ چطور به این نتیجه رسیدید؟

۶. در فلسفه منطق، فصلی وجود دارد به نام مغالطات. برای تقویت تفکر سنجش گرانه (انتقادی) بخش مغالطات را بخوانید تا با بیش از ۷۰ نوع مغالطه (=دامگاه اشتباه ذهنی) آشنا شوید.

۷. حضور در شبکه های اجتماعی مفید است. جریان آزاد اطلاعات در آن بسیار جذاب، مفید و غنیمت است. اما
اما فراموش نکنیم
که آن ها
هرگز نمی توانند جایگزین کتاب
و تفکر عمیق شوند!
https://t.me/+TC_lJB0sJ9GON_Uq
937 views08:39
باز کردن / نظر دهید
2022-03-26 09:59:54 سماواتیان: ژن خوب یعنی علی اکبر ولایتی!! سهامدار اصلی بیمارستانهای عرفان عضو شورای سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی ایران (۲۶ آبان ۱۳۹۴ تا کنون) رئیس مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام (۱۱ آبان ۱۳۹۲ تا کنون) عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام (از بدو تأسیس تا کنون) وزیر امور خارجه ایران (از سال ۱۳۶۰ تا ۱۳۷۶) مشاور رهبری در امور بین‌الملل (از سال ۱۳۷۶ تا کنون) عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی (از سال ۱۳۶۸ تا کنون) رئیس شورای عالی سازمان نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران عضو هیئت مدیره نظام پزشکی تهران (از۳ مهرماه ۱۳۷۰) عضو شورای عالی سیاست گذاری دائرهالمعارف دفاع مقدس عضو پیوسته منتخب فرهنگستان علوم پزشکی ایران (از سال ۱۳۶۹) عضو هیئت امنای بنیاد دائرهالمعارف اسلامی برای سه دوره عضو هیئت امنای دانشگاه علوم پزشکی تهران (از سال ۱۳۷۰ تا سال ۱۳۷۷) عضو هیئت امنای دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی (از سال ۱۳۷۰ تا کنون) رئیس بیمارستان مسیح دانشوری (از سال ۱۳۷۰ تا کنون) عضو شورایعالی انستیتو تحقیقاتی سل و بیماریهای ریوی کشور (از سال ۱۳۷۱) رئیس هیئت تحریریه مجله پزشکی جمهوری اسلامی ایران رئیس هیئت مدیره انجمن متخصصین بیماریهای عفونی و گرمسیری ایران (از سال ۱۳۷۱) رئیس شورای مرکزی انجمن اسلامی پزشکان ایران(۱۳۷۱) رئیس گروه اسلام معاصر ـ بنیاد دائرهالمعارف اسلامی (از سال۱۳۷۷) رئیس مرکزآموزشی پژوهشی درمانی سل و بیماریهای ریوی نماینده فرهنگستان علوم پزشکی در هیئت امنای فرهنگستانها دبیر شورای مرکزی انجمن اسلامی پزشکان ایران مدیر مسئول و صاحب امتیاز مجله بیماریهای عفونی گرمسیری عضو شورایعالی نظام پزشکی جمهوری اسلامی ایران (از ۱۹ بهمن ماه سال ۱۳۷۰) رئیس گروه علمی طب سنتی و طب اسلامی فرهنگستان علوم پزشکی (از۱۱ تیرماه ۱۳۷۱) رئیس هیئت مدیره انجمن متخصصین بیماریهای عفونی وگرمسیری ایران (از سال۱۳۷۱) نماینده فرهنگستان علوم پزشکی در هیئت امنای فرهنگستانها (از ۱۸/۵/۱۳۷۳) عضو هیئت تحریریه مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی وخدمات بهداشتی ـ درمانی قزوین عضو انجمن اسلامی فارغ التحصیلان اروپا، آمریکا و اقیانوسیه (از ۱۳۷۴) عضو افتخاری انجمن علمی پیوند اعضاء (از ۱۳۷۴) عضو هیئت ممتحنه و ارزشیابی رشته تخصصی بیماریهای عفونی (دانشگاه علوم پزشکی تهران۱۳۶۵–۱۳۷۴) عضو هیئت ممتحنه و ارزشیابی رشته فوق تخصصی عفونی اطفال (وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی ۱۳۷۱–۱۳۷۴) عضو هیئت ممتحنه و امتحانات برد تخصصی بیماریهای عفونی و گرمسیری (وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی ۱۳۶۵–۱۳۷۳) عضو هیئت ممتحنه و ارزشیابی رشته و فوق تخصصی عفونی اطفال (وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی ۱۳۷۴–۱۳۷۶)
حالا درآمدی که از اینهمه شغل داره یکطرف و اینکه قاعدتأ طبق قانون کشوری بعد از سی سال میبایست بازنشسته بشه یکطرف دیگه و اینکه هیچ مسئولی در نظام مملکتی نباید دو شغله باشه هم یکطرف اما فقط محاسبه کنید ببینید ایشون جای چند نفر که شاید هر کدوم سرپرست یک خانوادهٔ دو یا سه نفری باشند رو اشغال کرده و یا بعبارتی حق چند نفرو داره میخوره و اون افراد درحال حاضر مشغول کدام کار درست یا خلافی هستند؟!؟!؟
https://t.me/+TC_lJB0sJ9GON_Uq
964 views06:59
باز کردن / نظر دهید