خانواده صمیمی عباس منش

2021-11-22 08:36:51 بخشی از تجربیات نرگس عزیز از عمل به آموزه های استاد عباس منش

سلام به استاد نازنین منم میخوام زندگیمو قبل از ورود به سایت و بعدش بگم در تمام ابعاد

استاد من در زمینه عزت نفس بشدتتتتتتت نابود در حدی که هیچ چیز تو زندگیمو خودم انتخاب نکردم نه رشته تحصیلیمو نه لباسای تنمو هیچ چیز رو بدون حضور کسی سوپر مارکت نمیرفتم کلا هیچ جا نمیرفتم و اگرم میرفتم حتما باید مادری یا خواهری باهام میومد چندسال تو خونه بودم هیچ جا نمیرفتم هیچ دوستی نداشتم چون معتقد بودم دوستان جدید ادمو خراب میکنن (محل زندگیمون رو عوض کرده بودیم و دوستان قدیممو از دست داده بودم)من تو خانواده مذهبی به دنیا اومدم و هر باور مخرب در هر زمینه ای دارم هیچ روابطی رو تجربه نکردم بشدتتت از مردا میترسیدم و حتی ازشون متنفر بودم چون معتقد بودم مردا فقط برای یک چیز میخوان با دخترا باشن یه مرد ک میدیدم انقد بهش اخم میکردم که نگاهشو برداره اصلا حد وسط نداشتم به لحاظ اعصاب که صفر انقدر پرخوری میکردم عاشق تنبیه خودم بودم به شدت سرزنش گر و تنبیه گر خود بشدت قربانی بلد نبودم با ادما حرف بزنم فقط دوس داشتم با مامانم باشم چون وابسته بودم بهش بسیار زیاد اینایی که میگم تازه خیلی کمه ولی میخوام بگم چیزی فراتر از یه فاجعه بود عزتم بیکارو علاف میچرخیدم پول تو جیبیمو مامانم باید میداد از مامانم بدم میومد چون میگفتم اون منو بیچاره کرده ک انقد به قول شما ب کبوتر غذا داده با دلسوزی بیجایی ک در حقم کرده

از نظر مالی که خب خودم پول نداشتم چون کار نمیکردم و میدیرم که اطرافیانم مثل پدر برادر بشدت سخت دارن پول در میارن یعنی بابام ظهر میومد خونه پولمون کم بود ولی وقتی تا شب کار میکرد پولمون زیاد بود و این باور مخرب در من شکل گرفت ک برای پول دراوردن باید صبحو شب کار کنی تا یک قرون گیرت بیاد هیچوقت برای من یا خواهر دیگم عروسک نخرید ماهم هیچوقت ازش درخواست نکردیم مارو میبرد بازار دست دوم فروشا و عروسکایی ک دل و رودشون کف زمین بودو ما برمیداشتیم چون ارزون تر بودن و دلم برای بابام میسوخت ک نخواد پول بیشتر بابت من هزینه کنه یه جورایی مادر دوم خانواده بودم دلسوز تک به تکشون همش تو اشپزخونه کمک حال مامانم بودم همش دور بابام بودم و اگه به خودم میرسیدم احساس گناه میکردم میگفتم من ازشون غافل شدم

رابطم با خدا به لحاظ خودم عالی بود چون نماز میخوندم ولی الان میبینم داغان بود خدای غم ک هرچی بیشتر گریه کنی خواستتو میدم که اگه روزه بگیری نماز بخونی خواستتو میدم

رابطه باخودم ک داغان ترین خودمو تنبیه بدنی میکردم با پرخوری در حدی ک گریه معدم درمیومد کلا یه زندگی سگی و داغون ک در ظاهر خوب بود یعنی ما میخندیدیم خونه زندگیمونم بد نبود ولی این مهم بود ک حال من خوب نبود در ظاهر هیچ مشخص نبود ک درون من چخبره تازه بقیه دوستام میگفتن تو چقد خوشبختی ادم ترسویی بودم کاملا باز کردن / نظر دهید

2021-11-08 19:32:18 بخشی از تجربیات نوید عزیز‌، از عمل به آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 1:


سلام استاد عزیزم خدا را شاکر و سپاسگزارم که من را با شما اشنا کرد و تونستم بعد از گذشت چهل سال از عمرم با خود واقعی م بدون ترس و خجالت روبرو بشم و به خودم بگم که چهل سال مسیر و اشتباه رفتم وای هیچ اشکالی نداره فرصت ها تموم نشدن از بقیه عقب نموندم کسی جای من و نگرفته فرصت و ثروت و نعمت بیشماره ،
استاد آگاهی های این جلسه از دوره ثروت‌ دقیقا راجب من صدق میکنه...
من وقتی با تضاد مواجه شدم‌، نتونستم ذهنم و کنترل کنم
وقتی با شریکم به مشکل برخوردم و انگار آسمون به زمین چسبیده بود برام هیچ کس و هیچ چیز و باور نداشتم و باورم نمی‌شد که شریکم مال و اموالم و بالا کشیده باشه هر کاری میکردم که جبران اون مالی و که از دست داده بودم بکنم ولی هر چه جلوتر میرفتم بدتر می‌شد ، کار اصلی مون تهیه و پخش مواد پروتئینی بود که با شرکت ها ی عسلویه بیشتر کار میکردیم و مازاد سرمایه مون هم تو کار ساخت و ساز سرمایه گذرای میکردیم . من مسئول سردخانه بودم و شریکم ساخت و ساز بعد که کارمون گره خورد تند تند شغل عوض میکردم هر کسی هر چیزی پیشنهاد میداد میگفتم حاضر یه مدت جنس میفرستادم قطر که کلی ضرر کردم کارگاه ام دی اف راه انداختیم باز هم ضرر پول سود میدادم یهو دلار چند برابر شد سرمایه ام یک پنجم شد خونم و فروختم تو یک ماه قیمتش سه برابر شد استاد نمیدونستم چیکار کنم اتفاق های خیلی بدتر هم برام افتاد که اینجا مجال نیست بگم پروسه دادگاه رفتن و باج دادن و … خلاصه اینکه زندگیم که حاصل یک عمر کار کردنم بود داشت جلو چشمم آب می‌شد و منم فقط نگاه میکردم و افسوس میخوردم استاد من اصلا آدمی نبودم که باور کنم زندگیم داره از هم میپاشه من همیشه ماشین خوب سوار میزدم سال نود جنسیتی ۲۰۱۲ داشتم سال نود و سه بی ام و زد فور داشتم همون سال فقط یه خونه دو طبقه برای مادرم تو روستا که خودش تنها بود درست کردم دویست میلیون حداقل خرجش کردم ولی به جایی رسیدم که همون خونه را حاضر شدم با پنجاه میلیون بفروشم بی ام و را داده بودم دوستم چپ کرده بود با ۱۲۰ میلیون ضرر فروختم فقط به ۲۰۶ داشتم اونم فروختم و یه موتور که سال ۸۵ داده بودم به برادرم ازش گرفتم با کلی خجالت سوار میشدم کسی باورش نمیشد فکر میکردن من ماشینم تو خونه هست یه مشکل خیلی بدتر هم داشتم که تو فایل های استاد شنیده بودم که یه انجمن دوازده قدمی هست که میتونه کمک کنه (هنوز محصول نخریده بودم و از راههای نادرست استفاده میکردم) با اون انجمن اشنا شدم و دوباره متولد شدم و هر روز زندگیم بهبود پیدا می‌کرد
تا یه روز تو فایل های استاد شنیدم که میگفت با هر چی که داری شروع کن هر جا که هستی از همه اون دارایی ها دو تا پلاک زمین برام مونده بود که اینا هم هیچ کاریشون نمیدونستم کنم یعنی خودم و باور نداشتم ولی وقتی این و از استاد شنیدم نه میلیون تو حسابم بود گفتم من این زمین و میسازم دو تاش هم میسازم شروع کردم به انجام کارهای اداری و … تا قبل از این ها اینقدر میترسیدم که جرات نداشتم اقدام کنم ولی خدا را هزار مرتبه شکر قدم به قدم هدایت شدم با یکی از دوستام که تو انجمن بود و استاد و دنبال می‌کرد اشنا شدم به محض اینکه حرف زد گفتم شما استاد عباسمنش و میشناسید گفت اره و اونجا بود که دیگه من ولش نکردم ازم پرسید کدوم دوره را از استاد داری گفتم همه دوره ها را تعجب کرد بعد گفت اگه میخوای نتیجه بگیری باید بهاش و پرداخت کنی اولش مقاومت داشتم ولی خدا را هزار مرتبه شکر همه اون فایله را پاک کردم و دوره ثروت و خریدم
از وقتی دوره ثروت و شروع کردم زندگیم یه نظم خاصی گرفته اعتماد بنفسم بیشتر شده همه بدهی هام و پرداخت کردم به جز یه سکه از مادرم گرفته بودم (به کجا رسیده بودم ) هنوز ندادم بهش یعنی تنبلی کردم و الا صد برابرش و دارم هیچ وامی دیگه نگرفتم ساختمان اولم داریم نما میزنیم زنین دومی هم پروانه گرفتم به زودی شروع می‌کنم اصلا به شریک داشتن فکر هم نمیکنم و تا قبل از آشنایی با استاد به تنهایی جرات نمیکردم قدم بردارم اینقدر از زندگیم راضی هستم که هر روز بابت فرصت یک روز زندگی دیگه از خداوند سپاسگزاری می‌کنم و برای استاد آرزوی سلامتی می‌کنم تازه دارم میفهمم که زندگی فقط پول و‌مال نیست بدترین روزهای الان مو با بهترین روزهای اون دوران عوض نمیکنم بابت استاد عزیزم و همه شماها که بهم کمک میکنید تا درک بهتری از دنیای اطرافم داشته باشم سپاسگزارم

https://abasmanesh.com/fa/product/ravanshenasi-servat/ باز کردن / نظر دهید

2021-11-05 17:07:13 داستان هدایت سمیه عزیز به جمع صمیمی گروه تحقیقاتی عباس منش

https://abasmanesh.com/fa/profile/754973/ باز کردن / نظر دهید

2021-09-14 08:22:31 دیروز کولرش خراب بود و کلی اذیت شدم ولی فک میکردم نباید بهش توجه کنم ولی الان میگم خدایا شکرت که این ماشین بی نظیر رو فضل و روزیم کردی از رنو سپند سال ٨۵ خداوند منو رسونده به توسان سال ٩٧ و عاشق ماشینمم هستم و هر روز که سوارش میشم خداروشکر میکنم برای داشتنش و این خراب شدن کولرش یه تضاد بود دیروز تو گرمای۴٠ درجه کولر کار نمیکرد من فقط خواستم بهش بی توجه بشم ولی الان میگم که خدا جونم من میخوام ماشینی داشته باشم که کولرش عالی عمل کنه البته که تارگتم رو بستم روی لکسوس ان ایکس دلفینی و انشالله به فضل پروردگارم بهش خواهم رسید علی الحساب لذت میبرم از ماشین قشنگم و خدامو شاکرم براش

خدایا شکرت امروز روز مقدسی بود برام. شکرت برای این آگاهی ها. استاد عباسم‌نش تا دنیا دنیاست ممنونم ازت.

https://abasmanesh.com/fa/product/the-value-of-contrast/ باز کردن / نظر دهید

2021-09-14 08:22:31 تجربیات نرگس عزیز از آگاهی های «دوره ارزش تضاد(مسائل، دلیل اصلی پیشرفت)»

به نام خدای هدایتگر وهابم
استاد عزیزم سلام
دو سال و نیمی میشه که با سایت شما همراهم و یادم میاد چقدر ماه های اول عجله داشتم که من که عباسمنشی شدم نتایجم کو؟ !!!! و خواهرم که قبل من وارد این مسیر الهی شده بود با لبخند میگفت صبور باش باید تکاملت طی کنی
و من امروز من حرفاشو میفهمم
امروز دقیقا روزیه که من این دوره رو خریدم

با اینکه ١٢ قدم و عزت نفس رو با خواهرم تهیه کردیم و روش کار میکنم و اصول کسب و کار شخصی و صلح با خود رو هم خودم تهیه کرده بودم و رشد بسیار بسیار زیادی در هر زمینه ها کرده بودم اما، این روزها متوجه تغییرات مداری خودم شده بودم و انگار چیزی در درونم میگفت میخوای بهتر متوجه بشی قانون چطور عمل میکنه ؟ این دوره رو بخر

استاد جان من همیشه از تضادها فرار میکردم
ینی فک میکردم که تا به تضادی می رسی باید بهش بی توجه بشی و تمرکزت رو آگاهانه بزاری روی خواسته هات و یجوری بودم انگار داشتم درجا میزدم چون اون ناخواسته ها مدام تکرار میشد.اما...اما...
اما امروز متوجه شدم که تضادها چقدر اهمیت دارن تو زندگی و اصلا آمده اند تا مرا رشد بدهند
خدای من چه دیدگاه قشنگیه این دیدگاه
اتفاقات به ظاهر نامناسب آمده اند تا به ما نشون بدن که دقیقا چی میخوایم از این جهان
اومدن که خواسته هامونو واضح کنن

اومدن که به ما انرژی بدن برای حرکت به سمت خواسته ها

جهان نمیتونه بدون مانع باشه

وقتی مشکلی رخ میده تو زندگیمون باید برخورد مناسب نشون بدیم از خودمون نه اینکه گله و شکایت و گریه کنی

باید درک صحیحی از موانع زندگی پیدا کنی نرگس جانم

خدایا تو چه آگاهی هایی رو امروز از زبان عباسمنش بر من جاری کردی
وای خدای من ، من امروز یاد گرفتم که وقتی تضادی میاد سریعا خداروشکر کنم که از طریق این تضاد فهمیدم چی رو نمیخوام و تو دفترم خواسته م رو یادداشت کنم و حتی ایده های الهامی در جهت اون خواسته رو یادداشت کنم و سریعا به الهاماتم عمل کنم اینجوری تمرکزم رو از روی اون ناخواسته برداشتم و در جهت خواسته م حرکت کردم

الله اکبر دارم دیوونه میشم برای این درک

وای خدایا من امروز فهمیدم که اگر ندونی چی میخوای ، جهان تو رو فشار میده تا بفهمی چی میخوای

تا وقتی که تو خوب کار کنی و هر روز بنویسی چی میخوای و لیست کنی کارهایی که در جهت خواسته ت باید انجام بدی جهان تو رو با ناخواسته ها روبرو نمیکنه

نباید اجازه بدیم جهان بهموم ضربه بزنه و چک و لگد بزنه بعد حرکت کنیم قبل خوردن ضربه ها با خودمون در صلح باشیم و حل کنیم مشکل رو بگیم
من چی رو میخوام ؟
و خواسته ها رو بنویسیم واضح و روشن هم بنویسیم نه کلی (جزئی و با دقت )
و یاد گرفتم که انرژی مورد نیاز برای رسیدن به خواسته از برخورد با ناخواسته بوجود میاد و وقتی ذهن و روح با هم هماهنگ بشن اون انرژی تبدیل میشه به ماده

خدای من این یک جلسه اندازه یه کتاب آگاهی داشت برام و من قبل خرید این دوره هدایت شده بودم به متن یکی از جوابهایی که مریم جان در راهکار برای مسائل ما در یکی از جلسات کشف قوانین زندگی نوشته بودن تقریبا اندازه یه کتاب بود اونقدر طولانی بود و اونجا من تا به اندازه ای فهمیدم راه حل برخورد با تصادها فرار از اونها نیست بلکه باید ریشه یابی کنم دلیلش رو بفهمم و اون ریشه ها رو حل کنم در خودم اصلا نگرشم به تضادها جور دیگری شد و این شد که امروز خریدم این دوره رو و الان دیوانه هدایت های الله مهربانم هستم

احساس میکنم یه مدار بالاتر رفته ام با این آگاهی ها و نگرش جدیدم حتما تحولات عظیمی در زندگیم رخ خواهد داد

و من درمان خواهم کرد تضادهای زندگیم رو با توجه به این نوع نگرش

همین الان در این لحظه چند تا از خواسته ها برام بوضوح رسیده

اینکه خودم باید بیش از این ثروت ساز شوم

اینکه در ازمون پیش رو باید قبول بشوم

اینکه رابطه عاشقانه ای با همسرم بسازم ( رابطه ما بسیار محترمانه است اما الفاظ عاشقانه به ندرت دارد)

اینکه عزت نفسم رو بازم بیشتر از قبل کار کنم روش چون ریشه کلی از تضادهام در کمبود عزت نفسه

هر چند بعد از خرید بسته عزت نفس از ١٠٠- تقریبا به نزدیک صفر رسیده ام اما ایمان دارم هنوز خیلی جای کار دارم و مطمئنم به یک که برسم جهش های فوق العاده ای خواهم کرد

اینکه ماشینم که خیلی هم عاشقشم رو انشالله بتونم بهبود بدم باز کردن / نظر دهید

2021-09-04 10:22:00 و به خودم میگفتم‌ همون خدایی که این نعمتها رو بوجود اورده تا من بتونم ازش استفاده کنم و لذت ببرم همون خدا منو از بینهایت طریق هدایت میکنه تا از این نعمتها بهره ببرم اون نیاز به پول من نداره پس خودش منو هدایت میکنه

بنابراین من خیلی خوب و با ایمان و توکل حرکت میکردم سمت جاههای فوق العاده زیبا و دیدنی اون هم با همسر و دو تا بچه کوچیک میرفتیم جاههایی که دیگران با این شرایط جرات نمیکردن ولی من اینکار رو نه یکبار بلکه همین امسال بارها انجام دادم
حتی یادمه تو یکی از فایلها استاد گفته بود که با همسرشون یکبار رفته بودن شمال کشور با حداقل امکانات رفته لب دریا کلی لذت بردن و کلی تفریح کردن
از اونجایی که من هم علاقه زیاد به مسافرت و تفریح و گشتن تو دامن طبیعت دارم. به خودم گفتم من هم باید مثل استاد ایمان خودم رو نشون بدم

قشنگ یادمه من حدود ۱.۲۰۰.۰۰۰ تومن بیشتر پول نداشتم رفتم رامسر اونم با خانواده کلی تفریح کردیم و یک شب هم بودیم و فردا یادمه تو راه برگشت پول زیادی برای من نمود با این حال تو مسیر زدم کنار با خانواده یه بستنی خوب و مشتی هم زدیم که سر اخر با ۱۰۰ هزار تومن من اومدم خونه شاید باورتون نشه ولی این عین واقعیت بود
ولی خدایش اصلا نگران نبودم یه حس ارامش قلبی همیشه تو وجود من هست که به من میگه و با من صحبت میکنه که اصلا نگران نباش افرین از نعمتهایی که بهت داده شده تا میتونی لذت ببر و استفاده کن .این تجربه ها باعث میشه ظرف وجودت بزرگتر بشه و بعد هدایت میشی در مداری که از دست نعمتها بیشتر بیشتر بهت داده بشه.
این چیزی که الان دارم به چشم میبینم

من هرچقدر بیشتر تحسین میکنم و بیشتر تایید میکنم و بیشتر سپاسگزار خداوند هستم اتفاقات و شرایطی که من دوست دارم برای من داره بیشتر رخ میده

شاید باورتون نشده هفته قبل که اولین فروش خوب خودم رو که زدم با اولین پولم رفتم تو سایت دیجی کالا چادر مسافرتی و کوله پشتی حرفه‌ای سفارش دادم.
وقتی که بدستم رسید کلی ذوق کردم کلی لذت بردم و کلی تحسین کردم کلی سپاسگزار خداوند شدم.
اینقدر ذوق و شوق داشتم هر کس منو تو اون صحنه میدید انگار که من یه خونه ویلایی شیک تو دل جنگل کنار رودخانه با یک ویو بینظیر داشته باشه برای خودم خریدم
ولی هر چند این چادر من هم کم از اون خونه‌ها نداره هرجا هر نقطه از دل طبیعت که بخوام با تمام امکانات میتونم داشته باشم.
خدایا شکرت چقدر خوب داری منو هدایت میکنی در مسیر و مداری که پول و ثروت و نعمت بیشتر وجود دارد تا من از این نعمتهایی که در اختیار من قرار میگیرد استفاده کنم و لذت ببرم.

https://abasmanesh.com/fa/product/discovering-the-laws-of-life/ باز کردن / نظر دهید

2021-09-04 10:22:00 تجربیات عمران عزیز از عمل به آگاهی های دوره کشف قوانین زندگی

بسم الله الرحمن الرحیم
سلام خدمت دوستان و استاد عباس منش عزیز
خداوند رو سپاسگزارم بمن فرصت دوباره داده تا بیام سمت سایت و بصورت اگاهانه تمرکز کنم بر نکات مثبت
از وقتی که من با این مسیر زیبا و بهشتی اشنا شدم بعد از یه مدتی کار کردن روی خودم‌ و عمل به تمرینات این دوره ،دیدم نتایج من به طور محسوسی تغییر کرده اتفاقات و شرایط به طرز عجیبی برای من داره خوب پیش میره

حالا که من این نتایج رو دیدم باید به یاد بیارم این که اتفاقی و شانسی نمیتونه باشه چرا که قبلا نمونه این اتفاقات خوب برای من رخ نمیداد.
پس من با دیدن نشونه‌ها و نتایج مثبت که اون چیزی در راستای خواسته من برام رخ داده و ایمان دارم جز این مسیر نیست که بخواهد منو به ازادی ،نعمت ،ثروت ،سلامتی ، ارامش و سعادت در دنیا و اخرت برسونه

پس با گرفتن نتایج مثبت ،ایمانم و باورهام رو بیشتر میکنم و متعهد میشم که نسبت گذشته با قدرت و تمرکز بیشتر روی خودم و ادامه دادن در این مسیر اسفالته جنگلی طی میکنم و قدم به قدم پیش میرم از همه مهمتر از مسیر لذت میبرم

جالب اینجاست من با هر قدمی که برای بهبود شرایطم برمیدارم‌، نتایج هروز داره برام پر رنگتر میشه و قابل باور میشه که مهر تاییدی هست بر مسیری که من دارم طی میکنم و این به من میگه که مسیر درست هست و باید همین مسیر رو با جدیت بیشتر ادامه بدم.
خدایا بینهایت سپاسگزارم بابت این اینکه راه و رسم درست زندگی کردن رو بمن نشون دادی
تو این فایل میخوام در مورد نشانه‌ها و اتفاقات خوبی که تو زندگی من رخ داده صحبت کنم

از اون موقعی که من متعهد شدم بصورت جدی بیام با استفاده از فایلهای رایگان و دوره استاد روی خودم کار کنم‌، که حدود یک تا دو ماه میشه من این تعهد بخودم دادم و دارم روی خودم کار میکنم‌، اوایل کار نشانه‌های مثبت خیلی زیادی سمت من هدایت میشد : مثل تماس هر روزه از مشتریهای مختلف بابت گرفتن اطلاعات در مورد محصولی که برای فروش دارم

من همون موقع بلافاصله سپاسگزاری میکردم و تایید میکردم که :چه جالب افکار جدید من خیلی خوب داره کار میکنه ... اتفاقات و شرایط تازه‌ای تو زندگیم داره رخ میده که قبلا به این شدت نبوده و هی این جمله رو با خودم تکرار میکردم و به خودم تایید میدادم و انگیزه میگرفتم و دوباره با ایمان بیشتر می‌اومدم روی خودم کار میکردم تا اینکه این روند ادامه داشت حدود یک هفته پیش من با یک مشتری خیلی خوب قرار داد بستم با قیمت خیلی مناسب

که فروش این ماه من اگر حساب کنم

میشه مجموع فروش و درامد سالانه که قبلا داشتم

یعنی این فوق العادست

تازه چندتا مشتری جدید دیگه هم دارم که حاضرن محصولی که قبلا اصلا فروش نداشتم و یا اینکه خیلی تعداد پایین فروش داشتم

اون محصولات رو بصورت کلی همه رو یکجا بخره اون هم با قیمت بالاتر

پسر این فوق العادست از این بهتر دیگه چی میتونست باشه که تا الان نشد

خدایا صدهزار مرتبه شکرت بابت این همه اتفاقات مثبت

این داره نشون میده من خیلی خوب دارم افسار ذهنم رو کنترل میکنم و در جهتی دوست دارم حرکت میکنم

این از لحاظ مالی بود از لحاظ روابط و لذت بردن از دنیای اطرافم تو این مدت کوتاه خیلی اتفاقات بزرگی رخ داد

به طرز عجیبی رابطه من و همسرم خیلی بهتر از گذشته شده ، علاقه و اون حس احترام به هم خیلی بیشتر شده و تو این مدت دو ماه خیلی بیشتر تفریح و مسافرت و طبیعت گردی میرم
اصلا به طرز عجیبی علاقه شدید پیدا کردم از اینکه برم فقط تو دل جنگل ، رودخانه ، ابشار و ابتنی کردن و لذت بردم

قبلا با اینکه درامد خاصی اصلا نداشتم ولی هفته‌ای یکبار یا ۱۰ روز یکبار باید تفریح میرفتم

در صورتی که بقول استاد این نعمتها چه از لحاظ مالی باشه چه از لحاظ روابط و تفریح و طبیعت گردی باشه تمام این چیزها از قبل وجود داشته چون من در اون زمان تو مدارش قرار نداشتم ازش استفاده نمیکردم. ولی با این حال من همیشه در حال خوشگذارنی و لذت بردن از نعمتهای خداوند هستم.

و نتایج الانم نشون میده که من با کار کردن روی خودم‌، لایق این نعمتها شدم من لایق مشتری زیاد شدم ، من لایق پول و ثروت زیاد شدم ، من لایق روابط عالی شدم

من همیشه تو مسافرت و تو دل طبیعت رفتن خیلی دوست داشتم یک چادر خوب با کوله پشتی و لوازم طبیعت گردی داشته باشم و همیشه تو فیلم یا از نزدیک بچه‌های رو که میدیم با تجهیزات حرفه‌ای میرن سفر کلی لذت میبردم و کلی تحسین میکردم و همیشه این خواسته رو داشتم ولی هنوز پولش برام فراهم نمیشد

با این حال من نامید نمیشدم و ایمان خودم رو نشون میدادم من منتظر نمیشدم تا شرایط همه چی محیا بشه بعد من بخوام برم سفر

بلکه با همون شرایط با کمترین امکانات ممکن حتی شاید باورتون نشه من حتی پول بیشتر از ۱۰۰ هزار تومن هم نداشتم ولی عوضش خیلی ایمان قوی داشتم باز کردن / نظر دهید

2021-08-31 21:24:14 وقتی بار رسید بدون اینکه من اصلا کلا tracknumber سفارشم رو پیگیر باشم که الان کجاست ، از پست هوایی با من یه روز تماس گرفتن و گفتن که خیلی عجیبه که ارزیاب گمرک ما قبول کرده که ارزیابی کنه و الان بسته شما اماده تحویل هست

پرسیدم چقدر هزینه اش شده ؟ گفت که ۱ میلیون و هفتصد تومان هزینه شه !

باورم نمیشد که با انقدر هزینه کم بارم رسیده بود و توی راه بود که برسه به دستم !!

استاد من کلا روی ۵-۶ تومن حساب باز کرده بودم ولی باز ته دلم میگفت بزار بارت برسه اصلا ببین برنامه خدا برات چیه

بله قانون همینه خداوند به شجاعان پاسخ میدهد .. تو پا در راه بنه و هیچ مپرس خود راه بگویدت که چون باید کرد

از شما یاد گرفتم منتظر نمونم منتظر نمونم که همه شرایط برام جور بشه و بعد اقدام کنم … این قانون نیست

قانون میگه اول تو قدم بردار مردانگیتو نشون بده بعد من بهت مسیر بعد رو نشونت میدم

دقیقا همین رو از اول کار تا الان دارم مبیبینم ودرکش میکنم ..

من در اصل به هدایت خدا اعتماد کردم و طبق قانون هم نتیجه شو دیدم ..

بعد از اینکه سفارش رو اوکی کردم پسر داییم بهم پیشنهاد داد که من برات پیج فروش میزنم منم قبول کردم ولی گفتم از صفر تا صدش برای خودت .. چون من علاقه ای به تبلیغات ندارم

و دخت رخاله ام هم چون علاقه وافری به این بیزنیس داره خودش بهم پییشنهاد کرد که من برات میفروشم و تبلیغتو میکنم … که الان برای من سفارش گرفته برای پارت بعدی سفارشم

واای خدای من چقدر وهابی تو !!

وقتی سفارشم رسید علاوه بر اینکه چند تا قلمش پیش پیش فروخته شد بدون اینکه قیمت اش رو من بهشون بگم ، کل بقیه اجناس هم به امید خدا با شخصی که از قبل باهاش صحبت کرده بودم و ایشون بصورت یکجا به فروش میرسونه واسه من

اینم بگم که استاد وقتی توی مسیر قرار میگیری هدایتها از در و دیوار واست میاد یکی از همین هدایتها همین شخص نازنینی بود که به من بسیار توی این زمینه کمک کرد با اینکه همه بهم میگفتن نمیشه به حرفای این فروشنده ها اکتفا کنی و دستتو میزارن تو پوست گردو و هزار تا باور های محدود کننده دیگه ولی من فقط نگاهم به دستان خدا بود چون از ته دلم باور و ایمان قلبیم بود که منو توی این مسیر قرار داد و میدونستم از اول و ابتدای مسیر درست گام برداشتم و هدایت الله در هر قدم رو دیده بودم

ایشون بسیار صادقانه عمل کرد و به راحتی قیمت ها و برند ها و مدل ها و همه ی اطلاعات مهم رو در اختیار من گذاشت و همه اینا چیزی جز معجزه و هدایت خداوند نمیتونه باشه

در کنار همه این مسائل ، روابطم ، سلامتی ام و دیگر جنبه های زندگیم بششدت عالی شده … در صورتیکه من فقط سعی کردم احساس خوبم رو کنترل کنم و مدام با فایل ها و دوره های شما خودمو بمباران کردم و نتیجه اش در تمامی ابعاد زندگیم نمایان شده

بازم میام از هدایت های معجزه وار خداوند براتون مینویسم ..

https://abasmanesh.com/fa/product/ravanshenasi-servat3/ باز کردن / نظر دهید

2021-08-31 21:24:14 تجربیات تأثیرگزار مدی عزیز از عمل به آگاهی های دوره روانشناسی ثروت 3

سلام و درود فراوان به استاد عزیزم

هر چقدر دوره روانشناسی ثروت 3 خصوصا جلسه سوم رو گوش بدم بازم کمه .. اصلا موقعی که میشینم پای حرفای شما درس زندگی میگیرم .. نه اینکه فقط ثروت باشه

درس موفقیت میگیرم موفقیت فردی !

ثروت واقعی ثروت پایداره و فقط محدود به منابع مالی و حساب و پول و … نیست وقتی بتونی در عین حال از زندگیت لذت ببری و همه ابعاد زندگیت بر وفق مردات باشه به قول قرآن لعلک ترضی باشی ، ثروتمند واقعی هستی ..

و برای اینکه این ثروت واقعی رو داشته باشی و بهش برسی نمیتونی روی ذهنت روی مغزت حساب باز کنی و فقط با کمک و توکل به یه نیروی برتره که میتونی بهش دست پیدا کنی …

دقیقا صحبتی که شما تو جلسه سوم گفتید … مغز من ریست شد با این کلام شما !!

میگم درس زندگیه این دوره ، واقعا درسته !

استاد جان من از زمانیکه همین چند جلسه اول رو گوش دادم ایمانی وجودمو فرا گرفت که کاری که مدتها از استارت زدنش میترسیدم رو عملیش کردم

وقتی سفارش اولیم رو گذاشتم همه بهم میگفتم میخوای بدون پیدا کردن مشتری ور داری این همه هزینه کنی بیاری !! ضرر میکنی ! تو اشتباه داری میری مسیر رو !

منم در جوابشون فقط لبخند میزدم و چون از قانون خبر نداشتند فقط میگفتم توکل بخدا میریم جلو !!

وقتی میخواستم سفارش گلس و اکسسوری موبایل رو بزارم خوب یه هدایتی شدم که بیا و یه سرچی بزن شاید یکی دوتا تولید کننده بهتر با کیفیت تر پیدا کردی ولی از اونحایی که همیشه این نجوای شیطانی نمیشینه ساکت ، میگفت که نه زود باش زودتر سفارشتو اوکی کن ! عید چینیاس و از اونور ممکنه توی خرید ارز به مشکل بخوری و …

ولی اون نجوای الهی صداش پررنگتر بود میگفت عجله نکن … بینهایت موقعیت برای تو هست .. اگر به عید چینیا بخوره یعنی باید عقب بیفته .. پلنر من خداست و من تو کارش دخالت نمیکنم

و از اونحایی که هدایت الله ام بود یه شرکتی رو پیدا کردم که ۳ تا از اقلام مشابه رو از اون سفارش دادم ولی عمده سفارشم از همون خانوم اولی بود

جالبیش اینجا بود که هزینه اش کمتر و نزدیک به یک سوم هزینه های اون خانوم درومد ( الان هم که سفارشم دستمه دیدم که کیفیتش هم واقعا خوبه و بالاست .. خدا رو شکرت از هدایتت ) ولی باز شیطان زمزمه میکرد نکنه کیفیت پایین باشه .. من اهمیتی ندادم !!

تا اینکه سفارشم اوکی شد و بایستی پول حواله میکردم به چین .. خوب هدایت های زیادی در این حین شدم که قبلا فکر کنم کامنت نوشته ام دربارش ..

اینم بگم که زمان ارسال پول هم گفتم من به اندازه حسابم باید پول ارسال کنم در غیر اینصورت تکاملم رو طی نکردم یادمه اون موقع ۱۵ تومن تو حسابم خالصی پول داشتم و گفتم ۳۵۰۰ یوان پول میفرستم که شد چیزی حدود ۱۳.۵۰۰ میلیون تومان

ولی چیزی که رد پای الله در ذهنم گذاشته پایین امدن نرخ دلار دقیقا تو همون لحظه خریدن من بود که قبل و بعدش در بالاترین نرخش بود !!

یعنی انگار خدا همه چیو واسه من جور کرده بود .. واای خدا اشکم داره سرازیر میشه …

وقتی پول ارسال شد از اونجایی که وقتی توی مدار ثروت باشی همه چی برات ثروت افرین میشه ، یه سری هزینه هایی کمتر شد و حتی تخفیف خوبی از تولید کننده گرفتم و تا اینکه سفارش اماده ارسال بود

خوب من دو راه داشتم یا از طریق پست هوایی میفرستادم و بقیه تشریفات گمرکی رو مسیپردم به ترخیص کار و یا به همون شرکت پستی میگفتم برام ترخیص کنن و بفرستن و تحویل بدن

خوب از هر دو استعلام گرفتم

نرخ ترخیص کار ۶ میلیون پانصد بود و شرکت پست هم میگفت ما معمولا این جور بسته ها رو ترخیص نمیکنیم و بایستی خودتون انجامش بدید .. خوب من گفتم من از اول راه به خدا و هدایتش توکل کردم و اعتماد کردم پس از الان به بعدش هم هیچگونه دخالتی نمیکنم اگه ۱۰ تومان هم هزینه بشه من باید این بسته رو بیارم صرف نظر از اینکه برای من سود داشته باشه یا نه !! واقعا به سودش فکر نمیکردم و میگفت حداقلش باید این باشه که من ضرر نکنم ..

ولی چیزی که برام مهم بود این بود که من باید دنبال علاقه ام میرفتم باید دنبال عشقم میرفتم …

وقتی دنبال عشقت بری هم داری لذت میبری هم داری عشق میکنی هم داری عشق میدی هم ثروت میسازی هم دنیا رو جایی بهتر برای بقیه میکنی … این هدف والای من بود !

که میدونستم با این کار و اقدام همه اینا رو بهش دسترس پیدا خواهم کرد .. دیگه نگران پول نبودم چون میدونستم اون رزقی که امام علی گفتند خودذش میاد دنبالم … فقط باید این کارو انجام میدادم … باید به جهان نشون میدادم که من به تواناییهام و به قدرتی که خداوند در وجودم قرار داده ایمان دارم و در عمل به کار میگیرمش

خلاصه اینکه گفتم اوکی بزار اول این بار برسه بعد خدا هدایتم میکنه .. باز کردن / نظر دهید

2021-08-23 06:04:29 میدونم هنوز درک الانم بینهایت جا داره برای عالی تر شدن. من شاید الان دارم به یک درصد از این آگاهی ها عمل میکنم و دنیام اینه. اما الان من در بهشتم و این همون حس رویاییه که لازمش دارم برای بزرگتر شدن و همه وجودم همینو میخواد و به سمتش میره.

پس خلاصه ماجرای این شد:
من یاد گرفتم که باورهای درست درونم بپرورونم، باورهایی که باعث میشه من فرصت هایی که خداوندم در مسیرم قرار میده ببینم. و چون همین باورها بهم یاد داده شجاع باشم، با شجاعت جلو میرم و از بهترین فرصت ها بهترین استفاده رو میکنم و قدم براش بر میدارم اون هم از مسیر راستی، پاکی و درستی و صداقت. و چون یاد گرفتم روی زیبایی ها و نکات مثبت تمرکز کنم و عزت نفس داشته باشم و خودم رو لایق بدونم و براحتی و با اقتدار توانمندی هام رو نشون بدم، و هرگز روی هیچکس جز خدا حساب نکنم و دست و پام پیش هیچ بشری نلرزه و با اقتداری خدایی پیش برم، روابط عالی برقرار میکنم و دیگه چون میدونم باید با عشق و لذت بهترین تلاشم رو بکنم و با تمرکز لیزری توی کارم حسابی حرفه ای بشم و خیلی سریع رشد کنم و با هدفهای بزرگ و بزرگتر هر بار خودم رو بزرگتر کنم، من پیروز میدانم. چون یاد گرفتم چجوری عاشقانه غرق لذت هایی بشم که خالقش خودمم… و چون میدونم من خالقم پس هرگز وابسته به هیچ چیز حتی بهشت و بهشتیان هم نمیشم و هرگز در بند نتیجه نیستم چون هدف یک نقطه نیست، هدف لذت بردن و رشد کردن در نقطه نقطه ی مسیره.

من یاد گرفتم این ذهن افسارش دست منه. این جهان مسخره منه. نه شیطان نه انسانها و نه حتی پیامبران ذره ای تسلطی بر من ندارن و این منم که انتخاب میکنم به کدوم مسیر برم و این فوق العاده ترین اتفاق ممکنه…. من فهمیدم که این من خدایی بر زمینه که فقط باید خودشو هر لحظه باور کنه و بعد فرشتگان که هیچ، تمام هستی پیش پاش زانو میزنه. چون من خدایی بر زمینم.. وقتی به اصلم بازگردم.

و بعد به این سوال فکر میکنم: “ایمان یا ترس؟”
من هر چقدر بیشتر جلو میرم میفهمم چقدر باید بیشتر روی خودم کار کنم. نمیگم دارم %100 درست و حسابی کار میکنم اما بقدری این عشق درونم غالبه که احساس خوشبختیم فرای %100 هست و اصلاً حسی جز زیبایی نمیفهمم و این برام بهشته…

امیدوارم واقعا به این آموزه ها عمل کنم و تا ابد برای خودم تکرارش کنم و خودمو رشد بدم.
و تمام تلاشمو میکنم که تک تک باورهای درستی که ایجاد میکنم هر لحظه بپرورونم و البته قبلش ترمز هامو پاک کنم. و این روند همیشگی و ابدی زندگیم باشه.
چه خوب کاری کردین که انتخاب کردین اشاعه دهنده توحید باشید…

https://abasmanesh.com/fa/product/a-practical-guide-to-achieving-dreames/ باز کردن / نظر دهید