Get Mystery Box with random crypto!

انتشارات چارلز بوکُفسکی

لوگوی کانال تلگرام bukowski_pub — انتشارات چارلز بوکُفسکی ا
لوگوی کانال تلگرام bukowski_pub — انتشارات چارلز بوکُفسکی
آدرس کانال: @bukowski_pub
دسته بندی ها: دستهبندی نشده
زبان: فارسی
کشور: ایران
مشترکین: 8.11K
توضیحات از کانال

کانال پا بر جاست و می‌توانید عضو شوید اما
بخوانید:
https://t.me/Bukowski_Pub/4251
و
https://t.me/Bukowski_Pub/4700
@MrBelane

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

2

4 stars

0

3 stars

0

2 stars

0

1 stars

1


آخرین پیام ها 4

2022-04-26 00:20:44 بهترین نصیحتی که شنیدم این بود که هیچ‌کس دیگه هم نمی‌دونه داره چی‌کار میکنه.
#چارلز_بوکفسکی

@charles_bukowski
3.0K viewsB L, 21:20
باز کردن / نظر دهید
2022-04-21 23:52:28 شب بر شما، سرگیجتاً
@Bukowski_Pub
انتشارات چارلز بوکفسکی
4.1K viewsB L, 20:52
باز کردن / نظر دهید
2022-04-21 23:52:28
آرزو دارم که گریه کنم،
اما غم احمقانه است.

#چارلز_بوکفسکی
نقاشی اثر: #ادوارد_مانه
@Bukowski_Pub
انتشارات چارلز بوکفسکی
4.1K viewsB L, edited  20:52
باز کردن / نظر دهید
2022-04-19 21:37:58 "شکاف"

او گفت: «من نمی‌توانم بیش از این
زندگی کنم،
به خودت نگاه کن!»

پرسیدم: «هاه؟»

- به خودت نگاه کن!
روی آن
صندلی لعنتی نشسته‌ای!
شکمت از زیرپیراهنت بیرون زده،
با آتش سیگار
تمام پیراهن‌هایت را
سوزانده و سوراخ کرده‌ای!
تمام کاری که انجام می‌دهی
لیسیدن آن آبجوی لعنتی است،
بطری پس از بطری،
از این کار چه چیزی به دست می‌آوری؟

به او گفتم:
«آسیب، وارد شد»

- راجع به چه چیزی
حرف می‌زنی؟

- هیچ چیز اهمیت ندارد
و ما می‌دانیم که هیچ چیز اهمیت ندارد
و این است که
مهم است.

- تو مستی!

- بیخیال، عزیزم،
بیا بیخیالش شویم،
مسئله‌ای نیست...

- نه برای من!
او جیغ زد:
«نه برای من!»

او به حمام دوید
که آرایشش را انجام دهد.
من بلند شدم
تا یک آبجوی دیگر بردارم.
برگشتم و سر جایم نشستم
فقط
وقتی که او از حمام بیرون آمد
بطری جدیدی
در دهانم داشتم.

او جیغ زد:
«خدای من!
تو منزجر کننده‌ای!»

من با بطری در دهانم خندیدم،
با دهان بسته، یک دهان پر از آبجو
روی زیرپراهنم تف کردم.

گفت: «خدای من!»

در را کوبید
و
رفته بود...

من به در بسته و دستگیره‌ی در
نگاه کردم
و به طور غریبی
احساس تنهایی
«نمی‌کردم».

#چارلز_بوكفسکی
از کتاب:
you get so alone at times that it just makes sense
ترجمه: #مهیار_خانبابایی
@Bukowski_Pub
انتشارات چارلز بوکفسکی
3.9K viewsB L, edited  18:37
باز کردن / نظر دهید
2022-04-18 20:55:10 شب بر شما!
@Bukowski_Pub
انتشارات چارلز بوکفسکی
3.1K viewsB L, 17:55
باز کردن / نظر دهید
2022-04-18 20:55:10
هر وقت کار جدیدی را شروع می‌کردم، با این حس بود که یا به زودی استعفا می‌دهم یا اخراجم می‌کنند.
این مساله آرامشی به رفتارم می‌داد که آن‌ها با نبوغ یا یک قدرت سرّی اشتباه می‌گرفتندش.

#چارلز_بوکفسکی
@Bukowski_Pub
انتشارات چارلز بوکفسکی
3.2K viewsB L, edited  17:55
باز کردن / نظر دهید
2022-04-14 23:48:22

روابط بین انسان‌ها عجیب است.
منظورم این است که برای مدتی با کسی هستی، با آن‌ها می‌خوری، می‌خوابی، زندگی می‌کنی، دوستشان داری، صحبت می‌کنی، می‌گردی و بعد
همه چیز متوقف می‌شود.
#چارلز_بوکفسکی
@Bukowski_Pub
انتشارات چارلز بوکفسکی
4.1K viewsB L, edited  20:48
باز کردن / نظر دهید
2022-02-27 19:55:16
به ماشین‌های پارک‌شده در پارکینگ می‌اندیشم،
وقتی خودم را مرده تصور می‌کنم.
به ماهی‌تابه‌ها می‌اندیشم،
وقتی خودم را مرده تصور می‌کنم.
به کسی می‌اندیشم که با تو می‌خوابد، وقتی من نیستم.

وقتی خودم را مرده تصور می‌کنم،
نفسم بند می‌آید.
وقتی خودم را مرده تصور می‌کنم،
به تمام کسانی می‌اندیشم که در انتظار مرگند.

وقتی خودم را مرده تصور می‌کنم،
دیگر قادر نیستم آب بنوشم.
وقتی خودم را مرده تصور می‌کنم،
هوا سفید می‌شود،
سوسک‌های آشپزخانه به تکاپو می‌افتند،
و کسی باید شورت‌های تمیز و کثیفم را دور بریزد.
#چارلز_بوکفسکی
ترجمه #مهیار_مظلومی
@Bukowski_Pub
انتشارات چارلز بوکفسکی
556 viewsB L, edited  16:55
باز کردن / نظر دهید
2022-02-24 22:11:55
فیلمی از #چارلز_بوکفسکی
برگرفته از مستند " اینگونه به دنیا آمده‌ایم"
@Bukowski_Pub
انتشارات چارلز بوکفسکی
893 viewsB L, edited  19:11
باز کردن / نظر دهید
2022-02-24 22:08:05 "اینگونه به دنیا آمدیم"

اینگونه به دنیا آمدیم
در این وضعیت
آنسان که صورت‌های گچی لبخند می‌زنند
آنسان که بانوی مرگ می‌خندد
آنسان که آسانسورها فرو می‌افتند
آنسان که دورنماهای سیاسی محو می‌شوند

آنسان که پسر کیسه پُر کن سوپرمارکت مدرک دانشگاهی می‌گیرد
آنسان که ماهی‌های روغنی صیدهای چربشان را تف می‌کنند
آنسان که خورشید پوشیده شده

ما
اینگونه بدنیا آمده‌ایم
در این وضعیت
در این جنگ‌های دیوانه‌وارِ دقیقاً طراحی شده
در چشم‌انداز پنجره‌های کارخانۀ پوچی
در مشروب‌فروشی‌هایی که دیگر مردم با یکدیگر سخن نمی‌گویند
در مشت‌زنی‌هایی که به گلوله و چاقو ختم می‌شود
در این وضعیت بدنیا آمدیم
در بیمارستان‌هایی گرانتر از مرگ
در میان وکلایی که اعلام به گناهکاری از مزد آن‌ها ارزان‌تر است
در کشوری که زندان ها پُر و دیوانه‌خانه‌ها بسته است
در جایی که خلایق احمق‌ها را تا قهرمانانی ثروتمند بالا می‌کشند

در این وضع بدنیا آمدیم
با این حال زندگی می‌کنیم
به همین خاطر می‌میریم
اخته می‌شویم
فاسد و بی‌میراث می‌شویم
به همین دلیل است
که تحمیق شده‌ایم
به گند کشیده شدیم
دیوانه و بیمار،
وحشی،
و از انسانیت تهی گشته‌ایم
به همین خاطر است که
قلب‌ها تیره،
دست‌ها گلو را می‌گیرند
تفنگ را
چاقو را
بمب را
دست ها به خدایی ناپاسخگو دراز می‌شوند
دستان سراغ بطری می‌روند
سراغ قرص...
گَرد...
ما در این وضع مرگبار غم‌آلود به دنیا آمده‌ایم
ما در حکومتی بدنیا آمده‌ایم که شصت سال مقروض است
آن‌قدر مقروض که کم مانده از پرداختن بهر‌ه‌ی همان قرض هم ناتوان شود
و بانک‌ها خواهند سوخت
پول بی‌فایده خواهد شد
قتل در خیابان‌ها آزاد و بی‌مجازات خواهد بود
اسلحه و سارقان ولگرد
زمین بی‌حاصل خواهد شد
غذا بازدهی نزولی خواهد شد
خیلی‌ها به قدرت هسته‌ای دست خواهند یافت
انفجارها پیوسته زمین را خواهد لرزاند
...
و زیباترین سکوتی که هرگز شنیده نشده است
از آن زاده خواهد شد
خورشید همچنان آن‌جا پنهان است
و فصل بعد را انتظار می‌کشد

#چارلز_بوکفسکی

فیلمی از بوکفسکی (برگرفته از مستند «اینگونه به دنیا آمده ایم») به همراه شعر خوانی بوکفسکی
@Bukowski_Pub
انتشارات چارلز بوکفسکی
903 viewsB L, edited  19:08
باز کردن / نظر دهید