Get Mystery Box with random crypto!

فرامتنی

لوگوی کانال تلگرام faramatni — فرامتنی ف
لوگوی کانال تلگرام faramatni — فرامتنی
آدرس کانال: @faramatni
دسته بندی ها: دین
زبان: فارسی
مشترکین: 4.99K
توضیحات از کانال

این کانال به شما امکان می دهد که به سوژه ها و رویدادها از منطری فراتر نگاه کنید و برای شکوفایی استعدادها و رضایت از زندگی ، سبکی تازه در پیش بگیرید.
لطفا نظرات ، پیشنهادات و سوالات خود را از طریق آی دی @metatextural با مدیریت کانال در میان بگذارید.

Ratings & Reviews

3.67

3 reviews

Reviews can be left only by registered users. All reviews are moderated by admins.

5 stars

0

4 stars

2

3 stars

1

2 stars

0

1 stars

0


آخرین پیام ها 13

2022-06-03 09:23:41
۱۶ عادت خوب در رشد فردی و شکوفایی

@faramatni
881 views06:23
باز کردن / نظر دهید
2022-06-03 07:49:40 @faramatni

گاهی خودت را به دیوانگی بزن
پیش از آنکه روزگار دیوانه ات کند!

گاهی بیشتر بخند
با دهان ِ بسته!
بیشتر ببین با چشم های بسته
با دستهایت محکم گوشهایت را بگیر و گوش کن!
دراز بکش وسط ِ زندگی و زُل بزن به مجسه سازیِ اَبرهای کوچک ِ بازیگوش و خندانِ آسمان!

گاهی بیشتر بخند!
و به غم هایت بی‌اعتنا باش...

@faramatni
924 views04:49
باز کردن / نظر دهید
2022-06-03 07:45:31 @faramatni

تو ، عشق را به همه عاشقان می آموزی
ستاره را به شب و آسمان می آموزی

پری نئیّ و به صورت چنانی از خوبی
که حُسن را به پری زادگان می آموزی

تو ، آن تنی که سبک باری و لطافت را
ز یک کرشمه ی شیرین ، به جان می آموزی

چگونه مهر نورزد ، دلم به ساحت تو ؟
تویی که مهر به هر مهربان می آموزی

تو از حقیقت عشق آمدی ، نه وهم فریب
که هم تو ، علمِ یقین ، با گمان می آموزی

تو سبز را به درختان سرو می گویی
تو سرخ را ، به گل ارغوان می آموزی

تو آن جوانه ی خُردی که با دمیدن خود
بهار را به درخت جوان می آموزی

خدا و گر نه مسیحایی ، ای دوباره ی من !
چنین که با تن بی جان روان می آموزی

حسین منزوی

@faramatni
818 views04:45
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 18:46:24 @faramatni

فرامتنی:
نه دین است
نه دانش،
و نه عرفان.

ادیان: برجای مانده از دوران ناآگاهی آدمی اند و پاسخی ابتدایی به پرسش هایش از چرایی هستی.

دانش: حاصل بلوغ فکری تدریجی آدمی است و پاسخ هایی مطمئن اما گام به گام به چیستی هستی.

و عرفان: رهایی آدمی از دانش و دین و سپردن خویش به دست تجربه های عاشقانه از هستی به جای چیستی و چرایی.

فرامتنی اما:
- نه پیروی محض از دستورات بی چون و چرای دین است،
- نه قطعی پنداشتن یافته های دانش که لحظه به لحظه در حال تغییر و نو شدنند
- و نه گریز از واقعیت هستی به خلسه های ماوراالطبیعه ی وهم آلود.

فرامتنی:
بالا رفتن از پله های دین و دانش و عرفان است و نگاه از منظری فراتر به سوژه ها:
همدل،
اما آشنایی زدا و ساختارشکن.

پذیرش هستی است چنان که هست،
و زیستنش در نهایت عشق و آرامش.
با استدلال هایی ساده تر اما فراگیرتر.



بر فراز قله ایستاده
می نگرد
به دشت ها و دریاهای پیش رو
انسان فرامتن.

تماشای رودهایی که از این دشت ها می گذرند
تا به آن دریاها برسند.
#انوش

@faramatni
345 views15:46
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 18:39:02 گره به باد مزن
شعر: حافظ
خوانش: انوش

@faramatni
335 views15:39
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 18:39:02 @faramatni

هوای هم را داشته باشید ،
هوای دل هم را داشته باشید.

هرازگاهی برای دیدن هم،
برای شنیدن صدای هم،
برای بوییدن هم،
برای درآغوش کشیدن هم
وقت بگذارید.

می دانید؟
یه وقت می بینین
چقدر وقت زیاد دارین و
کسی که می خواهیدش
دیگر نیست.
#انوش

@faramatni
332 views15:39
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 17:29:45چشم در چشمِ قاتلان / زهرا امیرابراهیمی و بازگشت، پس از شانزده سال
حسین لامعی

یک- آن‌روزها که در خیابانِ انقلاب، دستفروش‌ها، با در دست‌ داشتنِ هزاران CD، به‌ هر رهگذر می‌گفتند: «فیلم‌ِ زهره نمی‌خوای؟!»؛ ما به زیرِ لب گفتیم: «بی‌چاره زن، در ابتدای جوانی، مُرد!»... و روی نامش، با غم، سنگِ قبری گذاشتیم...
اما حالا... خدایا... باورنکردنی‌ست... آن زن، از گور، برخاست! و بر صدرِ رسانه‌های جهان نشست و حالا، زنده‌تر از همه‌ آن رَجّاله‌هایی‌ست که‌ دیروز، در سراسرِ شهر، از تختِ خوابِ او، پول درآوردند...

دو- از سال ۸۵ حرف می‌زنیم... از ۱۶ سالِ قبل... از روزهایی که در سطحِ شهر، صدها هزار CD، با تیتر: «دخترِ شوکت»، دست به دست میشد. عده‌ای فروشنده بودند و همه‌ی شهر، خریدار. از روزهایی می‌گوییم که یک شهر، در ولعِ دیدن فیلم دختری بودند که آن روز، هر روز، خبرِ خودکشی‌اش، تیتر میشد. دختری که آن روز، احدی، پشتش نبود و صدایش نشد‌. ما، قومِ کم‌حافظه‌ای هستیم، آری، اما، بی‌حافظه نه!.. پس خوب به یاد داریم که آن روز، از میانِ مَردمانِ شهر که هیچ؛ از میانِ رسانه‌ها هم که هیچ؛ حتی از میانِ سینماگرانِ ایران، احدی، پشتِ دخترک، درنیامد. نه خانه‌ی‌سینما، نه صِنفِ تهیه‌کنندگان، و نه حتی از میان کارگردانان و بازیگران، احدی در حمایتش، قدمی برنداشت. سینماگران و منتقدانِ مذکّری که امروز، عکس و ویدیوهای دخترک را، پُست و استوری می‌کنند و پایش، گُل و بوس و قلب می‌زنند؛ دیروز، به تُف و نفرین، حواله‌اش دادند. دیروز، او را لکّه‌ی ننگِ سینما خواندند. دیروز، صراحتاً گفتند: «تو، دامانِ این سینما را آلوده کردی!»؛ «تو، هنرِ ایران را به مَظانِ اتهام بُردی!!»؛ «تو، به همه بازیگران، برچسبِ هرزگی زدی!!!»... و دخترک، در میان همین فحش و عربده‌ها، و در میان همین تُف و نفرین بود، که کولِه‌اش را بست و برای همیشه، از ایران رفت...

سه- حال و روزِ غریبی‌ست... یک زن، پس از ۱۶ سال، از گور برخاست؛ و در بزرگ‌ترین فستیوالِ هنریِ جهان، در برابرِ دوربین‌های جهان، شروع به «رقصیدن» کرد... این، سورئال‌ترین صحنه‌ای‌ست که می‌شد دید... زنی، از زیرِ خاک بیرون آمد، روبروی تک‌تکِ قاتلانش ایستاد، و قاتلانش، هاج و واج و مَبهوت، با چشم‌های از حَدَقه درآمده، خیره بر او شدند...

چهار- آری... باری... «زهرا امیرابراهیمی»، متولد سال ۶۰، زاده‌ی تهران، فارغ‌التحصیلِ رشته‌ی بازیگریِ تئاتر، «زنده» است... این خبر را، به گوش همه رَجّاله‌ها برسانید...


ویدئو: صحبتهای زهرا امیرابراهیمی بعد از دریافت جایزه بهترین بازیگر زن جشنواره کن

@SedayIrann
426 views14:29
باز کردن / نظر دهید
2022-06-01 17:27:42 @faramatni

همه عمر برندارم سر از این خمار مستی
که هنوز من نبودم که تو در دلم نشستی

تو نه مثل آفتابی که حضور و غیبت افتد
دگران روند و آیند و تو همچنان که هستی

چه حکایت از فراقت که نداشتم ولیکن
تو چو روی باز کردی دَرِ ماجرا ببستی

نظری به دوستان کن که هزار بار از آن بِه
که تحیّتی نویسی و هدیتی فرستی

دل دردمند ما را که اسیر توست یارا
به وصالْ مرهمی نِه چو به انتظار خستی
#سعدی

@faramatni
415 views14:27
باز کردن / نظر دهید